شناخت مکی و مدنی قرآن

فهرست کتاب

الف- عصر تدوین:

الف- عصر تدوین:

باحلول قرن دوم هجری، نهضت تألیف و تدوین علوم اسلامی نیز آغاز گردید، دانشمندان اسلامی در ابواب و موضوعات مختلف علوم دینی، احادیث نبوی و روایات اسلامی را جمع‌‌آوری نمودند.

حرکت تألیف و تدوین شامل موضوعات علوم قرآنی نیز بود، علمای این فن طبق شیوۀ آن زمان تألیفات و تصنیفاتی در این زمینه داشتند که موضوع علم مکی و مدنی جزو از آن به شمار می‌‌رود.

اینک برخی از مشهورترین کتاب‌‌هایی که در عصر تدوین در ارتباط موضوع "مکی و مدنی" تألیف گردیده است:

۱- نزول القرآن:

تألیف ضحاک بن مزاحم هلالی از علمای تابعین (ت ۱۰۴هـ).

ابن ندیم این کتاب را از مؤلفات آن عصر شمرده، و به ضحاک منسوب نموده است. [۳۹]

۲- نزول القرآن:

تألیف عکرمه: ابو عبد الله قرشی، بربری، از شاگردان عبد الله بن عباس، و از مفسران تابعین (م ۱۰۴ هـ یا ۱۰۵هـ).

۳- نزول القرآن:

از مؤلفات حسن بن یسار بصری، از فقها و پارسایان تابعین (م ۱۱۰هـ).

ابن ندیم در سلسلۀ مؤلفات آن عصر این دو کتاب فوق را نیز بر شمرده، و به عکرمه و حسن بصری نسبت داده است. [۴۰]

۴- تنزیل القرآن:

تألیف امام محمد بن مسلم بن عبیدالله بن شهاب زهری، از بزرگترین علمای تابعین در حدیث و فقه (م۱۲۴هـ).

این رساله از مهمترین و عمده‌‌ترین رسایل متذکرۀ فوق به حساب می‌‌رود؛ چون ابن شهاب زهری نخستین شخصیتی است که علمبردار تألیف و جمع‌‌آوری روایات در این زمینه بود.

رسالۀ ابن شهاب در ضمن چند رسایل دیگر به تحقیق دکتورصلاح الدین منجد به چاپ رسیده است.

و همچنان توسط دکترحاتم صالح ضامن در جلد هشتم مجلۀ مجمع علمی عراقی به نشرسپرده شده است.

شیوۀ تألیف این رسایل:

در آغاز نهضت علمی تألیف وتدوین عبارت از جمع‌‌آوری یک و یا چند روایات در یک موضوع و یا چند موضوع بود که از آن صحیفه می‌‌نامیدند، و گاهی هم روایات متعددی را در موضوعات گوناگون باترتیب و یا بدون ترتیب با اسناد آن گرد می‌‌آوردند، مانند:

جمع آوری حدیث در موضوعات مختلف توسط محمد بن شهاب زهری.

مطالعۀ کتاب" تنزیل القرآن" ابن شهاب زهری، و همچنان رساله‌‌های: " نزول القرآن" عکرمه و حسن بصری- که محتویات آن را امام بیهقی درضمن کتاب بزرگ و ارزشمند خود" دلائل النبوه" گنجانیده است- نشان می‌‌دهد که این رساله‌‌ها نیز عبارت از چند روایاتی است در ترتیب مکی و مدنی سوره‌‌های قرآن که متن آن روایات در بخش ششم خواهد آمد. [۴۱]

[۳۹] الفهرست ص ۴ [۴۰] همان مأخذ [۴۱] دلائل النبوة ج۷ ص ۱۴۲- ۱۴۳