غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۳۶): بحث ریا و تظاهر [۱۵۱].

باب (۳۶): بحث ریا و تظاهر [۱۵۱].

ارشاد باریتعالی است: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠[الکهف:۱۱۰].

«بگو: من فقط بشرى هستم مثل شما; (امتیازم این است که) به من وحى مى‏شود که تنها معبودتان معبود یگانه است; پس هر که به لقاى پروردگارش امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند» [۱۵۲].

و از ابوهریره سدر حدیث قدسی روایت است که رسول الله صفرمود: خداوند می‌فرماید: «من نیازی به شریک داشتن ندارم، هر کس که عملی انجام بدهد و در آن، کس دیگری را با من شریک سازد، من آنرا با شرکش رها می‌کنم». (مسلم) [۱۵۳].

و از ابو سعید سروایت است که رسول الله صفرمود: «أَلا أُخْبِرُكُمْ بِمَا هُوَ أَخْوَفُ عَلَيْكُمْ عِنْدِي مِنَ الْـمَسِيحِ الدَّجَّال؟ِ قَالَوا: قُلْنَا بَلَى, َقَال:َ الشِّرْكُ الْخَفِيُّ, يَقُوم الرَّجُلُ فيُصَلِّي فَيُزَيِّنُ صَلاتَهُ لِمَا يَرَى مِنْ نَظَرِ رَجُلٍ». (احمد).

«آیا به شما اطلاع بدهم از چیزی که من برای شما از آن بقدری هراس دارم که از دجال برایتان آنقدر هراس ندارم. و آن شرک خفی است. مردی برای نماز می‌ایستد، وقتی متوجه می‌شود که کسی او را می‌بیند، نمازش را می‌آراید و بهتر می‌گزارد» [۱۵۴].

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ تفسیر آیۀ سورۀ کهف.

۲ـ مردود بودن عمل نیک وقتی که در آن خشنودی غیر الله نیز اراده بشود.

۳ـ بی‌نیازی مطلق الله از اینگونه شراکتها.

۴ ـ خداوند بهترین شریک و بلندمرتبه است.

۵ ـ ترس و هراس رسول الله صبرای امتش از ریا.

۶ ـ تفسیر ریا به اینکه: شخص، نمازش در بخاطر الله می‌خواند, ولی نماز خود را بخاطر کسانی که او را می بینند طولانی و یا منظم می‌خواند.

[۱۵۱] ریا از رؤیت گرفته شده یعنی، نشان دادن. و بدینصورت ریا اینست که عبادتی را بگونه‌ای بجا آوردن که مردم او را ببینند و تحسین بکنند. ریا و تظاهر بر دو قسم است: ۱ـ ریائی که منافقان مرتکب آن می‌شدند و عبارت بود از تظاهر به اسلام در حالی که هنوز قلباً کافر بودند. این نوع ریا کفر اکبر و منافی با ایمان و توحید است. ۲ـ نوع دوم ریا آنست که انسان مسلمان در برخی از اعمال و عباداتش از آن کار می‌گیرد. و این نوع ریا، شرک خفی و منافی با کمال توحید می‌باشد. [۱۵۲] در آیۀ ۱۱۰ سورۀ کهف آمده است که ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠یعنی: «کسیکه انتظار ملاقات با پروردگار را دارد، عمل نیک انجام دهد و در اعمال نیک و عبادات خود، کسی را با پرودگارش شریک نسازد». این نهی از شرک، شامل تمامی انواع شرک از جمله شامل ریا نیز می‌باشد چنانکه بسیاری از علمای سلف، از این آیه در رد ریا، استدلال کرده‌اند. و شیخ نیز بخاطر همین آنرا در اینجا ذکر نمود. [۱۵۳] حدیث ابوهریره سبیانگر آنست که هر عملی که توأم با ریا و تظاهر باشد، مردود است. با این تفصیل که اگر عمل از ریشه و اساس برای ریا بوده، پس عملش باطل و بی‌فایده و عمل کننده، گناهکار و مرتکب شرک خفی شده است. و اما اگر عمل را بخاطر خدا شروع نموده ولی در اثنای آن، مرتکب ریا و تظاهر شده بدینصورت که مثلاً رکوع نماز یا قرائت را طولانی‌تر کرده‌است، پس عبادتش باطل نیست و فقط پاداش همان مقدار اضافی، کم می‌شود و به همان اندازه گنهکار می‌گردد. یقینا خدا بی‌نیازترین فرد از شراکت است و عملی را می‌پذیرد که خالصاً برای او انجام گرفته باشد و هر عملی را که در آن شائبه‌ای از شرک و ریا و تظاهر باشد، مردود می‌داند و نمی‌پذیرد. [۱۵۴] در حدیث ابو سعید آمده که رسول الله صفرمود: من برای شما آنقدر از دجال، هراس ندارم که از شرک خفی هراس دارم. حقا که چنین است زیرا که مسالۀ دجال مسأله‌ای است واضح و روشن. اما ریا همانطور که رسول الله صآنرا شرک خفی نامیده، بگونه‌ای در اعمال و قلوب نفوذ می‌کند که انسان متوجه نمی‌شود و به تدریج، جای مراقبت الله را مراقبت مخلوق می‌گیرد.