مسألهی یازدهم
پیامبرصدر حدیث صحیح میفرماید: «لَتَتَّبِعُنَّ سُنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ، شِبْرًا بِشِبْرٍ، وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ، حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لاتَّبَعْتُمُوهُمْ». «از سنتها و روشهای پیشینیانتان وجب به وجب و متر به متر پیروی خواهید کرد تا جایی که اگر آنان داخل سوراخ سوسماری شده باشند، شما هم از آنان پیروی میکنید». گفتیم: ای رسول خدا! منظورتان یهود و نصارا است؟ فرمود: «پس منظورم چه کسی است؟» [۲۴۲]روایت غریب ترمذی نیز در این زمینه وجود دارد. پس آوردن یک مثال معین نشان میدهد که این امت از عین اعمال زشت و ناپسند یهود و نصارا پیروی میکند.
در «الصحیح» از ابوواقد لیثی روایت است که گوید: همراه رسول خداصبه طرف خیبر بیرون رفتیم و ما تازه اسلام آورده بودیم. مشرکان درخت کناری به نام «ذات انواط» داشتند که پیرامون آن اقامت میکردند و اسلحههای خود را به آن آویزان میکردند. گفتیم: ای رسول خدا! برای ما ذات انواطی قرار بده همان طور که آنان ذات انواطی دارند. آن گاه پیامبرصبه آنان گفت: «اللَّهُ أَكْبَرُ هَذَا كَمَا قَالَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ: ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ﴾[الأعراف: ۱۳۸]. لَتَرْكَبُنَّ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ» «الله اکبر، این گفتهی شما همچون گفتهی بنی اسرائیل است: ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞۚ قَالَ إِنَّكُمۡ قَوۡمٞ تَجۡهَلُونَ﴾[الأعراف: ۱۳۸]. «برای ما معبودی بساز (تا به پرستش آن بپردازیم) همان گونه که آنان دارای معبودهائی هستند (و به پرستش آنها مشغول میباشند! موسی) گفت: شما گروه نادانی هستید (و نمیدانید عبادت راستین چیست و خدائی که باید پرستیده شود کیست)» «قطعاً از سنتها و روشهای پیشینیان تان پیروی خواهید کرد».
حدیث فرقه با این تفسیر، بر امثال بدعتهای یهود و نصارا که گذشت، صدق میکند و نشان میدهد که این امت در دین اسلام، همان بدعتهای یهود و نصارا را ایجاد میکند. تازه بدعت اضافی دیگری غیر از آن به وجود آورده که هیچ یک از یهود و نصارا آن را به وجود نیاورده بودند. اما این بدعت اضافی تنها پس از شناخت بدعتهای دیگر شناخته میشود و قبلاً گفته شد که این بدعتها به صورت معین شناخته نمیشوند و معرفی و شناساندن آنها درست نیست هر چند شناخته شوند، به همین خاطر آن بدعت اضافی معین و مشخص نمیشود.
در «الصحیح» نیز از ابوهریرهسروایت است که رسول خداصفرمود: «لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تَأْخُذَ أُمَّتِى بِأَخْذِ الْقُرُونِ قَبْلَهَا، شِبْرًا بِشِبْرٍ وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ». «قیامت بر پا نمیشود تا اینکه امتم به اعمال و سنتهای قرون پیش از آن، وجب به وجب و متر به متر عمل کند». مردی گفت: ای رسول خدا! آن گونه که فارس و روم کردند؟ فرمود: «وَهَلِ النَّاسُ إِلاَّ أُولَئِكَ» [۲۴۳]. «آیا جز آنان مردم وجود دارد؟».
این حدیث به معنای حدیث اولی است. فقط در آن مثال زده نشده است. پس فرمودهی: «حَتَّى تَأْخُذَ أُمَّتِى بِأَخْذِ الْقُرُونِ قَبْلَهَا». دلالت میکند بر اینکه امت اسلامی مانند کارهایی که قرون پیشین کردهاند، آنان نیز انجام میدهند، فقط در پیروی از آنان عین بدعتهایشان معین و مشخص نمیشود، بلکه گاهی در عین آن بدعتها از آنان پیروی میکنند و گاهی در امثال آن بدعتها از آنان پیروی میکنند.
پس آنچه که بر معنای اول(تبعیت از آنان در عین بدعتهایشان) دلالت میکند، عبارت: «لَتَتَّبِعُنَّ سُنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ». میباشد، زیرا پیامبرصدر حدیث قبلی فرمود: «حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لاتبعتموهم». «تا جایی که اگر آنان داخل سوراخ سوسماری شوند، از آنان پیروی خواهید کرد».
و آنچه که بر معنای دوم (تبعیت از آنان در امثال بدعتهایشان) دلالت میکند، عبارت: «گفتیم: ای رسول خدا! برای ما ذات انواطی قرار بده. پس آن حضرت فرمود: «این گفتهی شما همچون گفتهی بنی اسرائیل است که میگفتند: ﴿ٱجۡعَل لَّنَآ إِلَٰهٗا كَمَا لَهُمۡ ءَالِهَةٞ﴾[الأعراف: ۱۳۸].
«برای ما معبودی بساز (تا به پرستش آن بپردازیم) همان گونه که آنان دارای معبودهائی هستند».چون قرار دادن ذات انواط شبیه قرار دادن خدایان در مقابل الله میباشد و عین آن نیست. به همین خاطر در آوردن آنچه که بر آن نص وجود دارد، لازم نیست که آنچه که بر آن نص وجود ندارد، دقیقاً از هر جهتی مثل آن باشد.
[۲۴۲] تخریج آن از پیش گذشت. [۲۴۳] بخاری به شماره ی۶۸۸۸ از طریق روایت ابوهریرهسآن را روایت کرده است.