غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۲۷): در مورد احکام ابطال(باطل کردن) سحر [۱۰۴]

باب (۲۷): در مورد احکام ابطال(باطل کردن) سحر [۱۰۴]

از جابر سروایت است که از رسول الله صدر مورد ابطال سحر با سحر، پرسیدند: فرمود: ‌«هِي مِن عَمَل الشِّيطان». (احمد با سند جید و ابوداود).

«یعنی این کار از اعمال شیطان است».

و از امام احمد، در این مورد پرسیدند: گفت: ابن مسعود اینگونه کارها را مکروه و ناپسند می‌دانست [۱۰۵].

و در بخاری از قتاده نقل است که از ابن مسیب پرسید: مردی جادو شده و از همبستری با همسرش بازداشته شده است،‌‌ آیا جایز خواهد بود که سحرش باطل کرده شود، گفت:‌ اشکالی ندارد زیرا هدف از ممنوعیت اینست که جامعه اصلاح بشود و چیزی که برای نفع رساندن باشد،‌ ممنوع نیست [۱۰۶].

و از حسن بصری روایت است که فرمود: ابطال سحر بوسیله‌ی سحر کار ساحران است. ابن قیم /می‌گوید:‌ «نشره»یعنی ابطال سحر و آن بر دو نوع می‌باشد:

۱ـ ابطال بوسیله‌ی سحر و این نوع از عمل شیطان است و سخن حسن بصری، به همین نوع حمل می‌شود. زیرا در اینصورت، باطل کننده و بیمار، به جنها و شیاطین روی می‌آورند و آنها را خشنود می‌سازند تا سحر را باطل بکنند.

۲ـ اما ابطال سحر بوسیله‌ی خواندن و دم کردن و استفاده از داروها و دعاهای مباح، اشکالی ندارد و جایز می‌باشد [۱۰۷].

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ نهی از ابطال سحر، بوسیله‌ی سحر.

۲ـ فرق میان ابطال مشروع سحر و ابطال نامشروع.

[۱۰۴] در مورد ابطال سحر و اینکه آیا سایر راه‌های ابطال سحر ممنوع می‌باشند یا اینکه برخی از آنها مشروع است؟ «النشره» یعنی بهبود یافتن مسحور. و آن بر دو نوع است: ۱ـ ابطال سحر بوسیله‌ی قرآن و دعاهای ثابت از رسول الله ص‌. و یا اگر عضوی دچار آسیب شده بود، معالجه با ادویه جات طبی صورت بگیرد، این موارد جایز و مشروع می‌باشند. ۲ـ ابطال سحر بوسیله‌ی سحر: و این حرام و ناجایز است. بخاطر اینکه ساحر دوم نیز مرتکب همان گناهان کبیره از قبیل شرک به خدا و استخدام جن و استمداد از آن می‌شود. بخاطر همین است که حسن بصری فرمود: ابطال سحر بوسیله‌ی سحر کار ساحر است. [۱۰۵] البته باید بخاطر داشت که کاربرد کلمه‌ی «نشره» در میان اعراب، فقط برای ابطال سحر بوسیله‌ی سحر بود. از اینرو وقتی از رسول الله صدر مورد آن پرسیدند: فرمود: «هي من عمل الشيطان» یعنی این کار از اعمال شیطان بحساب می‌آید. ابن مسعود سابطال سحر را بوسیله‌ی تعویذی که با الفاظ قرآن بود نیز نمی‌پسندید. البته خواندن و دمیدن به این منظور را نه امام احمد مکروه می‌پنداشت و نه ابن مسعود، زیرا از رسول الله صثابت است که چنین می‌کرده و به آن اجازه داده‌است. [۱۰۶] اما اینکه در بخاری به نقل از قتاده آمده که از ابن مسیب در این مورد، پرسیدند، گفت: «اشکالی ندارد» این سخن نباید به جواز ابطال سحر بوسیله‌ی سحر حمل شود، زیرا ابن مسیب بالاتر از آن است که سحر را جایز بداند. بلکه هدف ایشان ابطال سحر بوسیله‌ی قرآن و دعاهای مسنونه و دواهای طبی است. [۱۰۷] خلاصه‌ی مطلب اینکه ابطال سحر بوسیله‌ی سحر نیز شرک به خدا است و نباید به بهانه‌ی اینکه ضرورت ایجاب می‌کند، مرتکب آن شد و فقط ابطال سحر با قرآن و دعاهای ثابت از رسول الله صجایز خواهد بود.