سورۀ نِساء
۱- ﴿بَثَّ مِنۡهُمَا﴾: از آدم و همسرش با ایجاد نسل، پراکنده ساخت.
۱- ﴿ٱلۡأَرۡحَامَ﴾: از قطع پیوند و محبت خویشاوندان بپرهیزید.
۱- ﴿رَقِيبٗا﴾: آگاه یا مراقب اعمال شماست.
۲- ﴿حُوبٗا كَبِيرٗا﴾: گناهی بزرگ یا ستمی بزرگ است.
۳- ﴿أَلَّا تُقۡسِطُواْ﴾: اینکه عدالت و انصاف نکنید.
۳- ﴿مَا طَابَ لَكُم﴾: آنچه به شما حلال است.
۳- ﴿رُبَٰعَ﴾: چهار زن، زیاد از چهار حرام است.
۳- ﴿أَلَّا تَعۡدِلُواْ﴾: که در نفقه و حقوق دیگر نمیتوانید عدالت کنید.
۳- ﴿ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَلَّا تَعُولُواْ﴾: این نزدیکتر به ترک ستمکاری است یا که زن و فرزندتان زیاد نگردد.
۴- ﴿صَدُقَٰتِهِنَّ﴾: مهر آنها را.
۴- ﴿نِحۡلَةٗ﴾: به عنوان فریضه یا بخشش.
۴- ﴿هَنِيٓٔٗا مَّرِيٓٔٗا﴾: حلال و خوشگوار با فرجام نیکو.
۵- ﴿قِيَٰمٗا﴾: مایه آراستگی اسباب زندگانی و خیر و صلاح امور شما.
۶- ﴿وَٱبۡتَلُواْ ٱلۡيَتَٰمَىٰ﴾: یتیمان را قبل از بلوغ بیازمایید، آیا راه استفاده مناسب از اموال خود را میدانند.
۶- ﴿ءَانَسۡتُم﴾: دریافتید.
۶- ﴿رُشۡدٗا﴾: راه استفاده درست از اموال خود را.
۶- ﴿بِدَارًا أَن يَكۡبَرُواْ﴾: به شتاب از ترس اینکه بزرگ شوند و به حد رشد برسند.
۶﴿فَلۡيَسۡتَعۡفِفۡ﴾: از خوردن اموال آنها امتناع ورزد.
۶- ﴿حَسِيبٗا﴾: محاسب یا شاهد اعمال شماست.
۷- ﴿مَّفۡرُوضٗا﴾: واجب یا معین و قطعی.
۹- ﴿قَوۡلٗا سَدِيدًا﴾: گفتار خوب یا درست و عادلانه.
۱۰- ﴿سَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا﴾: به زودی به آتش شعلهور و هول انگیز درآیند.
۱۱- ﴿يُوصِيكُمُ ٱللَّهُ﴾: خدا به شما دستور میدهد و معین میکند.
۱۱- ﴿فَرِيضَةٗ﴾: بر شما فرض است.
۱۲- ﴿كَلَٰلَةً﴾: متوَفَّایکه نه فرزند دارد و نه پدر.
۱۳- ﴿حُدُودُ ٱللَّهِ﴾: احکام، شریعت و فرموده خداست.
۱۷- ﴿بِجَهَٰلَةٖ﴾: از روی نادانی، هر نافرمان جاهل است.
۱۹- ﴿كَرۡهٗا﴾: بدون خوشی و رضایتشان.
۱۷- ﴿لَا تَعۡضُلُوهُنَّ﴾: به قصد ضرر رساندن به آنها، مانع ازدواجشان نشوید.
۱۷- ﴿بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖ﴾: گناه آشکار، ناسازگاری، خوی بد یا زنا.
۲۰- ﴿بُهۡتَٰنٗا﴾: به باطل و ستم.
۲۱﴿أَفۡضَىٰ بَعۡضُكُمۡ...﴾: از یکدیگر کام گرفتهاید، به مقاربت جنسی یا خلوت صحیح.
۲۱- ﴿مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا﴾: عهد استوار.
۲۲- ﴿مَقۡتٗا﴾: نهایت ناسپاسی و پستی است.
۲۳- ﴿رَبَٰٓئِبُكُمُ﴾: دختران همسرتان از شوهر دیگر آنها.
۲۳- ﴿فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ﴾: بر شما گناه محسوب نمیشود.
۲۳- ﴿حَلَٰٓئِلُ أَبۡنَآئِكُمُ﴾: همسران پسرهاتان.
۲۴- ﴿وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ﴾: زنان شوهردار.
۲۴- ﴿مُّحۡصِنِينَ﴾: پاکدامنان.
۲۴- ﴿غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ﴾: نه به زنا.
۲۴- ﴿أُجُورَهُنَّ﴾: مهر آنها را.
۲۵- ﴿طَوۡلًا﴾: ثروت و توان مالی.
۲۵- ﴿ٱلۡمُحۡصَنَٰتِ﴾: زنان آزاد.
۲۵- ﴿فَتَيَٰتِكُمُ﴾: کنیزان خود.
۲۵- ﴿مُحۡصَنَٰتٍ﴾: پاکدامنان.
۲۵- ﴿غَيۡرَ مُسَٰفِحَٰتٖ﴾: نه کنیزانیکه به طور آشکار دست به زنا میزنند.
۲۵- ﴿لَا مُتَّخِذَٰتِ أَخۡدَانٖ﴾: نه کنیزانیکه دوستان نهانی برای زنا میگیرند.
۲۵- ﴿خَشِيَ ٱلۡعَنَتَ﴾: از زنا و یا از ملوث شدن به این گناه بترسد.
۲۶- ﴿سُنَنَ﴾: راهها و شیوههای.
۲۹- ﴿بِٱلۡبَٰطِلِ﴾: به ناحق و مخالف حکم پروردگار.
۳۰- ﴿نُصۡلِيهِ نَارٗا﴾: او را در دوزخ میافکنیم.
۳۱- ﴿سَئَِّاتِكُمۡ﴾: گناهان صغیره شما را.
۳۱- ﴿مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا﴾: جای خوب جنت.
۳۳- ﴿جَعَلۡنَا مَوَٰلِيَ مِمَّا تَرَكَ﴾: عصبه و وارثانی قرار دادیم که از اموال متوَفَّا ارث بگیرند.
۳۳- ﴿ٱلَّذِينَ عَقَدَتۡ أَيۡمَٰنُكُمۡ﴾: کسانیکه با آنها عهد بستهاید که از هم میراث بگیرید، این به نزد جمهور منسوخ است.
۳۴﴿قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ﴾: مدبر امور و سرپرست زنان هستند مثل حمایت و سرپرستی فرمانروایان مصلح از عامه مردم.
۳۴- ﴿قَٰنِتَٰتٌ﴾: فروتن و فرمانبردار در برابر خدا و شوهر.
۳۴- ﴿حَٰفِظَٰتٞ لِّلۡغَيۡبِ﴾: ناموس و ثروت شوهر را در غیاب او حفظ میکنند.
۳۴- ﴿بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ﴾: زنان نیز بالای شوهران خویش حقوقی دارند.
۳۴- ﴿نُشُوزَهُنَّ﴾: ناسازگاری و برتری جویی آنها را.
۳۶- ﴿ٱلۡجَارِ ٱلۡجُنُبِ﴾: همسایهایکه خویشاوند نزدیک نیست یا منزلش دورتر است.
۳۶- ﴿ٱلصَّاحِبِ بِٱلۡجَنۢبِ﴾: همنشین نیکو.
۳۶- ﴿ٱبۡنِ ٱلسَّبِيلِ﴾: مسافر یا مهمان.
۳۶- ﴿مُخۡتَالٗا﴾: متکبر خود پسند.
۳۶- ﴿فَخُورًا﴾: کسیکه به هنر و کارهای نیک خود افتخار و تکبر کند.
۳۸- ﴿رِئَآءَ ٱلنَّاسِ﴾: برای اینکه مردم ببینند و بشنوند نه به رضای خدا.
۴۰- ﴿مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ﴾: به وزن کوچکترین مورچه یا گرد و غبار.
۴۲- ﴿لَوۡ تُسَوَّىٰ بِهِمُ ٱلۡأَرۡضُ﴾: با خاک یکسان میبودند و مبعوث نمیشدند.
۴۳- ﴿عَابِرِي سَبِيلٍ﴾: مسافرهاییکه آب نیابند تیمم میکنند.
۴۳- ﴿ٱلۡغَآئِطِ﴾: جای قضای حاجت، کنایه از مدفوع است.
۴۳- ﴿لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ﴾: با آنها مقاربت انجام دهید یا به بدن آنها دست بمالید.
۴۳- ﴿صَعِيدٗا طَيِّبٗا﴾: خاک یا زمین پاک.
۴۶- ﴿يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ﴾: سخنان را تغییر میدهند یا به باطل تأویل میکنند.
۴۶- ﴿وَٱسۡمَعۡ غَيۡرَ مُسۡمَعٖ﴾: و بشنو که هیچ نشنویی، یهود به این سخن قصد نفرین او جرا داشت.
۴۶- ﴿رَٰعِنَا﴾: یهود این جمله را به قصد دشنام و کم و کاست نشاندادن پیامبر میگفت.
۴۶- ﴿لَيَّۢا بِأَلۡسِنَتِهِمۡ﴾: طوری به زبان میآوردند که معنی ناشایست میداد.
۴۶- ﴿أَقۡوَمَ﴾: شایستهتر و درستتر.
۴۷- ﴿نَّطۡمِسَ وُجُوهٗا﴾: آثار چهرهها را محو کنیم یا آنها را در گمراهی بگذاریم.
۴۹- ﴿يُزَكُّونَ أَنفُسَهُم﴾: خود را میستایند که از گناه پاکند.
۴۹- ﴿فَتِيلًا﴾: به اندازه رشته نازک روی هسته خرما.
۵۱- ﴿بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ﴾: به بت و طاغوت، هر چه غیر از خدا مورد پرستش قرار گیرد.
۵۳- ﴿نَقِيرًا﴾: به اندازه فرو رفتگی پشت هسته خرما.
۵۶- ﴿نُصۡلِيهِمۡ نَارٗا﴾: آنها را در آتش هولانگیز داخل و بریان میکنیم.
۵۶- ﴿نَضِجَتۡ جُلُودُهُم﴾: پوست تن آنها بسوزد و نابود گردد.
۵۷- ﴿ظَلِيلًا﴾: سایه مداوم با هوای متعادل.
۵۸- ﴿تُؤَدُّواْ ٱلۡأَمَٰنَٰتِ﴾: حقوق خدا و بندگان او را ادا کنید.
۵۸- ﴿نِعِمَّا يَعِظُكُم بِهِ﴾: خدا با این چیزها شما را چه نیکو اندرز میدهد.
۵۹- ﴿أَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا﴾: فرجامش نیکوتر و عاقبتش ستودهتر است.
۶۰- ﴿ٱلطَّٰغُوتِ﴾: یهودیی گمراه، کعب بن اشرف.
۶۱- ﴿يَصُدُّونَ عَنكَ﴾: منافقان از آمدن نزد تو اعراض میکنند.
۶۵- ﴿شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ﴾: در اختلافات خود که حکمش بر آنها پوشیده است.
۶۵- ﴿حَرَجٗا﴾: دلتنگی یا شک.
۶۶- ﴿أَشَدَّ تَثۡبِيتٗا﴾: موجب ثبات و پایداری ایمان آنها میشد.
۷۱- ﴿خُذُواْ حِذۡرَكُمۡ﴾: مسلح شوید یا در برابر دشمن بیدار و هوشیار باشید.
۷۱- ﴿فَٱنفِرُواْ ثُبَاتٍ﴾: به صورت گروهها و دستههای جداگانه و با ثبات به جهاد حرکت کنید.
۷۲- ﴿لَّيُبَطِّئَنَّ﴾: سستی و تنبلی میکند یا روحیه جهاد را ضعیف مینماید.
۷۴- ﴿يَشۡرُونَ﴾: میفروشند، مؤمنان.
۷۶- ﴿ٱلطَّٰغُوتِ﴾: شیطان، راه آن کفر است.
۷۷- ﴿فَتِيلًا﴾: به اندازه رشته نازک روی هسته خرما.
۷۸- ﴿بُرُوجٖ﴾: پناهگاهها و قلعهها یا قصرها.
۷۸- ﴿مُّشَيَّدَةٖ﴾: محکم یا بسیار بلند.
۸۰- ﴿حَفِيظٗا﴾: حافظ، مراقب اعمال آنها.
۸۱- ﴿بَرَزُواْ﴾: بیرون رفتند.
۸۱- ﴿بَيَّتَ طَآئِفَةٞ﴾: گروهی در جلسات شبانه تصمیم مزورانه میگیرند.
۸۳- ﴿أَذَاعُواْ بِهِ﴾: آن را فاش و شایع میسازند، این کار مایه زیان و فساد است.
۸۳- ﴿يَسۡتَنۢبِطُونَهُ﴾: افشا گران تدبیر و تحلیل آن را به دست میآوردند که کدام خبر قابل نشر است یا از راست و دروغ بودن آن آگاه میشدند.
۸۴- ﴿بَأۡس﴾: زور و قدرت.
۸۴- ﴿أَشَدُّ بَأۡسٗا﴾: دارای بزرگترین قدرت است.
۸۴- ﴿أَشَدُّ تَنكِيلٗا﴾: عذاب و انتقام او تعالی شدیدتر است.
۸۵- ﴿كِفۡلٞ مِّنۡهَا﴾: سهمی از آن گناه.
۸۵- ﴿مُّقِيتٗا﴾: توانا یا حافظ است.
۸۶- ﴿حَسِيبًا﴾: محاسب، پاداش دهنده یا شاهد.
۸۸- ﴿أَرۡكَسَهُم﴾: خدای متعال آنها را سرنگون ساخته و به حکم کفر برگردانده است.
۹۰- ﴿حَصِرَتۡ صُدُورُهُمۡ﴾: دلتنگ شدهاند.
۹۰- ﴿ٱلسَّلَمَ﴾: صلح را.
۹۱- ﴿أُرۡكِسُواْ فِيهَا﴾: به زشتترین حالت در فتنه سرنگون میشوند.
۹۱- ﴿ثَقِفۡتُمُوهُمۡ﴾: آنها را یافتید یا بر آنها تسلط پیدا کردید.
۹۴- ﴿ضَرَبۡتُمۡ﴾: سفر کردید.
۹۴- ﴿ٱلسَّلَٰمَ﴾: اظهار اسلام یا سلام مسلمانی.
۹۵- ﴿عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا﴾: غنیمت را که نعمت نابود شدنی است.
۹۵- ﴿غَيۡرُ أُوْلِي ٱلضَّرَرِ﴾: بدون کسانیکه عذر خاصی، مانع رفتنشان به جهاد میگردد.
۱۰۰- ﴿مُرَٰغَمٗا﴾: اقامتگاهیکه در آنجا رود.
۱۰۱- ﴿يَفۡتِنَكُمُ﴾: به شما رنج و اندوه برساند.
۱۰۲- ﴿حِذۡرَهُمۡ﴾: خود را از دشمن حفظ نمایند.
۱۰۲- ﴿تَغۡفُلُونَ﴾: غافل شوید.
۱۰۳- ﴿كِتَٰبٗا مَّوۡقُوتٗا﴾: فرض است، اوقات معینی دارد.
۱۰۴- ﴿لَا تَهِنُواْ﴾: سستی و ناتوانی نکنید.
۱۰۵- ﴿خَصِيمٗا﴾: مدافع آنها.
۱۰۷- ﴿يَخۡتَانُونَ أَنفُسَهُمۡ﴾: با ارتکاب گناه به خود خیانت میکنند.
۱۰۸- ﴿يُبَيِّتُون﴾: در دل شب توطئه میکنند.
۱۰۹- ﴿وَكِيلٗا﴾: حافظ و نجات دهنده از عذاب خدا.
۱۱۲- ﴿بُهۡتَٰنٗا﴾: دروغ بسیار زشت.
۱۱۴- ﴿نَّجۡوَىٰهُمۡ﴾: سخنانیکه پنهانی و سری به یکدیگر میگویند.
۱۱۵- ﴿يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ﴾: با پیامبر مخالفت میکند.
۱۱۵- ﴿نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ﴾: او را به روشیکه اختیار کرده است رها میسازیم.
۱۱۵- ﴿نُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَ﴾: او را به دوزخ وارد میکنیم، در آن جا کباب میشود.
۱۱۷- ﴿إِنَٰثٗا﴾: بتهای را که مانند زنان زینت میکنند.
۱۱۷- ﴿شَيۡطَٰنٗا مَّرِيدٗا﴾: شیطان سرکش و عاری از خیر.
۱۱۸- ﴿مَّفۡرُوضٗا﴾: تعداد معینی را به گمراهی و کفر میکشانم.
۱۱۹- ﴿فَلَيُبَتِّكُنَّ﴾: تا قطع کنند یا بشکافند.
۱۱۹- ﴿خَلۡقَ ٱللَّهِ﴾: آفرینش خدا را، مراد دین خداست.
۱۲۰- ﴿غُرُورًا﴾: فریب و ناچیز.
۱۲۱- ﴿مَحِيصٗا﴾: جای فرار، پناهگاهی و جای برگشتی.
۱۲۲- ﴿قِيلٗا﴾: سخن.
۱۲۴- ﴿نَقِيرٗا﴾: اندازه فرورفتگی کوچک در پشت هسته خرما.
۱۲۵- ﴿أَسۡلَمَ وَجۡهَهُۥ لِلَّهِ﴾: بدون ریا تسلیم امر خدا شده یا به اخلاص به عبادت خدا روی آورده است.
۱۲۵- ﴿حَنِيفٗا﴾: از باطل روگردان و متمایل به دین حق.
۱۲۷- ﴿بِٱلۡقِسۡطِ﴾: به عدالت در میراث و اموال.
۱۲۸- ﴿بَعۡلِهَا﴾: شوهرش.
۱۲۸- ﴿نُشُوزًا﴾: به ستم از او دوری گزیند.
۱۲۸- ﴿ٱلشُّحَّ﴾: بخل آمیخته به حرص.
۱۲۹- ﴿أَن تَعۡدِلُوا﴾: که در محبت و میل خاطر عدالت کنید.
۱۳۰- ﴿مِّن سَعَتِهِۦ﴾: از فضل و از ثروت بیپایانش.
۱۳۲- ﴿وَكِيلًا﴾: آگاه یا مدافع یا برپادارنده جهان است.
۱۳۵- ﴿أَن تَعۡدِلُواْۚ﴾: تا زشتیهای عدول از حق دامنگیرتان نشود.
۱۳۵- ﴿تَلۡوُۥٓا﴾: در ادای شهادت از حق انحراف نمایید.
۱۳۵- ﴿تُعۡرِضُوا﴾: شخصاً شهادت ادا نکنید.
۱۳۹- ﴿ٱلۡعِزَّةَ﴾: نیروی دفاعی، قدرت و پیروزی.
۱۴۱- ﴿يَتَرَبَّصُونَ بِكُمۡ﴾: مراقب هستند چه حوادثی به شما پیش میآید.
۱۴۱- ﴿فَتۡحٞ﴾: پیروزی و غنیمت.
۱۴۱- ﴿أَلَمۡ نَسۡتَحۡوِذۡ عَلَيۡكُمۡ﴾: آیا ما نمیتوانستیم با مسلمانها همدست شویم و بر شما تسلت یابیم اما ما شما را نجات دادیم.
۱۴۳- ﴿مُّذَبۡذَبِينَ بَيۡنَ ذَٰلِكَ﴾: متردد بین کفر و ایمان.
۱۴۴- ﴿سُلۡطَٰنٗا مُّبِينًا﴾: دلیل آشکار برای تعذیب خود.
۱۴۵- ﴿ٱلدَّرۡكِ ٱلۡأَسۡفَلِ﴾: طبقهایکه در عمق جهنم است.
۱۵۳- ﴿جَهۡرَةٗ﴾: آشکار به چشم.
۱۵۳- ﴿ٱلصَّٰعِقَةُ﴾: آتش یا آوازی از آسمان.
۱۵۴- ﴿لَا تَعۡدُواْ فِي ٱلسَّبۡتِ﴾: با شکار ماهی در روز شنبه، دست به تجاوز نزنید.
۱۵۴- ﴿مِّيثَٰقًا غَلِيظٗا﴾: عهد و پیمان محکم به اطاعت از خدا.
۱۵۵- ﴿قُلُوبُنَا غُلۡفُۢۚ﴾: دلهای ما از آفرینش در غلاف و پردهاند سخنان تو را نمیفهمند.
۱۵۵- ﴿طَبَعَ ٱللَّهُ عَلَيۡهَا﴾: خدا بر دلهای آنها مهر زده و از درک حقایق مانع شده است.
۱۵۶- ﴿بُهۡتَٰنًا عَظِيمٗا﴾: دروغ و تهمتی بسیار زشت.
۱۵۷- ﴿شُبِّهَ لَهُمۡۚ﴾: مقتول شبیه عیسی شد.
۱۶۲- ﴿وَٱلۡمُقِيمِينَ ٱلصَّلَوٰةَۚ﴾: و نمازگزاران را به نیکویی یاد میکنیم.
۱۶۳- ﴿ٱلۡأَسۡبَاط﴾: فرزندان و نبیرگان یعقوب ÷.
۱۶۳- ﴿زَبُورٗا﴾: کتابیکه سراسر پند و حکمت است.
۱۷۱- ﴿لَا تَغۡلُواْ﴾: افراط نکنید و از حد تجاوز ننمایید.
۱۷۱- ﴿ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ﴾: کلمه اوست، به کلمه «کن: ایجاد شو» بدون پدر و نطفه خلق شد.
۱۷۱- ﴿وَرُوحٞ مِّنۡهُ﴾: دارای روح از امر خدا، مانند سایر ارواح مخلوق اوست.
۱۷۲- ﴿لَّن يَسۡتَنكِفَ﴾: مسیح هرگز از بندگی خدا ننگ ندارد، برتری نمیجوید و تکبر نمیورزد.
۱۷۴- ﴿بُرۡهَٰنٞ﴾: رسول خدا.
۱۷۴- ﴿نُورٗا مُّبِينٗا﴾: قرآن کریم.
۱۷۶- ﴿ٱلۡكَلَٰلَةِ﴾: متوفاییکه پدر و فرزند ندارد.