سورۀ بلد
۱- ﴿لَآ أُقۡسِمُ﴾: قسم میخورم «لا» زاید است.
۱- ﴿بِهَٰذَا ٱلۡبَلَدِ﴾: به این شهر.
۳- ﴿وَالِدٖ وَمَا وَلَدَ﴾: قسم به آدم و فرزندانش یا فرزندان صالح او.
۴- ﴿لَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ﴾: بدون شک انسان را آفریدیم، جواب قسم.
۴- ﴿كَبَدٍ﴾: مشقت و رنج کشیدن.
۶- ﴿أَهۡلَكۡتُ مَالٗا لُّبَدًا﴾: من مال فراوانی را برای کسب افتخار و بزرگ منشی نابود کردم.
۱۰- ﴿هَدَيۡنَٰهُ ٱلنَّجۡدَيۡنِ﴾: راه خوب و بد را به او نشان دادیم.
۱۱- ﴿فَلَا ٱقۡتَحَمَ ٱلۡعَقَبَةَ١١﴾: پس چرا در کار خیر تلاش نکرد.
۱۳- ﴿فَكُّ رَقَبَةٍ١٣﴾: آزاد کردن بردهای.
۱۴- ﴿ذِي مَسۡغَبَةٖ﴾: قحطی وگرسنگی.
۱۵- ﴿يَتِيمٗا ذَا مَقۡرَبَةٍ١٥﴾: یتیم خویشاوند.
۱۶- ﴿مِسۡكِينٗا ذَا مَتۡرَبَةٖ﴾: بینوای خاکنشین و نیازمند.
۱۷- ﴿بِٱلۡمَرۡحَمَةِ﴾: به مهربانی با یکدیگر.
۱۸- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَيۡمَنَةِ﴾: اهل سعادت یا جانب راست.
۱۹- ﴿أَصۡحَٰبُ ٱلۡمَشَۡٔمَةِ﴾: افراد شوم یا ناحیه چپ.
۲۰- ﴿نَارٞ مُّؤۡصَدَةُۢ﴾: آتشیکه آنها را احاطه کرده و امکان فرار ندارند.