غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۶۴): سوگند خوردن به جای الله

باب (۶۴): سوگند خوردن به جای الله

از جندب بن عبد الله سروایت است که رسول الله صفرمود: «قال رَجُلٌ: والله لا يغفر الله لفلانٍ. فَقال الله: مَن ذَا الّذي يتألى علىَّ أَن لا أغفِرَ لِفلانٍ؟ إنّي قَد غَفَرتُ لَه وأحبطت عملك».(مسلم)

«مردی سوگند خورد و گفت: بخدا سوگند که خداوند، فلانی را نخواهد بخشید. خداوند، فرمود: این چه کسی است که مرا سوگند می‌دهد که فلانی را نبخشم؟ من او را بخشیدم و عمل تو را نابود گردانیدم».

و در حدیث ابوهریره سآمده که گویندۀ این سخن، شخصی عابد بود. ابوهریره سمی‌گوید: آن شخص با گفتن یک سخن، دنیا و آخرتش را بر باد کرد [۲۲۰].

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ هشدار از سوگند دادن خدا یا سوگند خوردن بجای خدا.

۲ـ عذاب خدا حتی از بند کفشمان به ما نزدیکتر است.

۳ـ بهشت همچنان.

۴ـ این حدیث، مؤید حدیثی است که در آن آمده: انسان، عمل نیک انجام می‌دهد تا اینکه به بهشت نزدیک می‌شود، آنگاه گناهی مرتکب می‌شود و به دوزخ می‌افتد.

۵ـ گاهی انسان به خاطر عملی که قلباً برای انجام آن اصلا تمایلی ندارد، بخشیده می‌شود.

[۲۲۰] سوگند خوردن بجای خدا، گاهی در اثر تکبر و غرور پیش می‌آید و شخص گمان می‌کند بر خدا حقی دارد، و خداوند مجبور است مطابق سوگند او فیصله بکند و... چنین تفکری کاملاً خطا و مخالف با توحید می‌باشد. نوعی دیگر از این گونه سوگندها آنست که حدیث پیامبر به آن اشاره دارد، چنانکه فرموده است: «برخی از بندگان خدا چنان‌اند که اگر بر خدا سوگند یاد کنند، خداوند قسم آنان را اجابت می‌کند و واقع می‌شود (مانند اینکه بگوید: خدایا من به تو قسم می‌خورم که فلان امر واقع شود، خداوند قسم او را اجابت کرده و آن امر مواقع شود)». و این در صورتی است که انسان، عاجزانه و نیازمندانه و با حسن ظن بر خدا، سوگند بخورد. در حدیثی که در متن، بیان گردید، آمده است: مردی عابد که گمان می‌کرد پس از چندین سال عبادت بجائی رسیده که باید در مورد بندگان خدا قضاوت بکند و گمان می‌کرد هر چه بگوید، خدا می پذیرد، در مورد مرد فاسقی، گفت: بخدا، که خدا او را نمی‌بخشد. خداوند، از این سخن که مخالف با منش بندگی و توحید بود، ناراضی شد و آن مرد فاسق را بخشید و اعمال نیک مرد عابد را نابود گردانید. که این بیانگر خطر بسیار بزرگ مخالفت با توحید و با شعائر الله می‌باشد.