ج- تعریف اصطلاحی مکی و مدنی:
آیات و سورههای قرآن از لحاظ تفاوت زمان و مکان نزول دو قسم هستند:
۱- سورههای مکی که قبل از هجرت و در دورۀ سیزده سالۀ اول رسالت در مکه و حومههای آن بر پیامبر جفرود آمدهاند.
۲- سورههای مدنی که بعد از هجرت و در دورۀ ده سالۀ رسالت در مدینه ودیگر جاها برپیامبر جنازل گردیدهاند و این دو نوع سورهها (مکی و مدنی) نه تنها از راه روایت، بلکه از راه درایت و وجود ویژگیها نیز از هم جدا شدهاند که در بحثهای بعدی به طور مشروح خواهد آمد.
منظور از مکی و مدنی بودن سوره:
تعیین اینکه سورهای مکی و یا مدنی است، به تبعیت از اکثر آیات و یا به پیروی از آغاز سوره میباشد. حافظ ابن حجر در این ارتباط میگوید: " فلا يلزم من نزول آية أو آيات من سورة طويلة بمكة إذا نزل معظمها بالمدينة أن تكون مكية، بَلْ الْأَرْجَح أَنَّ جَمِيع مَا نَزَلَ بَعْد الْـهِجْرَة مَعْدُود مِنْ الْـمَدَنِيّ" [۹].
"از نزول یک یا چند آیۀ از سورههای طویل که اکثریت آن در مدینه نازل شده باشد، لازم نمیآید که آن سوره مکی شمرده شود، بلکه آنچه در مدینه نازل گردیده، مدنی شمرده میشود".
چون آغاز سورهای در مکه نازل میگشت، نوشته میشد: "مکیه"، سپس آیات بعدی بدنبال آن قرار میگرفت، و هم چنان در صورتیکه بیشتر آیات سوره مدنی بوده، به اساس آن سوره را مدنی شمردهاند، و یا عکس آن.
بنابراین اصل سورۀ اسرا مکی شمرده میشود؛ چون اکثر آیات آن قبل از هجرت نازل گردیده است، و سورۀ مطففین مدنی محسوب میگردد؛ چون آغاز آن به دلیل روایت صحیح [۱۰]از عبدالله بن عباس در مدینه نازل گردیده است:
"لما قدم النبی جالمدينة كانوا من أخبث الناس كيلا، فأنزل الله سبحانه:﴿وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ١﴾ فأحسنوا الكيل بعد ذلك". [۱۱]
"هنگام ورود پیامبر جدر مدینه، باشندگان مدینه، از لحاظ وزن و پیمانه کردن از بدترین مردمان بودند، خداوند این آیه: ﴿وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ﴾را نازل فرمود، بعد از نزول این آیه پیمانههاى خود را اصلاح نمودند".
گرچند آیات بعدی آن از لحاظ دقت تعبیر، ایجاز بیان و محتوی به آیات مکی میماند؛ و این امر واداشته است که برخی از سلف این سوره را مکی بشمارند.
ملاک تشخیص مکی و مدنی:
علما ودانشمندان فن در اصطلاح مکی و مدنی بودن سورهها و آیات قرآنی، سه ملاک وضابطه دارند:
۱- پارهای مکان و محل نزول را در نظر گرفته آن را معیار بازشناسی مکی و مدنی قرار دادهاند، یعنی چنانکه از خود عنوان مکی و مدنی مستفاد میشود:
"مکی آنست که در مکه نازل شده باشد، اگر چه نزول آن پس از هجرت بوده باشد".
و "مدنی آنست که نزول آن در دوران اقامت مدینه صورت گرفته است". [۱۲]
البته کلمۀ مکه شامل اطراف و جوانب آن؛ چون منی، عرفات و حدیبیه نیز میباشد، اطراف مدینه از قبیل بدر، احد، سلع و...ملحق به مدینه است. [۱۳]
اما این تعریف جامع و مانع نیست؛ زیرا آیاتی که در تبوک، بیت المقدس و دیگر سفرهای پیامبرجنازل شده، آنها را نمیتوان جزوی هیچ یک از این تقسیمبندی قرار داد. [۱۴]
۲- دستهای اشخاص را پایه و اساس تقسیمبندی قرار داده میگویند:
"مکی آن سورهها، یا آیاتی است که روی خطاب با مردم مکه دارد، و مدنی آنست که مردم مدینه را مخاطب میسازد".
از اینجا گفتهاند: آنچه در قرآن ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ﴾آمده مکی است، و آن جائیکه به لفظ: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾خطاب شده، مدنی است؛ چه در زمان اقامت پیامبر جدر مکه کفر و بیایمانی غالب بوده، خطاب به مردم مکه چنان میباشد.
ولی در دوران زند گی آن حضرت به مدینه، مردم آن زمان بیشتر به او گرویده بودند وخطاب به اکثر و اغلب رساتر و گیراتر است. [۱۵]
ابو عبید در فضایل القرآن و ابوبکر بن ابی شیبه در مصنف از ابراهیم نخعی چنین نقل میکنند:
"كل شیء في القرآن يا أيها الذين آمنوا أنزل بالمدينة، وكل شیء في القرآن يا أيها الناس نزل بمكة". [۱۶]
این تعریف هم کامل نیست، جای گفتگو، ایراد و مجال بحث زیادی را دارد؛ چه بسیار زیاد است در قرآن که به هیچیک از این دو نوع خطاب نشده، و نمونههای آن اوایل سورههای احزاب، منافقون وغیره میباشد.
گذشته از آن آیاتی است که به اتفاق گفتهاند: مکی است و در آن به ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾خطاب شده چون آیۀ ۷۷ سورۀ حج، هم چنین در آیاتیکه مسلماً در مدینه نازل شده، ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ﴾بکار رفته است مانند: اول سورۀ نساء و آیههای: ۲۱ و ۱۶۸سورۀ بقره.؛ پس این تقسیمبندی نیز کامل نیست. [۱۷]
۳- اصطلاح مشهور:
جمعی زمان نزول، ترتیب زمانی و مراحل تدریجی پشرفت و گسترش اسلام را محور قرار داده میگویند: "مراد از مکی: نزول آیات قرآنی پیش از هجرت رسول اکرمجبه مدینه است، اگرچه نزول آیهای در جائی جز مکه باشد.
و منظور از مدنی: آیات و سورههای است که بعد از این هجرت نازل شده باشد.
" المكی ما نزل قبل الهجرة، و المدنی ما نزل بعد الهجرة سواء كان بالمدينة أو بغيرها من أی البلاد كان حتى ولو كان بمكة أو عرفة". [۱۸]
چنانکه خود تعریف نشان میدهد که این تقسیمبندی خط فاصل زمانی را در نظرگرفته و بنحوی قطعی و روشنی میان دو زمان را تفکیک و انقسام مینماید و جای اختلاف وگفتگو نمیگذارد.
بنا براین تعریف آیاتی که پس از هجرت در مکه نازل شده، مدنی شمرده میشود؛ مانندآیۀ: ﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ﴾[المائدة: ۳] که روز جمعه در سال حجة الوداع در میدان عرفات نازل شد.
و آیۀ: ﴿۞إِنَّ ٱللَّهَ يَأۡمُرُكُمۡ أَن تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ إِلَىٰٓ أَهۡلِهَا﴾[النساء: ۵۸] در سال فتح مکه در داخل کعبه نازل گردید.
ترجیح اصطلاح مشهور:
تعریف سوم (تعریف مشهور) برای مکی و مدنی بادر نظرگرفتن عنصر زمان بر تقسیمات و تعریفات دیگر بنابر دلایل زیر قابل ترجیح است:
الف- این تعریف جامع و مانع بوده شامل تمام آیهها و سورههای قرآنی است، و هیچ آیه ویا سورهای از این تقسیمبندی خارج نمیماند.
ب- مطالعۀ روایات اسلامی و دقت در آن نیز نشان میدهد که منظور صحابه از مکی و مدنی همین اصطلاح مشهور (در نظرگرفتن عنصر زمان) بود؛ بدلیل اینکه سورههای: توبه، فتح و منافقون- طوریکه در بحثهای آینده توضیح داده خواهد شد- از دیدگاه علمای سلف از سورههای مدنی به شمار میرود، در حالیکه سورۀ توبه کاملاً در مدینه نازل نگردیده، بلکه قسمت بیشتر آن در برگشت از تبوک در مسیر راه نازل شده است.
و همچنان سورۀ فتح در برگشت از سفرحدیبیه، سورۀ منافقون در غزوۀ بنی المصطلق نازل گردید. [۱۹]
ج- موضوع مکی و مدنی پیوند استواری با تاریخ دارد و در چنین مواردی ما نمیتوانیم تقسیمبندی مکانی داشته باشیم، بویژه اگر بخواهیم آیات و سورههائی را که در آغاز، میانه و پایان دوران اقامت پیغمبر اکرم جدر مکه یا در مدینه نازل شدهاند، دقیقا مشخص سازیم؛ زیرا پیگیری این دورانهای پیاپی طبعاً گزینش یک ترتیب زمانی را بدیهی میسازد، بطوریکه جای هیچگونه تردیدی باقی نمیماند. [۲۰]
د- امتیاز دیگر بکار گرفتن این روش تاریخی- زمانی در تقسیمبندی آیات وسورههای مکی و مدنی قرآن- اینست که: حالات روانی مسلمانان، شرایط و تحولات اجتماعی در جامعۀ نوبنیاد اسلامی از نظر دور نمیماند، و تأثیرات محیط زیست در زند گی انسان بدست فراموشی سپرده نمیشود. [۲۱]
بنابراین صاحبنظران و محققان علوم قرآنی این اصطلاح (اصطلاح مشهور) را انتخاب نموده و مورد اعتماد قرار دادهاند:
ابن عطیه در تفسر خود مینویسد: "کل ما نزل من القرآن بعد هجرة النبی جفهو مدنی، سواء ما نزل بالمدينة، أو في سفر من الأسفار أو بمکة وإنما يرسم بالمكی ما نزل قبل الهجرة". [۲۲]
علامه بقاعی، زرکشی و سیوطی نیز اصطلاح سوم را تعریف مشهور مکی و مدنی و نظر مورد اعتماد جمهور علمای تفسیر و علوم القرآن قرار دادهاند. [۲۳]
[۹] فتح البارى ج۸ ص۶۵۶. [۱۰] صحیح سنن ابن ماجه ج۲ ص ۱۹. [۱۱] سنن ابن ماجه ۱۸۱:۲، مستدرک حاکم ج ۲ ص ۳۳. [۱۲] صبحى صالح، مباحثى درعلوم قرآن ص۲۵۵. [۱۳] سیوطى، الاتفان ج ۱ ص۴۷ [۱۴] زرکشى، البرهان ج۱ ص ۱۹۰، سیوطى، الاتفان ج۱ ص۴۷ زرقانى، مناهل العرفان ج۱ ص۱۸۷ [۱۵] محمود رامیار، تاریخ قرآن ص۶۰۲. [۱۶] فضایل القرآن ص۳۶۷، مصنف ابن ابی شیبه ج ۶ص ۱۳۶با سند صحیح. [۱۷] تاریخ قرآن ص۶۰۲. [۱۸] ابن کثیر، فضایل القرآن ص۱۱. [۱۹] صحیح البخارى با شرح فتح البارى ج ۸ ص ۵۱۲،۴۴۶. [۲۰] صحى صالح،مباحثى در علوم قرآن ص۲۵۶. [۲۱] همان مأخذ. [۲۲] ابن عطیه، المحررالوجیزج۵ ص ۵. [۲۳] مصاعد النظر ج۱ص۱۶۱، البرهان فی علوم القرآن ج۱ص۱۸۷، الاتقان ج۱ ص۲۶.