باب (۲۳): عدهای از این امت، بتها را خواهند پرستید [۸۶].
خداوند میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِينَ أُوتُواْ نَصِيبٗا مِّنَ ٱلۡكِتَٰبِ يُؤۡمِنُونَ بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ هَٰٓؤُلَآءِ أَهۡدَىٰ مِنَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ سَبِيلًا ٥١﴾[النساء: ۵۱].
«آیا ندیدى کسانى را که بهرهاى از کتاب (خدا) به آنان داده شده، (با این حال)، به «جبت و طاغوت» ( بت و بتپرستان) ایمان مىآورند، و درباره کافران مىگویند: «آنها، از کسانى که ایمان آوردهاند، هدایت یافتهترند»؟! [۸۷].
همچنین ارشاد باریتعالی است: ﴿قُلۡ هَلۡ أُنَبِّئُكُم بِشَرّٖ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ ٱللَّهِۚ مَن لَّعَنَهُ ٱللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيۡهِ وَجَعَلَ مِنۡهُمُ ٱلۡقِرَدَةَ وَٱلۡخَنَازِيرَ وَعَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَ﴾. [المائدة: ۶۰].
«بگو: آیا شما را از کسانى که موقعیت و پاداششان نزد خدا برتر از این است، با خبر کنم؟ کسانى که خداوند آنها را از رحمت خود دور ساخته، و مورد خشم قرار داده، (و مسخ کرده،) و از آنها، میمونها و خوکهایى قرار داده، و پرستش بت کردهاند».
همچنین فرموده است: ﴿قَالَ ٱلَّذِينَ غَلَبُواْ عَلَىٰٓ أَمۡرِهِمۡ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيۡهِم مَّسۡجِدٗا﴾[الکهف: ۲۱]. «ولى بزرگان آن قوم گفتند: ما مسجدى در کنار (مدفن) آنها مىسازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود)» [۸۸].
از ابو سعید خدری سروایت است که رسول اللهصفرمود: «لَتَتَّبِعُنَّ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ حذو القذّة, حَتَّى لَوْ دَخَلُوا فجُحْرِ ضَبٍّ؛ لَدَخَلْتُمُوهُ, قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ! الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى؟ قَالَ:«فَمَنْ». (بخاری ومسلم).
«یقیناً شما، مو به مو از آداب و سنن سنتهای امتهای پیشین پیروی خواهید کرد. حتی اگر آنان وارد سوراخ سوسماری شدند شما نیز وارد آن می شوید. اصحاب گفتند: هدف شما، یهود و نصارا است؟ فرمود: پس هدفم کیست؟» [۸۹]..
همچنین از ثوبان سروایت است که رسول الله صفرمود: «إِنَّ اللَّهَ زَوَى لِيَ الأَرْضَ, فَرَأَيْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا, وَإِنَّ أُمَّتِي سَيَبْلُغُ مُلْكُهَا مَا زُوِيَ لِي مِنْهَا, وَأُعْطِيتُ الْكَنْزَيْنِ الأَحْمَرَ وَالأَبْيَضَ, وَإِنِّي سَأَلْتُ رَبِّي لأُمَّتِي أَنْ لا يُهْلِكَهَا بِسَنَةٍ عَامَّةٍ, وَأَنْ لا يُسَلِّطَ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ سِوَى أَنْفُسِهِمْ, فَيَسْتَبِيحَ بَيْضَتَهُمْ, وَإِنَّ رَبِّي قَالَ: يَا مُحَمَّدُ! إِنِّي إِذَا قَضَيْتُ قَضَاءً فَإِنَّهُ لا يُرَدُّ وَإِنِّي أَعْطَيْتُكَ لأُمَّتِكَ أَنْ لا أُهْلِكَهُمْ بِسَنَةٍ عَامَّةٍ, وَأَنْ لا أُسَلِّطَ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ سِوَى أَنْفُسِهِمْ, فيَسْتَبِيحُ بَيْضَتَهُمْ وَلَوِاجْتَمَعَ عَلَيْهِمْ مَنْ بِأَقْطَارِهَا (أَوْ قَالَ مَنْ بَيْنَ أَقْطَارِهَا) حَتَّى يَكُونَ بَعْضُهُمْ يُهْلِكُ بَعْضًا وَيَسْبِي بَعْضُهُمْ بَعْضًا». (مسلم).
ورواه البرقاني في صحيح وزاد: «وإنّما أخاف على أمّتي الائمة الـمضلّين وإذا وَقع عليهم السيف لم يرفع إلى يوم القيامة ولا تقُومُ السّاعة حتى يلحق حيٌّ من أمّتي بالـمشركين, وحتّى تُعبد فئام من أمَّتي الأوثان, وإنّه سيكون في اُمّتي كذّابون ثلاثون، كلُّهم يزعم أنّه نبّي, وأنا خاتم النّبيين لا نبيَّ بعدي، ولا تزالُ طائفة من اُمّتي على الحقِّ منصورة، لا يضُرُّ هم مَن خذَلَهم ولا مَن خالَفَهم حتّى يأتي أمر الله تبارك وتعالى».
«زمین را در جلوی چشمانم، هموار ساخت و من شرق و غرب آنرا دیدم، و تا جائی که من دیدم، امتم حکومت خواهد کرد. و به من دو خزانه سرخ و سفید داده شد. و از پروردگارم خواستم که امتم را بوسیلۀ خشکسالی فراگیر، نابود نکند. و دشمن بیگانهای که نسلشان را بر چیند، بر آنها مسلط نگرداند.
پروردگارم به من گفت: ای محمد، من وقتی چیزی را فیصله کردم، برگشت ندارد. در مورد امتت وعده نمودهام که آنها را بوسیلۀ خشکسالی فراگیر، هلاک نکنم. همچنین بر آنها دشمنی بیگانه بگونهای مسلط نکنم که ریشۀ آنها را بر کند و لو اینکه نیروهای کفر همه با هم از هر سو بر آنها حمله ور باشند. مگر اینکه در جنگهای داخلی همدیگر را به قتل برسانند و اسیر بکنند».
و در روایت برقانی، اضافه بر آن چنین آمده است: من بر امتم از رهبران گمراه کنننده میترسم. و بعد از اینکه شمشیر در میان آنان به کار رفت، دیگر تا قیامت برداشته نخواهد شد. و قیامت بر پا نمیشود تا آنکه گروهی از امتم مشرک نگردند. و تا آنکه گروه زیادی از امتیانم بتها را نپرستند. و در میان امتم سی نفر کذاب و مدعی نبوت ظهور خواهد کرد در حالی که من خاتم پیامبرانم و پس از من پیامبر و نبیای نخواهد آمد. و گروهی از امتم همواره بر حق خواهند ماند و از جانب الله یاری خواهند شد که عدم همکاری بعضی و مخالفت بعضی، به آنان آسیبی نمیرساند. تا اینکه قیامت بر پا میشود» [۹۰].
«أئمة الـمضلين»شامل پیشوایان دینی و هم حاکمان وقت میشود که مسلمانها را به بدعت و کارهای شرک آمیز و احکام غیر شرعی، وادار مینمایند.
همچنین فرمود: وقتی شمشیر میان امتم افتاد، دیگر از میان آنان تا قیامت برداشته نخواهد شد.
خلاصه آنچه در این باب بیان شد:
۱ـ تفسیر آیۀ ۵۱ سورۀ نساء.
۲ـ تفسیر آیۀ ۶۰ سورۀ مائده.
۳ـ تفسیر آیۀ ۲۱ سورۀ کهف.
۴ـ هدف از ایمان به جبت و طاغوت در اینجا چیست؟ آیا قلباً آنها چنین بودند یا فقط برای خشنود ساختن مشرکین چنین وانمود کردند در حالی که به بطلان آن ایمان داشتند؟
۵ـ این گفتار آنان به کافران که شما از مؤمنان راه یافتهترید.
۶ـ آنچه مهم است اینکه در این امت نیز چنین عناوینی به پیروی از یهود و نصارا پیدا میشوند چنانکه در حدیث ابو سعید این مطلب بیان شده است.
۷ـ تصریح رسول الله صمبنی بر اینکه در این امت نیز بتپرست، اتفاق خواهد افتاد.
۸ـ واقعاً شگفت انگیز است که افرادی از این امت، با وجود اقرار به شهادتین، و با وجود اعتراف به حقانیت محمد صو قرآن ادعای نبوت بکنند مانند مختار که در اواخر عهد صحابه چنین ادعائی کرد و گروه زیادی از او پیروی کردند.
۹ـ مژده به اینکه حق به کلی نابود نخواهد شد آنگونه که قبلاً نابود میشد بلکه، هموار گروهی بر آن استوار خواهند ماند.
۱۰ـ نشانی حقانیت آنها اینست که با وجود عدم همکاری دیگران و همچنین با وجود مخالفت دیگران، همچنان ثابت قدم میمانند.
۱۱ـ و این تا قیامت باقی خواهد ماند.
۱۲ـ معجزاتی که در حدیث ثوبان بیان شد از جمله: دیدن مشرق و مغرب و اینکه امتش بر آنها حکومت خواهد کرد، چنانکه این اتفاق افتاد و مشرق و مغرب بجز شمال و جنوب بدست امت اسلام افتاد. و خبر دستیابی به دو خزانه و همچنین پذیرفته شدن دو دعا و عدم پذیرش دعای سوم، و خبر دادن از بکار گیری شمشیر در میان مسلمانان و کشتن و اسیر کردن همدیگر و خاتمه نیافتن اینگونه جنگهای داخلی تا قیامت. و احساس خطر از پیشوایان گمراه کن و خبر دادن از انبیای دروغین و بقای گروه منصوره که همۀ اینها همانطور که رسول الله صفرموده بود، اتفاق افتاد.
۱۳ـ ذکر بیشترین ترس ایشان بر امت بخاطر رهبران گمراهکننده.
۱۴ـ توضیح معنی بتپرستی.
[۸۶] شیخ در اینجا بعد از بیان توحید و فضایل آن و تحذیر از شرک و انواع آن، پاسخ سؤالی که ممکن است در اذهان بعضیها خطور بکند و آن اینست که گویندهای بگوید: خداوند اسلام را از افتادن در لجنزار شرک محفوظ نگه داشته است زیرا رسول الله صمیفرماید: «يئس الشيطان أن يعبده الـمصلّون في جزيرة العرب» یعنی: «شیطان از اینکه در جزیرة العرب مورد پرستش نماز گزاران واقع بشود، مأیوس و ناامید شده است». و میداند که کسی او را نخواهد پرستید. بنابراین، از راههای دیگر وارد میشود و میان آنان جنگ و جدل ایجاد میکند. در پاسخ باید گفت: که این استدلال درست نیست. زیرا در حدیث نیامده که شیطان را کسی نخواهد پرستید، بلکه آمده است که نمازگزارن او را نخواهند پرستید. و هدف، نمازگزاران واقعی میباشند و این بدان معنی نیست که در این امت کسی از شیطان پیروی نخواهد کرد. چنانکه دیدیم بسیاری از عربها بعد از وفات رسول الله صمرتد شدند و به عبادت شیطان روی آوردند. و عبادت شیطان یعنی حرف شنوی از او و روی گردانی از دین خدا، چنانکه میفرماید: ﴿أَلَمۡ أَعۡهَدۡ إِلَيۡكُمۡ يَٰبَنِيٓ ءَادَمَ أَن لَّا تَعۡبُدُواْ ٱلشَّيۡطَٰنَ﴾.[یس: ۶۰]. پیروی از شیطان و از دستوراتش و شرک ورزیدن به خدا و ترک ایمان و ... اینها همه جزو عبادت شیطان محسوب میشوند. «أوثان» جمع وَثََن است یعنی هر چیزی که جز الله مورد پرستش واقع بشود و مردم ضرر و فایدۀ خود را وابسته به آن بدانند چه بتی باشد و چه قبری و چه دیوار و چه انسان صالحی. [۸۷] «الجبت» اسمی است عام و شامل هر چیزی که مخالف با دستور الله و رسولش باشد. گاهی کلمۀ جبت به ساحر و غیبگو و دیگر کسانی که به دین و ایمان ضربه میزنند، اطلاق میگردد. «طاغوت» اسمی است مشتق از طغیان یعنی تجاوز از حد و سرکش بودن. پیروی از کسیکه به آنچه الله دستور داده، دستور دهد و آنچه را الله نهی کرده، نهی بکند، حد مشروع اتباع است و تجاوز از این حد شرعی، طغیان نامیده میشود و متبوع، طاغوت است. چنانکه عدهای از یهود و نصارا که بهرهای از علم و کتاب آسمانی (تورات و انجیل) نصیبشان شده بود دچار این طغیان شدند. و رسول الله صبه ما اطلاع دادهاست که آنچه در امتهای سابق، اتفاق افتاده، در این امت نیز اتفاق خواهد افتاد چنانکه میبینیم افرادی از این امت، حسب فرمایش رسول الله صبه سحر و عبادت غیر الله و پرستش طاغوت که شامل قبرپرستی، توسل به غیر الله و پرستش سنگ و درخت میباشد، روی آوردند. [۸۸] در مورد داستان اصحاب کهف آمده است که گروهی که دارای اکثریت بودند و قصد تعظیم صالحین را داشتند، گفتند: ما در اینجا مسجد خواهیم ساخت. و این از خصلتهای شرکآمیز بود که متأسفانه امت محمد صنیز بدان مبتلا گشته است. [۸۹] رسول الله صسوگند یاد کرد و فرمود: شما صد در صد و قدم به قدم و مو به مو از سنتهای پیشینیان، پیروی خواهید کرد. و این بیانگر آنست که هرگونه کفر و شرکی که در امتهای سابق رخ داده است در این امت نیز رخ خواهد داد. [۹۰] و قیامت بر پا نخواهد شد تا گروهی از امتم به مشرکین ملحق نشوند. یا اینکه شهر و دیار خود را ترک میکنند و به مشرکین پناه میگیرند و با آنان دوست میشوند. یا اینکه همانند مشرکین مرتکب شرک میشوند. «فئام» یعنی جمع کثیری. «منصورة» یعنی گروهی که خدا، آنها را یاری کرده است. بدینصورت که حق با آنان است و آنها از نظر حجت و استدلال، قوی خواهند بود. و اگر نه از نظر ظاهری چه بسا که شکست خواهند خورد.