شناخت مکی و مدنی قرآن

فهرست کتاب

ج – تفاسیرجدید:

ج – تفاسیرجدید:

توجه مفسران علمای معاصر در علم مکی و مدنی و کوشش‌‌های‌‌شان در جهت نوآوری کمتر از علمای گذشته نیست.

از مهمترین تفاسیر جدید: تفسیر "محاسن التأویل" از علامه جمال الدین قاسمی، تفسیر "المنار" از شیخ رشید رضا، تفسیر" فی ظلال القرآن" از سید قطب و تفسیر" المنیر" از دکتور وهبه الزحیلی است.

ارائۀ اقوال و نظریات علما در مورد مکی و مدنی به صورت اجمال و گاهی به صورت تفصیلی نقطۀ مشترک در میان تفاسیر فوق است. علاوه برآن هریک از این تفاسیر شیوۀ ویژه‌‌ای دارد که ذیلا توضیح می‌‌گردد:

۱- تفسیر"المنار":

شیخ رشید رضا در تفسیر" المنار" غالبا به آثار سلف رجوع کرده، روایات را در مکی و مدنی بودن بعضی از سوره‌‌ها و یا استثنای برخی از آیات سوره‌‌های مکی و عکس آن، بادقت بحث و بررسی نموده، گاهی با انتخاب اصطلاح مشهور در تعریف "مکی و مدنی"، وگاهی از نظر اسناد به نقد نظریۀ مرجوح می‌‌پردازد. به طور مثال در رد نحاس که سورۀ نساء را مکی پنداشته است می‌‌گوید:

"و زعم النحاس انها كلها مكية؛ لماورد في سبب نزول هذه الآية من قصة مفتاح الكعبة،وهو وهم بعيد، واستدلال باطل؛ فإن نزول آية من السورة في مكة بعد الهجرة لا يقتضي كون السورة كلها مكية". [۶۲]

"نحاس با استدلال به داستان تسلیم داد ن کلید کعبه تمام این سوره را مکی می‌‌داند، ولی این پندار غلط است؛ چون از نزول یک آیه‌‌ای از سوره در مکه، مکی بودن تمام آیات سوره لازم نمی‌‌آید".

و در مورد روایاتی که سه آیات نخست سورۀ یوسف را از مکی بودن مستثنا می‌‌گرداند چنین می‌‌فرماید: "و هو واه جداً، فلا يلتفت إليه". [۶۳]

شیوۀ مخصوصیکه صاحب تفسیر "المنار" در ترجیح بین اقوال اتخاذ کرده، وحدت موضوعی است. از نظر رشید رضا عنصر "وحدت موضوعی" از مهمترین مسایلی است که در مکی و مدنی آیات و سوره‌‌های قرآن در نظرگرفته می‌‌شود و از عمده‌‌ترین دلایل ترجیح نزد او است. [۶۴]

۲- محاسن التأویل:

تفسیر علامه جمال الدین قاسمی [۶۵]مشهور به "محدث شام" تفسیر جامع و ارزنده‌‌ای است که علاوه بر روایات اسلامی و نظریات سلف در تفسیرآیات، با حسن استنباط وگسترش معلومات همراه می‌‌باشد.

شیوه‌‌ای که در این موضوع او را از دیگران جدا می‌‌سازد توجه و اعتماد از حد بیشتر او است به یکی از قواعد اسباب نزول.

علامه قاسمی در مقدمۀ تفسیرخود از ص۲۳ تا ۲۸ تحقیقات مفیدی در بارۀ اسباب نزول دارد و در مورد عبارت مشهور در ارتباط با مکی و مدنی: "نزلت الآیة فی هذا" و امثال آن می‌‌گوید: "این تعبیر‌‌ها در مورد سبب نزول صریح نیست، و از آن زمان و مورد مشخص نزول آیه دانسته نمی‌‌شود".

علامه قاسمی به این قاعده چنان تأکید و تمرکز دارد که حتی گاهی از حد اعتدال تخطی کرده، از برخی روایات صحیح که از آن مدنی بودن بعضی آیات سوره‌‌های مکی استفاده می‌‌شود، چشم پوشی نموده است.

به طور مثال علامه قاسمی آیه‌‌های: ۱۲۶-۱۲۸سورۀ نحل را از آیات مکی می‌‌شمارد، در حالیکه مدنی بودن آیات با صراحت از ابوهریره، ابی بن کعب و عبدالله بن عباس باسند قوی ثابت است. [۶۶]

۳- فی ظلال القرآن:

سید قطب - گرچند تخصص در علوم اسلامی ندارد- با آن‌‌هم در تفسیر"فی ظلال القرآن" کوشش نموده است که در جنبه‌‌های موفقی در فهم اسلوب قرآن از حیث تعبیر، تصویر وساده سازی قرآن برای نسل جوان از خود نشان دهد.

شیوۀ وی در موضوع مورد بحث شبیه شیوۀ رشید رضا است که در آغاز هرسوره به بیان محتویات سوره و ارتباط آیات و جزئیات آن از لحاظ وحدت موضوعی می‌‌پردازد و به اساس آن مکی و مدنی بودن آیات و سوره‌‌ها را مشخص می‌‌سازد.

اهتمام و مبالغۀ سید قطب به عنصر"وحدت موضوعی" باعث شده که احیانا بعضی روایات و احادیث صحیح را در مورد مکی و مدنی نادیده بگیرد.

از نمونه‌‌های بارز آن آیۀ (۱۱۴). سورۀ هود است که طبق روایات صحیح و صریح صحیح البخاری (۷۰: ۲۰۶) نزول این آیه در مدینه بود، ولی سید قطب با در نظر داشت وحدت موضوعی و هماهنگی در میان آیات این آیه را مکی می‌‌شمارد. [۶۷]

۴- تفسیر "المنیر":

تفسیر دکتور وهبه زحیلی دايرة المعارف بزرگ در علم تفسیر محسوب می‌‌گردد.

دکتور زحیلی تمام بخش‌‌های تفسیر - اعم از روایات تفسیری، ربط آیات، جنبه‌‌های فقهی، لغوی و....- را در این تفسیر به زبان عصر باعناوین جالب به طور مرتب گرد آورده است.

علم مکی و مدنی مانند سایر موضوعات قرآنی در این تفسیر با تفصیل وتبسیط مطرح بحث قرارگرفته است که نقاط بارز آن قرار آتی است:

۱- در آغاز هر سوره مکی و مدنی بودن و ترتیب سوره‌‌ها را که چه سوره‌‌ای قبل از آن و چه سوره‌‌ای به ترتیب بعد از آن قرارگرفته؟ با دلایل بیان می‌‌دارد.

۲- در صورت اختلاف آرا به نقل دلایل هر دوجانب پرداخته وگاهی به نظر راجح اشارۀ گذرای دارد بدون اینکه دلایل ترجیح را ارائه نماید.

۳- آیات مدنی که از سوره‌‌های مکی مستثنا گردیده و یا عکس آن، استثنای آن را نا دیده نگرفته، روایاتی که در این مورد نقل شده ثبت و ضبط نموده است. [۶۸]

***

[۶۲] تفسیرالمنار۳۲۰:۴. [۶۳] همان مأخذ ۲۵۰:۱۲. [۶۴] همان مأخذ:۱۴۱:۱۱. [۶۵] محمدجمال الدین فرزند محمد بن سعید قاسمی از علمای بزرگ معاصر به شمار می‌‌رود. و ازمؤلفات وی: محاسن التأویل وقواعد التحدیث است. ودرسال ۱۳۳۲هــ درگذشت. معجم المفسرین(۱/۱۲۷). [۶۶] نگا:محاسن التأویل ج۱۰ص۲۴۵، فتح الباری ج۷ص۴۳۰. [۶۷] فی ظلال القرآن ج ۶ ص ۴۴۱. [۶۸] نگا: تفسیر المنیر ج۲ص۵۵۲ و ج۶ ص۳۳۱،۴۹۵،۴۹۶، و ج۱۵ص ۸۲۷.