غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۴۵): ناسزا گفتن به زمانه [۱۸۲]یعنی ناسزا گفتن به اللهأ

باب (۴۵): ناسزا گفتن به زمانه [۱۸۲]یعنی ناسزا گفتن به اللهأ

ارشاد باریتعالی است: ﴿وَقَالُواْ مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا ٱلدُّنۡيَا نَمُوتُ وَنَحۡيَا وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُۚ وَمَا لَهُم بِذَٰلِكَ مِنۡ عِلۡمٍۖ إِنۡ هُمۡ إِلَّا يَظُنُّونَ ٢٤[الجاثية: ۲۴].

«آنها (مشرکان منکر رستاخیز) گفتند: «چیزى جز همین زندگى دنیاى ما در کار نیست; گروهى از ما مى‏میرند و گروهى جاى آنها را مى‏گیرند; و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمى‏کند!» آنان به این سخن که مى‏گویند علمى ندارند، بلکه تنها حدس مى‏زنند (و گمانى بى‏پایه دارند)» [۱۸۳].

و از ابوهریره سروایت است که رسول الله صفرمود: «يُؤْذِينِي ابْنُ آدَمَ يَسُبُّ الدَّهْرَ وَأَنَا الدَّهْرُ بِيَدِي الْأَمْرُ أُقَلِّبُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ».(بخاری).

خداوند، می‌گوید: «بنی آدم مرا آزار می‌دهد. زمانه را ناسزا می‌گوید در حالی که منم زمانه؛ چون شب و روز را من می‌چرخانم» [۱۸۴].

و در روایتی فرمود: «لا تسبُّوا الدَّهر فإن الله هو الدّهر».

«زمانه را فحش ندهید زیرا زمانه همان خداوند است».

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ نهی از ناسزا گفتن زمانه.

۲ـ ناسزا گفتن زمانه، مرادف آزار دادن الله، است.

۳ـ دقت در این مطلب که فرمود: «أنا الدّهر». «من زمانه هستم».

۴ـ گاهی انسان به خدا ناسزا می‌گوید در حالی که خودش متوجه نیست و قصد آنرا ندارد.

[۱۸۲] ناسزا گفتن به زمانه از الفاظ ممنوعه و ناجایز می‌باشد و باید از آن پرهیز نمود. زیرا استعمال چنین کلماتی، منافی با کمال توحید می‌باشد. ولی متأسفانه از زبان برخی انسانهای نادان می‌شنویم که وقتی با مصیبت مواجه می‌شوند، شروع به ناسزا گفتن زمانه می‌کنند و لب به ناله و شکوه، می‌گشایند. و برخی روزهای و ماه‌ها و سالها را نفرین می‌کنند. که بی‌تردید این نفرین‌ها و ناسزا گفتن‌ها به زمانه بر نمی‌گردند، زیرا زمانه از خود هیچ اختیاری ندارد و هیچ کاری انجام نمی‌هد بلکه به اختیار کسی دیگر که الله باشد، می‌چرخد. و ناسزا گفتن به کسی بر می‌گردد که زمانه بدست اوست. البته سخن گفتن در مورد سالهای تنگدستی و اینکه بگوید: این روز یا این ماه برای من، شوم بوده یا بد بوده اشکالی ندارد. زیرا در این گفته، مطلقاً زمانه را شوم نمی‌داند بلکه بخاطر مسایلی که برایش ناگوار بوده، آنرا نسبت به خود، شوم می‌داند. گویا در واقع گوینده، حالت خود را بیان می‌کند. [۱۸۳] ﴿وَمَا يُهۡلِكُنَآ إِلَّا ٱلدَّهۡرُبیانگر طرز تفکر مشرکین و دشمنان توحید است، که هر اتفاقی را به طبیعت و روزگار نسبت می‌دهند. از اینرو اهل توحید نباید چنین کنند بلکه هر اتفاق را به الله نسبت بدهند. [۱۸۴] «وأنا الدّهر» هدف این نیست که «دهر» یکی از نامهای اللهأمی‌باشد. بلکه به عنوان اعتراض به گفتۀ آنان، چنین فرمود: که شما زمانه را فحش می‌دهد، زمانه من هستم، چون چرخش آن بدست من است. پس ناسزا گفتن به آن، ناسزا گفتن به من است که آنرا می‌چرخانم.