باب (۴۳): در مورد عدم قناعت به سوگند به نام اللهأ
از ابن عمر روایت است که رسول الله صفرمود: «لا تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ مَنْ حَلَفَ بِاللَّهِ فَلْيَصْدُقْ وَمَنْ حُلِفَ لَهُ بِاللَّهِ فَلْيَرْضَ وَمَنْ لَمْ يَرْضَ بِاللَّهِ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ». (ابن ماجه با سند حسن).
«به پدرانتان سوگند نخورید. و هر که به نام الله سوگند یاد میکند، باید راست بگوید. و برای هر که به نام الله سوگند یاد شد باید بپذیرد و اگرنه او را با خدا کاری نیست» [۱۷۹].
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
۱ـ نهی از سوگند خوردن به نام پدران و نیاکان.
۲ـ دستور به کسیکه برای او سوگند یاد میشود به اینکه بپذیرد.
۳ـ وعید شدید برای کسیکه سوگند را نپذیرد.
[۱۷۹] این حدیث عام است چه سوگند، نزد قاضی یاد کرده بشود چه در جائی دیگر. عظمت الله در دل کسیکه سوگند یاد میکند و کسیکه برای او سوگند، یاد میشود، اساس و محور است. بنابراین کسیکه سوگند یاد میکند باید، بخاطر احترام و عظمت اللهأ، راست بگوید. و کسیکه سوگند را میشنود نیز بخاطر احترام و عظمت نام الله، او را تصدیق بکند و بپذیرد و لو اینکه دروغ گفته باشد. زیرا گناه سوگند دروغین دامنگیر کسی میشود که سوگند یاد میکند، و نپذیرفتن سوگند، گناه کبیره است چنانکه رسول الله صفرمود: «فليس من الله».