سوره رعد:
این سوره از جملۀ سورههائى است که روایات مختلفى درمورد مکى ومدنى بودن آن وارد شده: مجاهد وابن ابى طلحه از ابن عباس مکى بودن آن را نقل کردهاند. [۳۷۲]
سعید بن منصور از سعید بن جبیر نیز مکى بودن آن را نقل کرده است. [۳۷۳]
وبه اساس روایت عوفى وعثمان بن عطاء از ابن عباس وروایت مجاهد از ابن زبیر این سوره از سورههاى مدنى به شمار میرود. [۳۷۴]
وهم چنان ازحدیث طولانى که طبراتى در معجم الکبیر آورده استفاده میشود که بعضى از آیات این سوره در مدینه نازل گردیده؛ زیرا در این حدیث موضوع ملاقات اربد بن قیس وعامر بن طفیل و گفتگوى شان با پیامبر جدر مدینه مطرح گردیده است.
ابن جریر طبرى از مجاهد روایت نموده که آیۀ: ﴿وَيُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَن يَشَآءُ وَهُمۡ يُجَٰدِلُونَ فِي ٱللَّهِ﴾در پاسخ پرسش یک شخص یهودى نازل گردیده است. [۳۷۵]
و طبق روایت دیگر ابن جریر طبرى از مجاهد، آیۀ: ﴿كَذَٰلِكَ أَرۡسَلۡنَٰكَ فِيٓ أُمَّةٖ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهَآ أُمَمٞ﴾در هنگام صلح حدیبیه، وانکار مشرکان از ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ١﴾نازل گردید. [۳۷۶]
امام ترمذى از برادر زادۀ عبدالله بن سلام روایت نموده که آیۀ: ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ٤٣﴾در بارۀ عبدالله بن سلام نازل شده است. [۳۷۷]
ترجیح:
دقت در معناى آیات این سوره، بحث و تحقیق در روایات، مکى بودن سوره وتمام آیات آن را میرساند؛ زیرا روایتى که از آن به مکى بودن سوره استدلال میشود، از نظر سند صحیح بوده، و اما آثار و احادثی که دال بر مدنى بودن بعضى از آیات این سوره میباشد، از آزمون نقد حدیثى صحت و سلامت بدر نیامدهاند، و اینک تفصیل روایات:
۱- قصۀ عامر بن طفیل واربد بن قیس: این روایت ضعیف است، هیثمى در مجمع الزوائد این روایت را از دو طریق نقل کرده سپس مىافزاید: "وفي إسناد هما عبد العزيز بن عمران، وهو ضعيف". [۳۷۸]
۲- روایت ابن جریر که آیۀ: ﴿وَيُرۡسِلُ ٱلصَّوَٰعِقَ﴾در پاسخ یهودى نازل گردیده، نیز مرسل و ضعیف است؛ زیرا این اثر از مجاهد ازطریق لیث بن ابى سلیم روایت شده که او رواى متروک است وروایتش مدار اعتبار نیست. [۳۷۹]
و از سوى دیگر مجاهد از علماى تابعین است که روایت او در اسباب النزول حیثیت مرسل را دارد.
۳- روایت ترمذى نیز ضعیف و مرسل است؛ یکى از راویان این اثر حسین بن داود مصیصى مشهور به "سنید" است که نزد علماى جرح و تعدیل از راویان ضعیف به شمار میرود. [۳۸۰]
وهم چنان ابن جریج از راویان مدلس است و با لفظ "عنعنه" روایت نموده؛ بناءً محدث بزرگ علامه البانى این حدیث را ضعیف شمرده است. [۳۸۱]
۴- روایت دیگر ترمذى که آیۀ ﴿وَمَنۡ عِندَهُۥ عِلۡمُ ٱلۡكِتَٰبِ٤٣﴾در مورد عبدالله بن سلام نازل شده، این روایت نیز از نظر سند به درجۀ ثبوت نرسیده است. علامه البانى درضعیف سنن ترمذى این روایت را ضعیف قرار داده است". [۳۸۲]
از لحاظ محتوى
تفکر در محتواى این سوره و دقت در معانى آن مانند: آغاز سوره با حروف مقطعه، ورود سجده، تأکید بییشتر به توحید و اقامۀ دلایل برآن، حملۀ شدید برشرک، تصویر بهشت ودوزخ و... مکى بودن این سوره را تأکید میکند.
[۳۷۲] الناسخ والمنسوخ ج۲ ص۴۷۸، ابن جوزى، زاد المسیر ج۴ ص ۲۹۹. [۳۷۳] در المنثور ج۴ ص۸۰ . [۳۷۴] اتقان ج۱ص۵۵. [۳۷۵] جامع البیان ج ۶ ص۳۸۵. [۳۷۶] همان مأخذ. [۳۷۷] سنن ترمذى ج ۵ ص ۶۷۰. [۳۷۸] مجمع الزوائد ج۷ ص۴۵. [۳۷۹] تقریب التهذیب ص ۴۶۴. [۳۸۰] تقریب التهذیب ص ۳۶۳. [۳۸۱] ضعیف سنن ترمذى ص ۵۱۱. [۳۸۲] ضعیف سنن ترمذى ص ۴۱۴-۴۱۵.