باب (۴۷): رعایت احترام نامهای اللهأو تغییر نام، بخاطر آن [۱۸۶].
از ابو شریح روایت است که کنیۀ ایشان «ابو الحکم» بود.
رسول الله صفرمود: «إن الله هو الحَكم وإليه الحُكم» یعنی: «فقط الله حَکم است و حَکمیت از آن اوست». ابو شریح گفت: قوم من، وقتی در چیزی اختلاف میکردند، نزد من میآمدند. و من اختلاف آنان را فیصله میدادم و هر دو طرف راضی میشدند. رسول الله صفرمود: این کار بسیار خوبی است! و پرسید: فرزند داری؟ گفت؟ بلی. به نامهای: شریح و مسلم و عبدالله.
رسول الله صفرمود: بزرگترینشان کدام است؟ گفت: شریح است. فرمود: پس تو ابو شریح هستی. (ابو داود و دیگران) [۱۸۷].
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
۱ رعایت احترام نامها و صفتهای الله، حتی اگر معنی آنها منظور نباشد.
۲ـ تغییر نام بخاطر احترام اسمها و صفات الله.
۳ـ برای پسوند کنیه بهتر است نام بزرگترین فرزند انتخاب بشود.
[۱۸۶] در این بحث، آدابی بیان شده که لازم است، انسان موحد، آنها را در مورد اسماء و صفات الله، قلباً و زباناً رعایت بکند. تا به نامهای خدا، کمترین اهانتی نشود و دیگران به اسماء و صفات او، توصیف نگردند. [۱۸۷] «الحَكم» یکی از نامهای الله میباشد، و او نه فرزندی دارد و نه پدری. پس کنیه دادن به کسی با این نام، شایسته نیست. و از نظر معنی «حَکم» یعنی کسیکه در بالاترین درجۀ قضاوت و حکمیت قرار داشته باشد که جز خدا کسی دیگر چنین نیست. از اینرو رسول الله ص، به شخصی که کنیهاش، ابو الحکم بود، فرمود: «حَکم» صفتی است مختص به الله. و چون آن شخص علت نامگذاری خود را اینگونه بیان کرد که اختلافات قومش را فیصله میکرده، رسول الله صفرمود: کار خوبی انجام دادهای؟ و از او پرسید: که فرزند دارد .. و سر انجام به نامهای یکی از فرزندانش برای او کنیهای گذاشت. آیا به احکام شرعی بین آنها حکم میکرد یا به رأی خودش؟ جواب اینکه به رأی خودش حکم میکرد. پس میطلبد که شخص مسلمان جهت رعایت ادب با نامها و صفتهای الله، از هم نامی با او بپرهیزند و بویژه از نامهائی همچون حکم و حاکم و غیره. البته لازم به ذکر است که اگر کسی کاملاً، شرع خدا را نافذ میکند میتوان او را حاکم نامید، زیرا خداوند، کسی را که شریعتش را نافذ بگرداند، حاکم نامیده است.