باب (۳۷): انجام اعمال اخروی برای دستیابی به اهداف دنیوی نیز نوعی شرک است.
ارشاد باریتعالی است: ﴿مَن كَانَ يُرِيدُ ٱلۡحَيَوٰةَ ٱلدُّنۡيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيۡهِمۡ أَعۡمَٰلَهُمۡ فِيهَا وَهُمۡ فِيهَا لَا يُبۡخَسُونَ ١٥ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ لَيۡسَ لَهُمۡ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ إِلَّا ٱلنَّارُۖ وَحَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِيهَا وَبَٰطِلٞ مَّا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ ١٦﴾ [هود: ۱۵-۱۶].
«کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها مىدهیم; و چیزى کم و کاست از آنها نخواهد شد (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت; و آنچه را در دنیا (براى غیر خدا) انجام دادند، بر باد مىرود; و آنچه را عمل مىکردند، باطل و بىاثر مىشود» [۱۵۵].
و از ابوهریره سروایت است که رسول الله صفرمود: «تَعِسَ عَبْدُ الدِّينَارِ تَعِسَ عَبْدُ الدِّرْهَمِ تعس عَبْدُ الْخَمِيصَةِ، تَعِسَ عبد الخميلة، إِنْ أُعْطِيَ رَضِيَ وَإِنْ لَمْ يُعْطَ سَخِط.َ تَعِسَ وَانْتَكَسَ وَإِذَا شِيكَ فَلا انْتَقَشَ طُوبَي لِعَبْدٍ آخِذٍ بِعِنَانِ فَرَسِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَشْعَثَ رَأْسُه،ُ مُغْبَرَّةٍ قَدَمَاهُ إِنْ كَانَ فِي الْحِرَاسَةِ كَانَ فِي الْحِرَاسَةِ وَإِنْ كَانَ فِي السَّاقَةِ كَانَ فِي السَّاقَةِ إِنِ اسْتَأْذَنَ لَمْ يُؤْذَنْ لَهُ وَإِنْ شَفَعَ لَمْ يُشَفَّعْ». (بخاری).
«بندۀ طلا و نقره و پول و بندۀ لباس و پوشاک، نابود شود. اگر به وی چیزی داده شود، خرسند میشود و اگر داده نشود، رنجیده خاطر و خشمگین. سرنگون و نابود میگردد. بگونهای که قادر نباشد خاری را که به پایش رفته، بیرون بیاورد».
و خوشا به حال آن بندۀ (مؤمن) که با سری ژولیده و پاهایی غبار آلود، عنان اسبش را گرفته و در راه خدا قدم برمیدارد، چه به نگهبانی در خط مقدم گماشته شود، چه در پشت جبهه منسوب بشود، ایفای وظیفه مینماید. (در نظام مردم بگونهای است که) اگر اجازه بخواهد به او اجازه نمیدهند و اگر سفارش بکند، سفارشش پذیرفته نمیشود [۱۵۶].
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
۱ـ انجام عمل نیک که هدف از آن، رسیدن به متاع دنیا باشد.
۲ـ تفسیر آیۀ سورۀ هود.
۳ـ نام گذاری چنین مسلمانی به عبدالدرهم و عبدالدینار و ... یعنی بندۀ درهم و دینار...
۴ـ معنی این جملۀ حدیث: إن أعطي رضي وإن لم يعط سخط.
۵ـ معنی:تعس و انتکس.
۶ـ معنی: «وإذا شيك فلا انتقش».
۷ـ تجلیل از مجاهدی که دارای صفات بیان شده در حدیث باشد.
[۱۵۵] انجام دادن اعمال اخروی برای کسب دنیا، نوعی شرک اصغر است. و آیۀ سورۀ هود که بیان گردید گرچه در مورد کافرانی نازل شده است که تمام هم و غمّشان فقط دنیا است. اما حکم کلی آن، شامل افرادی نیز میشود که بخواهند بوسیلۀ اعمال نیک به متاع دنیا برسند. اعمال نیک، دو نوعاند: یکی اعمالی که صرفاً مربوط به آخرت میباشند و برای آنان پاداش دنیوی مقرر نشده است، مانند: نماز, روزه و دیگر عبادات. اگر کسی بخواهد با انجام اینگونه اعمال، به مال و منال دنیوی دست یابد، مشرک محسوب میشود. دیگری، اعمالی، که برای آنها پاداشهائی در این جهان، نیز مقرر شده است مانند: رعایت حق خویشاوندی، نیکی با پدر و مادر و... اگر در این نوع مسایل فقط پاداش دنیوی آن در نظر باشد و نه پاداش اخروی باز هم، مشمول همان وعیدی که در آیه، ذکر گردید میشود. اما اگر هم پاداش دنیوی و هم پاداش اخروی مد نظر باشد، اشکالی ندارد. [۱۵۶] مثلاً اگر کسی قرآن و علوم دینی را فقط بخاطر دریافت حقوق و امرار معاش تدریس میکند و هدفش ادای وظیفۀ شرعی و کسب رضایت پروردگار و نجات از دوزخ نباشد، مصداق و عیدهای بیان شده در آیه، قرار میگیرد. همچنین کسانی بخاطر ریا، عمل میکنند و یا توأم با اعمال صالحه، مرتکب شرک و دیگر نواقص اسلام میشوند، مشمول همین حکم میباشند. و در حدیث، از کسانی که اعمال نیک را بخاطر حصول درهم و دینار و رسیدن به متاع دنیوی انجام میدهند، به بندۀ درهم و دینار، تعبیر شده است که بیتردید بندگی برای غیر خدا، شرک محسوب میگردد.