غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۲۸): در مورد فال بد زدن [۱۰۸].

باب (۲۸): در مورد فال بد زدن [۱۰۸].

خداوند می‌فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰكِنَّ أَكۡثَرَهُمۡ لَا يَعۡلَمُونَ[الاعراف: ۱۳۱].

«آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست; ولى بیشتر آنها نمى‏دانند» [۱۰۹].

همچنین می‌فرماید: ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ أَئِن ذُكِّرۡتُمۚ بَلۡ أَنتُمۡ قَوۡمٞ مُّسۡرِفُونَ ١٩‌ [یس: ۱۹]. «(رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر درست بیندیشید، بلکه شما گروهى اسرافکارید».

و از ابوهریره سروایت است که رسول الله صفرمود: «لاعَدوى، ولا طِيره ولا هامة ولا صفر» (بخاري ومسلم) وزاد مسلم: «ولا نوء ولا غول».

«واگیر دار بودن بیماری، و فال بدن زدن بوسیله‌ی پرندگان و منحوس و شوم پنداشتن برخی حشرات و ماه صفر را هیچکدام حقیقت ندارد. و در روایت مسلم اضافه بر موارد فوق آمده است که ستاره‌ی اقبال و وجود غول نیز واقعیت ندارد» [۱۱۰].

از انس روایت شده که رسول الله صفرمود: «لا عَدوى ولا طيرة ويعجبني الفأل‌ قالوا: وما الفأل؟ قال: «الكلمة الطّيبة». (بخاری و مسلم).

«واگیردار بودن بیماری و فال بد، حقیقت ندارد. البته فال نیک را می‌پسندم. گفتند: فال نیک چیست؟ فرمود: سخن نیک» [۱۱۱].

و ابوداود بسند صحیح از عقبه بن عامر، روایت کرده ‌است که از رسول الله ص، در مورد فال پرسیدند: فرمود: بهترین نوع آن، فال نیک است. و افزود که فال نباید مسلمان را از کاری که اراده کرده باز بدارد. اگر شما با چیزی مواجه شدید که برایتان ناپسند بود. این دعا را بخوانید: «اللَّهم لا يأتي بالحسنات إلا أنتَ ولا يَدفَعُ السِّيئات إلا أنتَ ولا حول ولا قُوَّه إلا بك».«بار الها! حسنات را فقط تو می‌آوری و از بدیها فقط تو نجات می‌دهی و هیچ حول و قوه‌ای جز از جانب تو وجود ندارد» [۱۱۲].

همچنین ابوداود،‌ این حدیث مرفوع ابن مسعود سرا نقل کرده‌است. که رسول الله صفرمود:‌ «الطِّيرة شِركٌ، الطِّيرة شركٌ وما مِنّا إلا… ولكنَّ الله يُذهبُه بالتّوكّل». (صححه الترمذي وجعل آخره من قول ابن مسعود).

یعنی: «فال بد زدن شرک است. و اینرا دوبار تکرار کرد. سپس افزود هیچ کس از ما چنین نیست که گاهی در دلش گمانی نگذرد ولی خداوند، اینطور چیزها را با توکل بر او، از بین می‌برد» [۱۱۳].

در مسند احمد این حدیث ابن عمر ذکر شده است که رسول الله صفرمود: «‌مَن رَدَّته الطِّيرة عن حاجته فقد أشرك» قالوا: فما كفَّارة ذلك؟ قال: أن تقول: اللَّهم لا خير إلا خِيرك ولا طير إلا طيرُك ولا إله غيرُك».

«هر کسی که فال بد او را از ادامه‌ی کارش باز بدارد، او شرک ورزیده است. گفتند: کفاره‌ی این گناه چیست؟ فرمود: بگو: بارالها! خیری بجز خیر تو، و فالی بجز فال تو، و خدائی جز تو وجود ندارد».

و همچنین احمد از حدیث فضل بن عباس روایت کرده‌است: «إنما الطيرة‌ ما أمضاك, أو ردّك» [۱۱۴].

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ توضیح آیات: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِو ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡ.

۲ـ نفی واگیردار بودن بیماری بدون اذن الله.

۳ـ نفی فال بد.

۴ـ نفی نحوست حشرات.

۵ـ‌ نفی نحوست و شومی ماه صفر.

۶ـ استحباب فال نیک از سخن نیک.

۷ـ توضیح فال نیک.

۸ـ وقوع و احساس فال بد در دل اشکالی ندارد و توکل بر خدا آنرا از بین خواهد برد.

۹ـ چه دعائی بخواند کسیکه از فال بد متاثر شده است.

۱۰ـ‌ تصریح این مطلب که فال بد شرک است.

۱۱‌ـ تفسیر فال ممنوعه.

[۱۰۸] «تطیر» یعنی فال نیک و یا بدگرفتن از حرکات پرندگان زیرا که این کار منافی با توحید بوده و شرک است. یا اصلاً پرنده‌ای در کار نباشد بلکه از بعضی حوادث و حرکات، ‌استدلال بکند که فلان کارم در آینده موفقیت آمیز و یا خلاف آن خواهد بود. [۱۰۹] و معنی این فرموده‌ی الله که می‌فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡاینست که سبب نحوست و شری که دامنگیر آنان شده یا سبب خیری که بدست آورده‌اند همان تقدیر و قضای الله بوده، نه چیزی دیگر. تَطَیر یکی از صفات مشرکین و دشمنان رسول الله صبوده‌. از اینرو عملی زشت و قبیح است. پیروان راستین پیامبران، هر خیر و شر را از جانب خدا و بر حسب قضا و قدر، و گاهی هم آنرا نتیجه اعمال نیک و بد خود می‌دانند. چنانکه خداوند می‌فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِو ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُكُم مَّعَكُمۡیعنی در حقیقت علت وقوع حوادث تلخ و یا اتفاقات خوب برای شما، رفتارخودتان است. و با اعمال بد و دشمنی با پیامبران و تکذیب آنان زمینه‌ی حوادث تلخ را برای خود مهیا می‌سازید. [۱۱۰] اما اینکه رسول الله صفرمود: «لا عدوى» یعنی بیماری بنفسه و بدون اراده‌ی الله، واگیردار نمی‌شود. زیرا اهل جاهلیت معتقد بودند که بیماری بذاته واگیردار است و به دیگران منتقل می‌شود. رسول الله ص‌با این فرمایش خود، ابطال چنین عقیده‌ای را اعلام فرمود. [۱۱۱] «ولا طيرة» همچنین فال و بدشگونی، اعتباری ندارد. و وهم و خیالی بیش نیست. «ويعجبني الفأل» یعنی فال نیک، که برگرفته از سخن نیک باشد، مورد پسند من است. زیرا فال نیک زدن بیانگر گمان نیک بر خدا، و فال بد، بیانگر گمان بد، بر خدا می‌باشد.(بعنوان مثال، در غزوه‌ی حدیبیه، وقتی سفیر مشرکین نزد رسول الله صمی‌آمد، ‌رسول الله صپرسید چه کسی می‌آید؟ گفتند: سهیل. فرمود: پس خداوند کار را سهل و آسان خواهد کرد. «مترجم»). [۱۱۲] «الطيرة» عام است شامل هر نوع فال می‌شود. از اینرو رسول الله صفال نیک بوسیله‌ی کلام نیک را از آن مستثنی کرد. «لا ترد مسلماً» خبر است ولی متضمن نهی می‌باشد. یعنی نباید مسلمان با تأثر از فال،‌ از ادامه‌ی کار و یا راهش صرف نظر کند. سپس دعائی را راهنمایی فرمود تا اگر کسی در دل احساس وسوسه و تردید نمود، آنرا بخواند تا از قلبش اثر فال بد دور شود. [۱۱۳] «الطيرة شرك» یعنی شرک اصغر است. «وما منا إلا» یعنی این چیزها در قلب همه بوجود می‌آید، ولی وقتی به پروردگارش توکل نماید. اینها برطرف می‌شود. [۱۱۴] «من ردته» بیانگر یک قانون کلی است. یعنی فال بد، وقتی شرک محسوب می‌شود که انسان را از ادامه‌ی مسیرش باز بدارد. «اللهم لا خير» درس توکل است یعنی بار الها هیچ اتفاقی نمی‌افتد مگر آنچه شما فیصله نموده‌اید و در تقدیر من نوشته‌اید. و علم غیب را فقط الله می‌داند نه کسی دیگر.