باب (۳۰): در مورد تاثیر ستارهها در بارندگی [۱۲۰].
ارشاد باریتعالی است: ﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ ٨٢﴾[الواقعة: ۸۲].
«و به جاى شکر روزیهایى که به شما داده شده آن را تکذیب مىکنید» [۱۲۱].
و از ابومالک اشعری روایت است که رسول الله صفرمود: «أَرْبَعٌ فِي أُمَّتِي مِنْ أَمْرِ الْجَاهِلِيَّةِ لا يَتْرُكُونَهُنّ:َ الْفَخْرُ بالأَحْسَابِ وَالطَّعْنُ فِي الأَنْسَابِ وَالاسْتِسْقَاءُ بِالنُّجُومِ وَالنِّيَاحَةُ وَقَالَ النَّائِحَةُ إِذَا لَمْ تَتُبْ قَبْلَ مَوْتِهَا تُقَامُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَعَلَيْهَا سِرْبَالٌ مِنْ قَطِرَانٍ وَدِرْعٌ مِنْ جَرَبٍ». (مسلم).
«چهار عمل از اعمال جاهلیت را امت من ترک نخواهند کرد: ۱ـ فخر به حسب و نسب خود ۲ـ طعنه زدن به نسب دیگران ۳ـ اعتقاد به تاثیر ستارگان در بارندگی ۴ـ نوحه خوانی. و افزود که اگر نوحه خوان قبل از فرا رسیدن مرگش توبه نکند، روز قیامت در حالی برخواهد خاست که بر تن او جامهای از قیر و زرهی پوستین خواهد بود» [۱۲۲].
و از زید بن خالد روایت است که رسول الله صنماز فجر را در حدیبیه با ما خواند در حالی که آثاری از بارندگی شب قبل وجود داشت. رسول الله صپس از اتمام نماز فرمود: «آیا میدانید که پروردگارتان چه گفت؟ گفتند: الله و رسولش بهتر میدانند. گفت: پروردگارتان فرمود: بندگانم در حالی صبح کردند که عدهای به من مؤمن و برخی کافر شدند. کسیکه گفت: فضل و رحمت خدا شامل حال ما شد و باران بارید، به من، مؤمن گشت و به ستارگان کافر. و کسیکه گفت: باران بخاطر ظهور ستارهی فلان و فلان بارید، به من کافر گشت و به ستارگان، مؤمن شد». (بخاری و مسلم) [۱۲۳].
و روایتی دیگر نیز نظیر همین روایت در صحیحین از ابن عباس آمده و در آن, این مطلب افزوده شده که بعضی گفته بودند: «فلان ستاره کارش را کرد» آنگاه این آیات نازل گردید: ﴿فَلَآ أُقۡسِمُ بِمَوَٰقِعِ ٱلنُّجُومِ ٧٥ وَإِنَّهُۥ لَقَسَمٞ لَّوۡ تَعۡلَمُونَ عَظِيمٌ ٧٦إِنَّهُۥ لَقُرۡءَانٞ كَرِيمٞ ٧٧ فِي كِتَٰبٖ مَّكۡنُونٖ ٧٨ لَّا يَمَسُّهُۥٓ إِلَّا ٱلۡمُطَهَّرُونَ ٧٩ تَنزِيلٞ مِّن رَّبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٨٠ أَفَبِهَٰذَا ٱلۡحَدِيثِ أَنتُم مُّدۡهِنُونَ ٨١ وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ أَنَّكُمۡ تُكَذِّبُونَ ٨٢﴾[الواقعة: ۷۵- ۸۲].
«سوگند به جایگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! و این سوگندى است بسیار بزرگ، اگر بدانید! که آن، قرآن کریمى که بر محمد ص نازل شد (پر نفع، خیر، علم و برکت است). که در کتاب محفوظى (لوح المحفوظ) جاى دارد. و جز پاکان (فرشتگان) نمىتوانند به آن دست زنند، (همچنین در زمین نیز جز پاکشدگان از جنابت و ناپاکى و بىوضویی، به آن دست نمىرسانند). آن از سوى پروردگار عالمیان نازل شده (که در آن هیچ شک و تردیدى نیست). (اى مشرکان) آیا این سخن را (قرآن را با اوصافى که گفته شد) سست و کوچک مىشمرید (و تکذیب مىکنید). و به جاى شکر روزیهایى که به شما داده شده آن را تکذیب مىکنید؟».
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
۱ـ تفسیر آیات سوره واقعه.
۲ـ چهار عمل جاهلی.
۳ـ کفر آمیز بودن بعضی از این چهار اعمال.
۴ـ بعضی از اقسام کفر، انسان را از دایرهی اسلام خارج نمیکند.
۵ ـ با نزول نعمت، برخی مؤمن و برخی کافر میشوند.
۶ ـ مراد از ایمان در اینجا چیست؟
۷ـ مراد از کفر در اینجا چیست؟
۸ ـ معنی «لقد صدق نوء کذا» چیست؟
۹ـ استاد برای تفهیم شاگرد خود از روش سوال و استفهام استفاده بکند. چنانکه رسول الله صفرمود: «أتدرون ماذا قال ربكم؟».
۱۰ـ وعید شدید در مورد کسیکه نوحه خوانی میکند.
[۱۲۰] بعضیها بارندگی را به برخی از ستارگان نسبت میدهند و آنها را موثر در نزولات جوی میدانند و این اعتقاد با توحید مطلوب، سازگاری ندارد بلکه اقتضای توحید اینست که سایر نعمتها را فقط به خدایی که آنها را در اختیار بندگانش قرار داده، نسبت دهند. در اینکه ستارگان را موثر در بارندگی میدانند دو نوع خطا وجود دارد: ۱ـ آنها سبب بارندگی نیستند. ۲ـ چرا ما آنچه را خدا، سبب چیزی نیافریده، سبب قرار دهیم، آنگاه نعمتهایی را که خدا به ما ارزانی داشته به آنها نسبت دهیم. [۱۲۱] ﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَكُمۡ﴾مفسرین گفتهاند یعنی شما پس از اینکه خدا به شما نعمت میدهد بجای شکر، تکذیب میکنید و نعمتهای او را به دیگران نسبت میدهید. [۱۲۲] و در حدیثی که بیان گردید رسول الله، افتخار به نسب و طعنه زدن نسب دیگران و طلب باران از ستارگان و نوحهخوانی را، از اعمال نکوهیده و از جاهلیت قبل از اسلام برشمرد. نوحهخوانی از گناهان کبیره به شمار میرود، و عبارت است از گریه با صدای بلند و چاک دادن سینه بوقت مصیبت که این منافی با صبر مطلوب و از اعمال جاهلی است. [۱۲۳] اینکه اصحاب گفتند: خدا و رسولش بهتر میدانند, مختص زمان حیات رسول الله صبوده و اما پس از رحلت ایشان باید در مقابل سوالی که پاسخش را نمیدانیم بگوییم: والله اعلم. کسانی که میگویند ستارهی فلان ظاهر شد و باران باریدن گرفت، اگر ستاره را سبب میدانند، مرتکب شرک اصغر شدهاند. اما اگر معتقداند که ستاره در پاسخ کسانی که او را میپرستند، دستور باران را صادر کرده است، چنین اعتقادی کفر به خدا و شرک اکبر است.