باب (۳۲): ترس از اللهأ [۱۳۰].
ارشاد باریتعالی است: ﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ يُخَوِّفُ أَوۡلِيَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَ ١٧٥﴾[آلعمران: ۱۷۵].
«این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بىاساس،) مىترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید» [۱۳۱].
همچنین میفرماید: ﴿إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمۡ يَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾[التوبة: ۱۸].
«مساجد خدا را تنها کسى آباد مىکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد، و جز از خدا نترسد; امید است چنین گروهى از هدایتیافتگان باشند» [۱۳۲].
همچنین ارشاد باریتعالی است: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن يَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ فَإِذَآ أُوذِيَ فِي ٱللَّهِ جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ كَعَذَابِ ٱللَّهِ﴾[العنکبوت: ۱۰].
«و از مردم کسانى هستند که مىگویند: «به خدا ایمان آوردهایم!» اما هنگامى که در راه خدا شکنجه و آزار مىبینند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مىشمارند (و از آن سخت وحشت مىکنند)» [۱۳۳].
از ابو سعید خدری سروایت است که رسول الله صفرمود: «إنَّ مِن ضعفِ اليَقين أن تُرضيِ النَّاس بسخط الله وأن تَحمَدهم على رِزقِ الله وأن تَذمّهم على مالَم يُؤتِك الله, إنَّ رِزق الله لا يَجُرُّه حِرصُ حَريصٍ ولا يَرُدّه كراهية كارهٍ».
«همانا از ضعف یقین است که مردم را در ازای ناخوشنودی الله، خشنود سازی. همچنین در مقابل روزیای که الله به تو عنایت فرموده از مردم تشکر بکنی و یا در مقابل آنچه که به تونداده، مردم را نکوهش کنی. زیرا روزی الله با حرص و آزمندی بدست نمیآید و با کراهیت مردم بر نمیگردد» [۱۳۴].
و از عایشه روایت است که رسول الله صفرمود: «من التمس رِضا الله بسخطِ النَّاس رضي الله عَنه وأرضى عنه النَّاس ومن التمس رِضا الناس بسخطِ الله، سخط الله عليه وأسخط عليه الناس». ( ابن حبان صحيحش).
«هرکس بخاطر خشنودی الله، مردم را برنجاند، خداوند از او راضی میشود و مردم را نیز از او خشنود میسازد. و هرکسی که در ازای خشنودی مردم، الله را برنجاند، الله از او ناراضی میشود و مردم را نیز از او ناراضی میگرداند» [۱۳۵].
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
۱ـ تفسیر آیۀ سوره آل عمران.
۲ـ تفسیر آیۀ سورۀ برائت.
۳ـ تفسیر آیۀ سورۀ عنکبوت.
۴ـ یقین گاهی ضعیف و گاهی قوی میگردد.
۵ـ سه مورد دیگر از عوامل ضعف ایمان.
۶ـ فرض بودن اختصاص ترس به الله.
۷ـ پاداش کسیکه فقط از الله بترسد.
۸ـ مجازات کسیکه از الله، نترسد.
[۱۳۰] یکی دیگر از عبادات قلبی ترس از خدا است. که کمال و نقصان آن در کمال و نقصان توحید مؤثر است. باید دانست که ترس از غیر الله گاهی شرک و گاهی حرام و گاهی مباح میباشد. ۱ـ ترسی که موجب شرک میشود اینست که شخص از فلان پیر و پیغمبر یا جن، بترسد و بیم داشته باشد که از او برنجد و باعث نابودیاش بگردد. یا در مورد امور اخروی از او بترسد که مبادا فردای قیامت برای وی شفاعت نکند و از عذاب خدا نجاتش ندهد و ... این نوع ترس از مخلوق، در امور غیر طبیعی شرک است. ۲ـ از ترس مخلوق، مرتکب کارهای حرام بشود و نتواند به واجبات دینیاش عمل بکند، اینگونه ترس، حرام و ناجایز است. ۳ـ ترس مباح: مانند ترس از دشمن و حیوانات درنده و آتش و ... این نوع ترس، طبیعی و غیر قابل اجتناب میباشد. [۱۳۱] ﴿إِنَّمَا ذَٰلِكُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ﴾یعنی شیطان، اهل توحید را از دشمنانشان که دوستان شیطان میباشند، میترساند. در حالی خداوند میفرماید: ﴿فَلَا تَخَافُوهُمۡ﴾ از آنان نترسید و فقط از من بترسید اگر واقعاً مؤمن هستید. در اینجا ابتدا، از ترس غیر الله نهی شدهایم و این نهی دلالت بر حرمت ترس غیر الله دارد و سپس امر شدهایم که فقط از خدا بترسیم و این ترس، واجب و لازم است. [۱۳۲] ﴿إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمۡ يَخۡشَ إِلَّا ٱللَّهَ﴾آیه دلالت بر این دارد که خشیت فقط باید از خداوند باشد, و خدواند آنها را مورد ستایش قرار داد بخاطر اینکه خشیت ایشان فقط برای خداوند بود و خشیت خاص است و خوف عام. زیرا خشیت به معنی ترس همراه با حب و تعظیم میباشد. [۱۳۳] ﴿جَعَلَ فِتۡنَةَ ٱلنَّاسِ﴾یعنی: از ترس مردم، واجبات دینی را ترک نماید و رو به محرمات و نافرمانی خدا، بیاورد. [۱۳۴] عوامل ضعف ایمان که در حدیث فوق، ذکر شد، جزو محرمات هستند، زیرا گناه و معصیت، ایمان را ضعیف میکنند همانطور که طاعت و بندگی، آنرا تقویت مینماید. و این یک اصل کلی است که خشنود ساختن کسی بگونهای که خدا ناراضى بشود، حرام و ناجایز و معصیت است. [۱۳۵] همچنین در حدیث عایشه، بیان گردید که پاداش کسیکه از مردم بترسد و کاری بکند که موجب خشنودی مردم و ناراضی خدا بشود، اینست که هم خدا از او ناراضى میگردد و هم مردم را از او ناراض میگرداند.