غایة المرید شرح کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۳۵): صبر بر آنچه، خدا تقدیر نموده است نیز از ایمان است [۱۴۵].

باب (۳۵): صبر بر آنچه، خدا تقدیر نموده است نیز از ایمان است [۱۴۵].

خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ يَهۡدِ قَلۡبَهُۥۚ وَٱللَّهُ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمٞ[التغابن: ۱۱].

«و هرکس به خدا ایمان آورد، خدا قلبش را هدایت می‌کند، و خداوند به هر چیز داناست».

علقمه در تفسیر این آیه گفته است: یعنی وقتی مصیبتی به او می‌رسد، او فوراً متوجه می‌شود که از جانب الله است و راضی و تسلیم می‌شود [۱۴۶].

و از ابوهریره سروایت است که رسول الله صفرمود: «اثْنَتَانِ فِي النَّاسِ هُمَا بِهِمْ كُفْر:ٌ الطَّعْنُ فِي النَّسَبِ وَالنِّيَاحَةُ عَلَى الْـمَيِّتِ». (مسلم).

یعنی: «دو خصلت در میان مردم از خصلتهای کفر، باقی مانده است: ۱ـ طعن زدن به نسبها ۲ـ نوحه‌خوانی بر اموات» [۱۴۷].

همچنین از ابن مسعود سروایت است که رسول الله صفرمود: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ ضَرَبَ الْخُدُودَ وَشَقَّ الْجُيُوبَ وَدَعَا بِدَعْوَى الْجَاهِلِيَّةِ».(متفق علیه).

«کسیکه به سر و صورت خود بزند و گریبان پاره کند و سخنان جاهلی بر زبان بیاورد، از ما نیست» [۱۴۸].

و از انس سروایت است که رسول الله صفرمود: «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدِهِ الْخَيْرَ عَجَّلَ لَهُ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدِهِ الشَّرَّ أَمْسَكَ عَنْهُ بِذَنْبِهِ حَتَّى يُوَافِيَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ».

«وقتی خدا به بنده ای ارادۀ خیر بنماید، در دنیا سزایش می‌دهد و اگر به بنده‌ای ارادۀ بد بکند، او را در مقابل گناهانش مؤاخذه نمی‌کند تا در قیامت به حساب او رسیدگی بکند» [۱۴۹].

همچنین رسول خدا صفرموده است: «إِنَّ عِظَمَ الْجَزَاءِ مَعَ عِظَمِ الْبَلاءِ وَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ قَوْمًا ابْتَلاهُمْ فَمَنْ رَضِيَ فَلَهُ الرِّضَا وَمَنْ سَخِطَ فَلَهُ السَّخَطُ». (ترمذی با تحسین).

«پاداش بزرگ با مصیبت بزرگ همراه است. و خداوند، قومی را که دوست داشته باشد، به مصیبت مبتلا می‌کند. آنگاه هر که راضی شود، الله نیز از او راضی خواهد شد».

و هر که ناراضی بشود، الله، نیز از او ناراضی خواهد شد [۱۵۰].

خلاصه آنچه در این باب بیان شد:

۱ـ تفسیر آیۀ سورۀ تغابن.

۲ـ صبر از ایمان است.

۳ـ طعنه زدن به نسب از عوامل کفر است.

۴ـ وعید شدید در مورد کسیکه بوقت مصیبت، به سر و صورت بزند و گریبان پاره کند و سخن جاهلی بر زبان بیاورد.

۵ـ علامت اینکه خدا، نسبت به کسی ارادۀ خیر بنماید.

۶ـ علامت اینکه خدا، نسبت به کسی ارادۀ شر بنماید.

۷ـ علامت محبت الله با بنده.

۸ـ حرمت بی‌صبری.

۹- پاداش رضا به قضا.

[۱۴۵] صبر بر آنچه خدا مقدَّر نموده است، از شعبه‌های مهم ایمان و از مقامات رفیع و عبادات بزرگ است. صبر در ادای واجبات و خودداری از محرمات و منهیات و صبر در مقابل مصیبتهای تقدیری، لازم و ضروی می‌باشد. صبر یعنی زبان را از شکوه و گلایه و قلب را از بغض و نارضایت و اعضا و جوارح را از عکس العملی که موجب نارضایتی پروردگار باشد، مانند چاک دادن سینه و زدن به سر و صورت، بازداشت. [۱۴۶] ﴿وَمَن يُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِیعنی ایمان همراه با تعظیم و امتثال اوامر و اجتناب از منهیات می‌باشد. ﴿يَهۡدِ قَلۡبَهُدل او را برای هدایت و صبر و عدم ناراضگی بر مقدرات، رهنمود می‌گردد. و این تفسیر علقمه ساست که حق مطلب را بیان داشته است. زیرا مصیبت‌ها به تقدیر خدا می‌آیند و تقدیر خدا از حکمت والای ایشان که عبارت است از ترتیب امور بر وفق مصلحت‌ها و اهداف خاص، سرچشمه می‌گیرد. بنده پس از اینکه مصیبت بر او وارد شد، اختیار دارد که صبر کند و از پاداش آن بهره‌مند گردد و یا بی‌صبری بکند و مجازات بشود. [۱۴۷] «اثْنَتَانِ فِي النَّاس» یعنی دو خصلت کفرآمیز در میان مردم دیده می‌شود. البته هدف از کفرآمیز بودن این نیست که مرتکب آنها مطلقاً کافر و از دایرۀ اسلام خارج می‌گردد بلکه هدف اینست که هر کسی مرتکب این دو خصلت بشود، مرتکب دو خصلت از خصلت‌های کفار شده و باید مواظب باشد پیش روی نکند. [۱۴۸] «لَيْسَ مِنَّا» بیانگر کبیره بودن گناه است. پس معلوم شد که بی‌صبری و اظهار نارضایتی یکی از گناهان کبیره محسوب می‌شود. بی‌تردید، گناه و معصیت باعث ایجاد نقص در ایمان شخص، می‌گردد و نقص در ایمان باعث ایجاد نقص در توحید می‌شود. پس بی‌صبری نه تنها گناه می‌باشد بلکه گناه کبیره است و نهایتاً به توحید انسان ضربه وارد می‌کند. [۱۴۹] «إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدِهِ الْخَيْرَ عَجَّلَ لَهُ الْعُقُوبَةَ فِي الدُّنْيَا وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدِهِ الشَّرَّ أَمْسَكَ عَنْهُ بِذَنْبِهِ حَتَّي يُوَافِيَ بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ». این حدیث بیانگر حکمت الهی در مصیبت‌هائی است که بندگان خوب با آن مواجه می‌شوند. وقتی انسان بوقت مصیبت، این فضایل را استحضار نماید، یقیناً صبر را سرمایه‌ای هنگفت شمرده، از آن استفاده می‌کند و نهایتاً به قضا و قدر الهی راضی می‌شود. از برخی گذشتگان نیک منقول است که وقتی به مصیبتی گرفتار نمی‌شدند، خود را سرزنش می‌کردند. [۱۵۰] و همانطور که در حدیث بعدی بیان گردید: هر چند مصیبت بزرگتر باشد، اجر و پاداش صبر آن، بیشتر و بزرگتر خواهد بود.