غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۱۴): کمک خواستن و به دعا طلبیدن غیر الله شرک است [۵۴].

باب (۱۴): کمک خواستن و به دعا طلبیدن غیر الله شرک است [۵۴].

خداوند می‏فرماید: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّكَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِينَ ١٠٦وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا كَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن يُرِدۡكَ بِخَيۡرٖ فَلَا رَآدَّ لِفَضۡلِهِۦۚ يُصِيبُ بِهِۦ مَن يَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡغَفُورُ ٱلرَّحِيمُ ١٠٧[یونس: ۱۰۶-۱۰۷].

«و جز خدا، چیزى را که نه سودى به تو مى‏رساند و نه زیانى، مخوان! که اگر چنین کنى، از ستمکاران خواهى بود. و اگر خداوند، (براى امتحان یا کیفر گناه،) زیانى به تو رساند، هیچ کس جز او آن را برطرف نمى‏سازد; و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ کس مانع فضل او نخواهد شد! آنرا به هر کس از بندگانش بخواهد مى‏رساند; و او غفور و رحیم است» [۵۵].

همچنین ارشاد باریتعالی است: ﴿فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُ[العنکبوت: ۱۷]. «روزى را تنها نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید» [۵۶].

همچنین فرموده است: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَن لَّا يَسۡتَجِيبُ لَهُۥٓ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ وَهُمۡ عَن دُعَآئِهِمۡ غَٰفِلُونَ ٥[الأحقاف: ۵].

«چه کسى گمراه‏تر است از آن کس که معبودى غیر خدا را مى‏خواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمى‏گوید (زیرا او چیزی‌ را به‌ دعا خوانده‌ است‌ که‌ خود نمی‌شنود مانند: مردگان، بتها، درختان، چه‌ رسد به‌ این‌که‌ به‌ خواننده‌ خویش‌ سودی‌ را جلب،‌ یا ضرری‌ را از وی‌ دفع‌ نماید) نه‌ فقط آنان‌ را اجابت‌ نمی‌گویند بلکه‌ حتی‌ از دعایشان‌ (کاملا) بی‌خبرند (و صداى آنها را هیچ نمى‏شنود)» [۵۷].

و در آیۀ ۶۲ سورۀ نمل می‏فرماید: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ[النمل: ۶۲].

«یا کسى که دعاى مضطر را اجابت مى‏کند و گرفتارى را برطرف مى‏سازد» [۵۸].

طبرانی با سند خویش روایت کرده که در زمان رسول الله صمنافقی بود که مسلمانان را اذیت می‌کرد. بعضی‏ها گفتند: برویم از رسول الله صکمک بگیریم تا ما را از شرّ این شخص نجات بدهد. رسول الله صفرمود: «إنّه لا يُستغاث بي وإنِّما يستغاثُ بالله» «از من کمک گرفته نمی‌شود بلکه از الله کمک گرفته می‌شود» [۵۹].

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ دعا خاص است و استغاثه عام است و در عنوان این بحث عام بر خاص عطف شده است.

۲ـ تفسیر آیه: ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ.

۳ـ دعا و استمداد از غیر الله شرک اکبر است.

۴ـ اگر نیکوکارترین انسان روی زمین این کار را انجام دهد از ظالمین مشرک قرار می‌گیرد.

۵ـ تفسر آیۀ: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ.

۶ـ استمداد از غیر الله و به دعا خواستن آنان علاوه بر اینکه کفر است، در دنیا نیز برای صاحب خود سودی در بر ندارد.

۷ـ تفسیر آیۀ: ﴿فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ.

۸ـ روزی را نیز نباید از غیر الله خواست همانطور که بهشت را نمی‌توان از کسی دیگر طلب کرد.

۹ـ تفسیر آیه: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن

۱۰ـ گمراهتر از کسیکه غیر الله را به فریاد می‌خواند وجود ندارد.

۱۱ـ غیر الله از فریاد و دعاهای کسانی که او را می‌خوانند بی‏خبر است.

۱۲ـ آنهائی که جز الله خوانده می‌شوند با کسانی را که آنها را می‌خوانند دشمن خود می‏دادند.

۱۳ـ خواندن غیر الله بمعنی عبادت اوست.

۱۴ـ غیر الله هر که باشد روز قیامت انکار می‏کند که او را پرستیده باشند.

۱۵ـ و علت اینکه آنها گمراه‏ترین افراد، معرفی شدند نیز همین است که شرکشان نه در دنیا به آنها فایده‏ای داد و نه در آخرت.

۱۶ـ تفسیر آیه: ﴿أَمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ.

۱۷ـ باعث شگفتی است که خود مشرکین اعتراف داشتند که جز الله کسی دیگر به داد مضطر و نیازمند رسیدگی نمی‏کند از اینرو در وقت مصیبت فقط الله را فریاد می‌کردند.

۱۸ـ حساسیت رسول الله صدر مسایل توحید و فرهنگ و ادب ایشان در بر خورد با الله.

[۵۴] استغاثه یعنی کمک خواستن کسیکه در بلای سختی واقع شده و یا در معرض نابودی قرار گرفته است. و یکی از انواع دعاها می‌باشد, زیرا یک نوع طلب است و طلب هم دعا می‌باشد. و «إغاثه» یعنی کمکش کرد. کمک خواستن از دیگران در چیزی که فقط در توان خدا است، شرک اکبر است اما کمک خواستن از انسانهای زنده در چیزی که برای آنان مقدور باشد جایز است. چنانکه در داستان موسی ÷می‌خوانیم: ﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِي مِن شِيعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِي مِنۡ عَدُوِّهِۦ[القصص: ۱۵]. «یکى از پیروان او بود (و از بنى اسرائیل)، و دیگرى از دشمنانش، آن که از پیروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى کمک نمود». دعا و به فریاد خواستن، عبادت است. دعا بر دو نوع است: ۱ـ دعای بمعنی سؤال کردن و خواستن. بدینصورت که دستها را بلند بکند و چیزی بطلبد و اینرا دعای مسألت می‏نامند. و این چیزی است که عموماً با شنیدن کلمۀ دعا ذهن ما بسوی آن می‏رود. ۲ـ دعای عبادت: چنانکه خداوند می‌فرماید: ﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨[الجن: ۱۸]. «مساجد از آنِ خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید». و رسول الله صفرمود: «دعا یعنی عبادت». و این نوع دعا سایر عبادتها مانند نماز و زکات و غیره را شامل می‌شود. بیان این مسأله لازم بود تا بدانیم که هر دو نوع دعا، عبادت‏اند و آنچه که بعضی از اهل بدعت می‏کوشند تا آیه را تأویل کنند و بگویند دعای مسألت بمعنی عبادت نیست، سخنی است دور از حقیقت. [۵۵] ﴿وَلَا تَدۡعُنهی است و شامل انواع دعاها می‌باشد. هم دعای مسألت و خواستن و هم سایر عبادتها را در بر می‌گیرد. و هدف شیخ از آوردن این آیه نیز همین است. و همانطور که می‏دانیم مخاطب این فعل (لا تدع) رسول الله صمی‌باشد؛ کسیکه امام و پیشوای متقین و پرهیزکاران بود. ﴿مِن دُونِ ٱللَّهِفرق نمی‌کند چه غیر الله مستقلاً مورد پرستش و استغاثه قرار بگیرد یا در کنار خدا، غیر خدا را نیز به فریاد بخوانند. ﴿مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ کلمۀ ما «عام» است و هر کس یا چیزی را که مشرکین صدا می‌کنند و از او کمک می‏خواهند، شامل می‌شود چه فرشته‏ای یا پیغمبری یا ولی‏ای یا بتی و چوب و سنگی باشد. هیچکدام مالک نفع و ضرر نیستند. ﴿فَإِن فَعَلۡتَ خداوند به پیامبرش می‌گوید: احیاناً اگر تو یکی از اینهائی را که هیچ گونه نفع و ضرری نمی‏رسانند، به فریاد بخوانی، در صف مشرکین ظالم قرار خواهی گرفت. و مراد از ظلم در اینجا شرک است. پس وقتی پیامبری که همواره در عصمت خداوند بسر می‏برد و هیچگاه مرتکب شرک نمی‌شود، اینگونه و با این لحن تند نسبت به شرک برحذر داشته می‌شود پس باید کسانی که جایگاه کمتری دارند، بیشتر در این مورد حساسیت داشته باشند و از شریک گرفتن با خدا، گریزان باشند. بعد از آن، خداوند قاعده‏ای کلی بیان فرمود و برای همیشه شرک را قطع نمود و فرمود: ﴿وَإِن يَمۡسَسۡكَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ. وقتی خداوند ضرری را متوجه تو ساخت چه کسی خواهد توانست آنرا بر طرف نماید؟ یقیناً فقط همان کسیکه آنرا آورده و در تقدیرت نوشته است، خواهد توانست بر طرفش بکند. بدینصورت خداوند، متوجه شدن به غیر الله را در مصائب و مشکلات منتفی گردانید. البته شارع، کمک گرفتن از انسان زنده و حاضر را در محدودۀ قدرتش جایز قرار داده زیرا او بعنوان سببی برای جلب منفعت و یا دفع ضرر، قرار داده شده است و آنهم به اجازه و خواست الله. زیرا نافع و کاشف حقیقی، خدا است. ﴿بِضُرّٖ نکره در سیاق شرط آمده تا معنی عام‏تری بدهد و هر نوع ضرر را شامل بشود؛ چه ضرر دینی چه ضرر دنیوی و ضرر مالی و جانی یا ضرر جانبی. [۵۶] ﴿فَٱبۡتَغُواْ عِندَ ٱللَّهِ ٱلرِّزۡقَ وَٱعۡبُدُوهُاز نظر قوانین لغت باید کلمۀ «الرزق» قبل از کلمۀ عند الله می‏آمد ولی کلمۀ «عند الله» را مقدم کرد تا معنی انحصار را بدهد یعنی فقط از الله روزی بخواهید و در طلب روزی به غیر الله مراجعه نکنید. در اینجا کلمۀ «رزق» اسم عام است و شامل تمامی نعمتها از قبیل صحت و عافیت و مال و غیره می‌باشد. ﴿وَٱعۡبُدُوهُ. و ضمن اینکه روزی را از او می‌طلبید، همواره او را پرستش کنید و هنگام دعا به او متوجه بشوید. [۵۷] و در آیه‏ای دیگر می‌فرماید: ﴿وَمَنۡ أَضَلُّ مِمَّن يَدۡعُواْچه کسی گمراه‏تر است از کسیکه جز خدا، دیگران را می‏پرستد و به فریاد می‌خواند؛ دیگرانی که تا قیامت فریاد او را نمی‏شنوند و پاسخ او را نمی‌دهند. در این آیه خداوند، گمراه‏ترین فرد، کسی را معرفی می‌کند که مخلوقات مرده را به فریاد می‌طلبد و از خدای بزرگ و فریادرس غافل است. ﴿إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِچون مردگان تا قیامت نمی‏شنوند و سخن نمی‏گویند. گر چه بعد از آن دوباره زنده می‌شوند و سخن می‏گویند و سخن را می‏شنوند. [۵۸] در آیه‏ای دیگر می‌فرماید: ﴿ َمَّن يُجِيبُ ٱلۡمُضۡطَرَّدر این آیه تصریح شده است که پاسخ دادن به خواست انسان نیازمند و در مانده فقط کار الله می‌باشد. ﴿وَيَكۡشِفُ ٱلسُّوٓءَرفع بلا و مصیبت نیز فقط بدست الله صورت می‌گیرد. ﴿أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِاستفهام انکاری است یعنی نباید غیر از الله کسی دیگر را معبود قرار داد و بوقت مصیبت غیر الله را خواند و چیزی را که خارج از حیطۀ قدرت اوست از او طلبید. و در آخر آیه فرمود: ﴿قَلِيلٗا مَّا تَذَكَّرُونَولی شما کم پند پذیرید. [۵۹] در حدیثی که بیان شد آمده است که در زمان رسول الله صمنافقی بود که مسلمانان را آزار می‏داد ابوبکر سگفت: نزد رسول الله صبرویم و از شر این منافق به او پناه ببریم ... این درخواست ابوبکر سدر خواستی بی‏جا نبود. زیرا او از رسول الله صدر مشکلی که حل آن در حیطۀ توان ایشان بود کمک خواست. رسول الله صنیز می‌توانست به داد آنان برسد و آن منافق را زندانی کند یا از آنجا براند اما این کار را نکرد و آنها را اینگونه راهنمائی فرمود: «إنه لايستغاث بي ...» از من کمک خواسته نمی‌شود بلکه از الله کمک خواسته می‌شود. گر چه در اینجا کمک رساندن در توان رسول الله صبود اما فرصت را غنیمت شمرد و از آنجا که حساسیت بیش از اندازه‏ای نسبت به مسائل توحید داشت، آنان را اینگونه توجیه کرد تا مبادا روزی از وی در اموری که مختص خدا می‌باشند، استمداد بکنند.