تفسیر و بیان کلمات قرآن

فهرست کتاب

سورۀ اعراف

سورۀ اعراف

۲- ﴿حَرَجٞ مِّنۡهُ: از بیم انکار و تکذیب مردم از تلبغ قرآن دلتنگ نباش.

۴- ﴿كَم مِّن قَرۡيَةٍ: چه بسا قریه‌ها که نابودشان کردیم.

۴- ﴿بَأۡسُنَا: عذاب ما.

۴- ﴿بَيَٰتًا: مصروف کارهای شبانه بودند و یا شب هنگام که در خواب بودند.

۴- ﴿هُمۡ قَآئِلُون: آنها در نیمروز استراحت بودند، خواب قیلوله.

۵- ﴿دَعۡوَىٰهُم: دعا و زاری ایشان.

۸- ﴿ثَقُلَتۡ مَوَٰزِينُهُۥ: کارهای نیکش بر بدیهایش رجحان یافت.

۹- ﴿خَفَّتۡ مَوَٰزِينُهُۥ: کردار بدش از خوبی‌هایش افزون باشد.

۱۰- ﴿مَكَّنَّٰكُمۡ: شما را مستقر ساختیم.

۱۲- ﴿مَا مَنَعَكَ: چه چیز ناگزیرت ساخت یا که وادارت کرد و از تو خواست.

۱۳- ﴿ٱلصَّٰغِرِينَ: پستها ذلت پذیرها.

۱۴- ﴿أَنظِرۡنِيٓ: مرا مهلت بده، زنده نگهدار.

۱۵- ﴿ٱلۡمُنظَرِينَ: تا نفخه اول مهلتم بده.

۱۶- ﴿فَبِمَآ أَغۡوَيۡتَنِي: به سبب آن که مرا گمراه کردی.

۱۶- ﴿لَأَقۡعُدَنَّ لَهُمۡ: سر راه آنها به کمین ‌می‌نشینم.

۱۸- ﴿مَذۡءُومٗا: خوار و حقیر.

۱۸- ﴿مَّدۡحُورٗا: مطرود.

۲۰- ﴿فَوَسۡوَسَ لَهُمَا: آدم و حوا را وسوسه کرد.

۲۰- ﴿وُۥرِيَ عَنۡهُمَا: از دید آنها نهان بود.

۲۰- ﴿سَوۡءَٰتِهِمَا: عورت آنها.

۲۱- ﴿قَاسَمَهُمَا: برای آنان سوگند یادکرد.

۲۲- ﴿فَدَلَّىٰهُمَا بِغُرُورٖ: و آنها را به فریب از مقام طاعت پایین آورد.

۲۲- ﴿طَفِقَا يَخۡصِفَانِ: شروع کردند که بچسباندند.

۲۶- ﴿أَنزَلۡنَا عَلَيۡكُمۡ: به شما بخشیدیم.

۲۶- ﴿يُوَٰرِي سَوۡءَٰتِكُمۡ: عورت شما را می‌پوشاند.

۲۶- ﴿رِيشٗا: لباس زیبا یا نرم.

۲۶- ﴿لِبَاسُ ٱلتَّقۡوَىٰ: لباس پزهیزگاری، ایمان و ثمرات آن.

۲۷- ﴿لَا يَفۡتِنَنَّكُمُ: شما را فریب ندهد.

۲۷- ﴿يَنزِعُ عَنۡهُمَا: از آنها دور می‌کرد، با نیرنگ می‌ربود.

۲۷- ﴿قَبِيلُهُ: سپاه یا فرزندانش.

۲۸- ﴿فَعَلُواْ فَٰحِشَةٗ: کافران کار‌های نهایت زشت انجام ب‌دهند.

۲۹- ﴿بِٱلۡقِسۡطِ: به عدالت.

۲۹- ﴿وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمۡ: درست متوجه عبادت او تعالی باشید.

۲۹- ﴿عِندَ كُلِّ مَسۡجِد: در هر جای و هر وقتی‌که نماز می‌خواندید.

۳۱- ﴿خُذُواْ زِينَتَكُمۡ: لباس‌های خود را برای ستر عورت بپوشید.

۳۳- ﴿ٱلۡفَوَٰحِش: گناهان کبیره را بخاطر زشتی آنها.

۳۳- ﴿ٱلۡإِثۡم: همه گناهانی که موجب عذاب الهی هستند.

۳۳- ﴿ٱلۡبَغۡيَ: ظلم و تجاوز بر مردم را.

۳۳- ﴿سُلۡطَٰنٗا: دلیل روشن.

۳۷- ﴿أَيۡنَ مَا كُنتُم: کجا هستند خدایانی‌که شما بودید.

۳۸- ﴿ٱدَّارَكُواْ فِيهَا: یکی پس از دیگری در جهنم جمع شوند.

۳۸- ﴿أُخۡرَىٰهُم: پیروان و فرومایگان آنها.

۳۸- ﴿لِأُولَىٰهُمۡ: برای رهبران و رؤسایشان.

۳۸- ﴿عَذَابٗا ضِعۡفٗا: عذاب دو چندان.

۴۰- ﴿يَلِجَ ٱلۡجَمَلُ: شتر داخل شود.

۴۰- ﴿سَمِّ ٱلۡخِيَاطِ: در سوراخ سوزن.

۴۱- ﴿مِهَاد: فرش یعنی جایگاه.

۴۱- ﴿غَوَاشٖ: پوشش، مانند لحاف.

۴۲- ﴿وُسۡعَهَا: به اندازه توانش.

۴۳- ﴿غِلّٖ: حقد، کینه و عداوت.

۴۴- ﴿فَأَذَّنَ مُؤَذِّنُۢ: پس منادیی ندا کند.

۴۵- ﴿يَبۡغُونَهَا عِوَجٗا: در دین خدا عیب می‌جستند یا می‌خواستند دارای کجی باشد.

۴۶- ﴿بَيۡنَهُمَا حِجَابٞ: میان بهشت و دوزخ، دیواری است.

۴۶- ﴿ٱلۡأَعۡرَافِ: بلندترین نقطه این دیوار و کنگره‌های آن.

۴۶- ﴿بِسِيمَىٰهُمۡ: از علامت ممیزه چهره‌‌شان.

۵۰- ﴿أَفِيضُواْ عَلَيۡنَا: برای ما بریزید یا افکنید.

۵۱- ﴿غَرَّتۡهُمُ ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا: دنیا با زیبای‌ها و تجملاتش آنها را فریفت.

۵۱- ﴿نَنسَىٰهُم: ایشان را در عذاب مانند از یاد رفتگان می‌گذاریم.

۵۱- ﴿مَا كَانُواْ: همان‌گونه که بودند.

۵۳- ﴿تَأۡوِيلَهُ: عاقبت و سرانجام وعده‌های قرآن را از قبیل زنده کردن مرده‌ها، حساب و روز قیامت.

۵۳- ﴿يَفۡتَرُونَ: دروغ بافته بودند که بتها آنها را شفاعت می‌کند.

۵۴- ﴿ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ: استوای‌که لایق جلالت او تعالی است. [۱]

۵۴- ﴿يُغۡشِي ٱلَّيۡلَ ٱلنَّهَارَ: روز را با پرده شب می‌پوشاند، روشنی او پایان می‌یابد.

۵۴- ﴿يَطۡلُبُهُۥ حَثِيثٗا: شب به سرعت به دنبال روز می‌آید.

۵۴- ﴿لَهُ ٱلۡخَلۡقُ: ایجاد همه اشیاء به قدرت اوست.

۵۴- ﴿ٱلۡأَمۡرُ: تدبیر و تصرف در امور، هر گونه که بخواهد.

۵۴- ﴿تَبَارَكَ ٱللَّهُ: خدا بزرگ است یا خیرش فزون است.

۵۵- ﴿ٱدۡعُواْ رَبَّكُمۡ: نیازمندی‌های خود را از خدا بخواهید.

۵۵- ﴿تَضَرُّعٗا: به زاری و فروتنی.

۵۵- ﴿خُفۡيَةً: نهانی در دل خود.

۵۶- ﴿رَحۡمَتَ ٱللَّهِ: احسان و انعام یا اجز و پاداش او جل‌جلالُه.

۵۷- ﴿بُشۡرَۢا: بشارت دهندگان به رحمت الهی، باران.

۵۷- ﴿أَقَلَّتۡ سَحَابٗا: باد ابرها را بلند کند.

۵۷- ﴿ثِقَالٗا: سنگین و پر آب.

۵۷- ﴿لِبَلَدٖ مَّيِّتٖ: به سوی زمین خشک بی‌آب و گیاه.

۵۸- ﴿نَكِدٗا: ناپسند یا اندک و بی‌خیر.

۵۸- ﴿نُصَرِّفُ ٱلۡأٓيَٰتِ: آیات را به شیوه‌های مختلف بیان می‌کنیم.

۶۰- ﴿قَالَ ٱلۡمَلَأُ: رؤساء و بزرگان گفتند.

۶۲- ﴿أَنصَحُ لَكُمۡ: من به گفتار و رفتار خود تنها خیر و صلاح شما را می‌خواهم.

۶۴- ﴿قَوۡمًا عَمِينَ: گروهی کوردل از دریافت حق و ایمان.

۶۶- ﴿سَفَاهَة: کم عقل و دور از حق.

۶۹- ﴿بَصۜۡطَةٗ: توانایی و جسامت.

۶۹- ﴿ءَالَآءَ ٱللَّهِ: نعمتها و احسان و بی‌حد او تعالی را.

۷۱- ﴿رِجۡسٞ: عذاب یا چرک در دلها.

۷۱- ﴿غَضَبٌ: طرد یا خشم.

۷۲- ﴿قَطَعۡنَا دَابِرَ: تا فرد اخیر هلاک کردیم، مراد‌ هلاکت دسته جمعی است.

۷۳- ﴿نَاقَةُ ٱللَّهِ: شتری‌که خدا او را از سنگ آفریده نه از پدر و مادر.

۷۳- ﴿ءَايَةٗ: معجزه ‌‌که دلیل صدق گفتار من است.

۷۴- ﴿بَوَّأَكُمۡ: به شما جای داد.

۷۴- ﴿فِي ٱلۡأَرۡضِ: در سرزمین حجر بین حجاز و شام.

۷۴- ﴿ءَالَآءَ ٱللَّهِ: نعمت‌ها و احسان او تعالی را.

۷۴- ﴿لَا تَعۡثَوۡاْ: فساد نکنید.

۷۷- ﴿عَتَوۡاْ: سرکشی کردند.

۷۸- ﴿ٱلرَّجۡفَةُ: زلزله شدید یا آوازتند.

۷۸- ﴿جَٰثِمِينَ: بی‌حرکت و بی‌جان.

۸۲- ﴿يَتَطَهَّرُونَ: از کارهای ما دوری می‌جویند.

۸۳- ﴿ٱلۡغَٰبِرِينَ: مانند همتایان خویش در عذاب باقی‌ماند.

۸۵- ﴿لَا تَبۡخَسُواْ: کم نکنید.

۸۶- ﴿صِرَٰط: راه.

۸۶- ﴿تَبۡغُونَهَا عِوَجٗا: می‌خواهید این راه از حق منحرف باشد.

۸۹- ﴿رَبَّنَا ٱفۡتَحۡ: خدایا حکم و داوری کن.

۹۱- ﴿ٱلرَّجۡفَةُ: زلزله شدید یا آواز هول‌انگیز.

۹۱- ﴿جَٰثِمِينَ: بی‌حرکت و بی‌جان.

۹۲- ﴿لَّمۡ يَغۡنَوۡاْ فِيهَا: در خانه‌های ‌پر از ناز و نعمت خود اقامت نداشته‌اند.

۹۳- ﴿ءَاسَىٰ: اندوهگین شوم.

۹۴- ﴿بِٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ: فقر، بیماری، سختی و بلا.

۹۴- ﴿يَضَّرَّعُونَ: فروتنی و توبه کنند.

۹۵- ﴿عَفَواْ: افراد و اموال آنها زیاد شد.

۹۵- ﴿بَغۡتَةٗ: ناگهان.

۹۶- ﴿لَفَتَحۡنَا عَلَيۡهِم: بر ایشان میسر می‌ساختیم.

۹۷- ﴿يَأۡتِيَهُم بَأۡسُنَا: عذاب ما به آنها برسد.

۹۷- ﴿بَيَٰتٗا: به شب.

۹۹- ﴿مَكۡرَ ٱللَّهِ: عذاب یا استدراج الهی.

۱۰۰﴿أَوَ لَمۡ يَهۡدِ لِلَّذِينَ: آیا خدا آشکار نساخت برای آنانی‌که.

۱۰۰﴿أَن لَّوۡ نَشَآءُ أَصَبۡنَٰهُم: اگر بخواهیم آنها را گرفتار می‌سازیم.

۱۰۰- ﴿نَطۡبَعُ: مهر می‌نهیم.

۱۰۲- ﴿عَهۡدٖ: وفا به آنچه دستورشان دادیم.

۱۰۳- ﴿فَظَلَمُواْ بِهَا: به آیات الهی کافر شدند.

۱۰۵- ﴿حَقِيقٌ عَلَىٰٓ أَن...: سزاوار است که...

۱۰۷- ﴿مُّبِينٞ: آشکار که نتوان در او شک کرد.

۱۰۸- ﴿نَزَعَ يَدَهُ: دست خود را از گریبان پیراهنش بیرون کرد.

۱۰۸- ﴿بَيۡضَآءُ: سفید، روشنتر از آفتاب.

۱۰۹- ﴿ٱلۡمَلَأُ: اهل مشورت و بزرگان.

۱۱۱- ﴿أَرۡجِهۡ وَأَخَاهُ: تعذیب و شکنجه این و برادرش را به تأخیر انداز.

۱۱۱- ﴿حَٰشِرِينَ: گروه جمع کننده ساحران.

۱۱۶- ﴿سَحَرُوٓاْ أَعۡيُنَ ٱلنَّاسِ: چیز‌های غیر واقعی و خیالی را به چشم مردم نشان دادند.

۱۱۶- ﴿وَٱسۡتَرۡهَبُوهُمۡ: مردم را به شدت ترساندند.

۱۱۷- ﴿تَلۡقَف: می‌بلعد یا به سرعت تناول می‌کند.

۱۱۷- ﴿مَا يَأۡفِكُونَ: چیزهای تخیلی آنها را.

‍۱۱۸- ﴿فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ: حقانیت کار موسی ÷آشکار شد.

۱۲۶- ﴿مَا تَنقِمُ مِنَّآ: به ما عیب نمی‌گیری و ناپسند نمی‌دانی.

۱۲۶- ﴿أَفۡرِغۡ عَلَيۡنَا: بر ما بیفکن یا بفرست.

۱۲۷- ﴿نَسۡتَحۡيِۦ نِسَآءَهُمۡ: دختران ایشان را برای خدمت زنده می‌گذاریم.

۱۳۰- ﴿بِٱلسِّنِينَ: به خشکسالی و قحطی.

‍۱۳۱- ﴿يَطَّيَّرُواْ: فال بد می‌گرفتند.

۱۳۱- ﴿طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ: شومی آنها و عذابی‌که در آخرت به آنها وعده شده نزد خداست.

۱۳۳- ﴿ٱلطُّوفَانَ: سیل، یا مرگ.

۱۳۳- ﴿ٱلۡقُمَّلَ: ملخ یا کنه یا شپش معروف.

۱۳۴- ﴿ٱلرِّجۡزُ: عذاب با این معجزاتی‌که ذکر شد.

۱۳۵- ﴿يَنكُثُونَ: عهد خود را می‌شکستند.

۱۳۷- ﴿دَمَّرۡنَا: نابود و ویران کردیم.

۱۳۷- ﴿يَعۡرِشُونَ: می‌افراشتند از قبیل باغ‌ها یا کاخ‌های بلند.

‍۱۳۹- ﴿مُتَبَّرٞ: هلاک و نابودند.

۱۴۰- ﴿أَبۡغِيكُمۡ إِلَٰهٗا: برای شما خدایی جستجو کنم.

۱۴۱- ﴿يَسُومُونَكُمۡ: به شما می‌چشانیدند یا شما را به کارهای دشوار می‌گماشتند.

۱۴۱- ﴿يَسۡتَحۡيُونَ نِسَآءَكُمۡ: دختران شما را برای خدمتگاری زنده می‌گذاشتند.

۱۴۱- ﴿بَلَآءٞ: آزمونی بود به آمدن نعمت‌ها و دردها.

۱۴۳- ﴿تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ: اندکی از نور او تعالی بر کوه آشکار شد. ﴿دَكّٗا: ریزه ریزه و با خاک یکسان. ﴿صَعِقٗا: بیهوش. ﴿سُبۡحَٰنَكَ: تو از مشابهت با موجودات منزّهی.

‍۱۴۵- ﴿ٱلۡأَلۡوَاحِ: الواح تورات.

۱۴۶- ﴿سَبِيلَ ٱلرُّشۡدِ: راه راست و درست.

۱۴۶- ﴿سَبِيلَ ٱلۡغَيِّ: راه گمراهی و فساد.

۱۴۷- ﴿حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ: به خدا ایمان نیاوردند اعمالشان باطل شد.

۱۴۸- ﴿عِجۡلٗا جَسَدٗا: پیکر گوساله‌ای از طلای سرخ.

۱۴۸- ﴿لَّهُۥ خُوَارٌ: آوازی مانند آواز گاو داشت.

۱۴۸- ﴿ٱتَّخَذُوهُ: آن گوساله را خدا گرفتند و از گمراهی عبادتش کردند.

‍۱۴۹- ﴿سُقِطَ فِيٓ أَيۡدِيهِمۡ: شدیداً پشیمان شدند.

۱۵۰- ﴿أَسِفٗا: شدیدﴽ خشمگین یا حزین.

۱۵۰- ﴿أَعَجِلۡتُمۡ: آیا به پرستش گوساله شتاب کردید یا ترک نمودید.

۱۵۰- ﴿فَلَا تُشۡمِتۡ: با رفتار ناپسندت با من ‌آنها را شاد نکن.

۱۵۴- ﴿سَكَتَ: خاموش شد.

۱۵۵- ﴿أَخَذَتۡهُمُ ٱلرَّجۡفَةُ: دچار زلزله شدید یا صاعقه شدند.

۱۵۵- ﴿فِتۡنَتُكَ: محنت و ابتلای تو.

‍۱۵۶- ﴿هُدۡنَآ إِلَيۡكَ: توبه کردیم و به سوی تو بازگشتیم.

۱۵۷- ﴿إِصۡرَهُمۡ: بار گران آنها، عهد و پیمان آنها را که در تورات عمل می‌کنند.

۱۵۷- ﴿ٱلۡأَغۡلَٰلَ: تکالیف شاقه‌ای‌که به تورات آمده است.

۱۵۷- ﴿عَزَّرُوهُ: او را محترم و بزرگ شمردند.

۱۵۹- ﴿بِهِۦ يَعۡدِلُونَ: در خصومت‌های بین خود به حق و عدالت قضاوت می‌کنند.

۱۶۰- ﴿قَطَّعۡنَٰهُمُ: آنها را پراکنده کردیم.

۱۶۰- ﴿أَسۡبَاطًا: دسته‌ها، مثل قبایل عرب.

۱۶۰- ﴿فَٱنۢبَجَسَتۡ: پس روان شد.

۱۶۰- ﴿مَّشۡرَبَهُمۡ: چشمه مختص به خود را.

۱۶۰- ﴿ٱلۡغَمَٰم: ابر سفید نازک.

۱۶۰- ﴿ٱلۡمَنَّ: ماده صمغی شیرین مثل عسل.

۱۶۰- ﴿وَٱلسَّلۡوَىٰ: پرنده معروف به سمانی.

‍۱۶۱- ﴿قُولُواْ حِطَّةٞ: بگویید: می‌خواهیم گناهان ما آمرزیده شود.

۱۶۲- ﴿رِجۡزٗا: عذابی، طاعون.

۱۶۳- ﴿حَاضِرَةَ ٱلۡبَحۡرِ: نزدیک بحر.

۱۶۳- ﴿يَعۡدُونَ فِي ٱلسَّبۡتِ: با شکار ماهی‌که در روز شنبه حرام بود، از امر الهی تجاوز می‌کردند.

۱۶۳- ﴿يَوۡمَ سَبۡتِهِم: روز بزرگداشت آنها امور شنبه را.

۱۶۳- ﴿شُرَّعٗا: در روی آب بسیار آشکار می‌شدند.

۱۶۳- ﴿لَا يَسۡبِتُونَ: مراسم شنبه را رعایت نمی‌کردند.

۱۶۳- ﴿نَبۡلُوهُم: آنها را به شدت آزمودیم.

۱۶۴- ﴿مَعۡذِرَةً إِلَىٰ رَبِّكُمۡ: آنها را پند و اندرز می‌کنیم تا به دربار خدا عذری داشته باشیم.

‍۱۶۵- ﴿بِعَذَابِۢ بَ‍ِٔيسِۢ: به عذابی سخت و دردناک.

۱۶۶- ﴿عَتَوۡاْ: نافرمانی کردند.

۱۶۶- ﴿قِرَدَةً خَٰسِ‍ِٔينَ: به شکل میمون‌های رسوا و مطرود.

۱۶۷- ﴿تَأَذَّنَ رَبُّكَ: خدایت اعلام یا عزم کرد.

۱۶۷- ﴿يَسُومُهُم: آنها را به کارهای دشوار می‌گماشت.

۱۶۸- ﴿بَلَوۡنَٰهُم: آنها را آزمودیم.

‍۱۶۹- ﴿خَلۡفٞ: جانشین بد.

۱۶۹- ﴿عَرَضَ هَٰذَا ٱلۡأَدۡنَىٰ: هرچه از مال ناپایدار دنیا به آنها عرضه شود.

۱۶۹- ﴿دَرَسُواْ مَا فِيهِ: آنچه در تورات است خواندند و دانستند.

۱۷۱- ﴿نَتَقۡنَا ٱلۡجَبَلَ: کوه را کندیم و برداشتیم.

۱۷۱- ﴿كَأَنَّهُۥ ظُلَّةٞ: گویی آن کوه ابر یا سقف سایه‌داری بود.

۱۷۵- ﴿فَٱنسَلَخَ مِنۡهَا: پس از آن آیه‌‌ها دور شد وکفر ورزید.

۱۷۵- ﴿فَأَتۡبَعَهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ: شیطان به او پیوست و همدم او شد.

۱۷۵- ﴿ٱلۡغَاوِين: گمراهان تباه.

۱۷۶- ﴿أَخۡلَدَ إِلَى ٱلۡأَرۡضِ: به دنیا متمایل شد و آن را برگزید.

۱۷۶- ﴿تَحۡمِلۡ عَلَيۡهِ: بر او هجوم ببری و دورش کنی.

۱۷۶- ﴿يَلۡهَث: زبانش را بیرون می‌آورد و به شدت تنفس می‌کند.

‍۱۷۹- ﴿ذَرَأۡنَا: آفریدیم.

۱۸۰- ﴿يُلۡحِدُونَ: به باطل متمایل می‌شوند.

۱۸۱- ﴿بِهِۦ يَعۡدِلُونَ: در خصومت‌های بین خود به حق و عدالت قضاوت می‌کنند.

۱۸۲- ﴿سَنَسۡتَدۡرِجُهُم: به آنها نعمت و فرصت می‌دهیم و یکباره نابودشان نمی‌کنیم.

‍۱۸۳- ﴿أُمۡلِي لَهُمۡ: در فرستادن عذاب به آنها مهلت می‌دهم.

۱۸۳- ﴿كَيۡدِي مَتِينٌ: مجازات من شدید و قوی است.

۱۸۴- ﴿جِنَّةٍ: دیوانه چنانچه می‌پندارند.

۱۸۵- ﴿مَلَكُوت: سلطنت عظیم.

۱۸۶- ﴿طُغۡيَٰنِهِمۡ: سرکشی و کفرشان.

‍۱۸۷- ﴿أَيَّانَ مُرۡسَىٰهَا: قیامت چه وقت برپا می‌شود؟

۱۸۷- ﴿لَا يُجَلِّيهَا: او را آشکار نمی‌کند.

۱۸۷- ﴿ثَقُلَتۡ: از جهت سختی و صلابت بسی سنگین و عظیم است.

۱۸۷- ﴿حَفِيٌّ عَنۡهَا: پژوهش کننده و عالم به آن.

۱۸۹- ﴿تَغَشَّىٰهَا: با او هم‌بستر شد.

۱۸۹- ﴿فَمَرَّتۡ بِهِ: حوا با آن حمل بدون زحمت رفت و آمد کرد.

۱۸۹- ﴿أَثۡقَلَت: حوا با بزرگ شدن حمل سنگین ‌بار شد.

۱۸۹- ﴿صَٰلِحٗا: نسلی خوش اندام یا فرزند سالم مثل خود ما.

۱۹۰- ﴿جَعَلَا لَهُۥ شُرَكَآءَ: به خدا شریک قرار دادند چون پسر خود را به وسوسه شیطان عبد الحارث نام گذاشتند، مراد شیطان از حارث، خودش بود.

۱۹۰- ﴿عَمَّا يُشۡرِكُونَ: از آنچه مشرکین عرب با پرستش بتها به او شریک قرار می‌دهند.

۱۹۵- ﴿فَلَا تُنظِرُون: مرا یک ساعت مهلت ندهید.

‍۱۹۸- ﴿لَا يُبۡصِرُونَ: نمی‌توانند ببینند که توانش را ندارند.

۱۹۹- ﴿خُذِ ٱلۡعَفۡوَ: از اخلاق مردم آنچه برآنها سهل و آسان است بپذیر.

۱۹۹- ﴿وَأۡمُرۡ بِٱلۡعُرۡفِ: به کاری دستور بده که در شرع پسندیده است.

۲۰۰- ﴿يَنزَغَنَّكَ: به تو رسد.

۲۰۰- ﴿نَزۡغ: وسوسه‌ای.

۲۰۱- ﴿مَسَّهُمۡ طَٰٓئِفٞ: وسوسه‌ای به ایشان رسد.

۲۰۱- ﴿تَذَكَّرُواْ: امر و نهی خدا و دشمنی شیطان را بیاد بیاورند.

‍۲۰۲- ﴿يَمُدُّونَهُمۡ: شیاطین با آنها در گمراهی کمک می‌کنند.

۲۰۳- ﴿لَوۡلَا ٱجۡتَبَيۡتَهَا: چرا آیات را خودت نساختی.

۲۰۳- ﴿هَٰذَا بَصَآئِرُ: قرآن حجت آشکار و برهان درخشان است.

۲۰۵- ﴿تَضَرُّعٗا: به ناله و زاری.

۲۰۵- ﴿خِيفَة: ترسان از عذاب الهی.

۲۰۵- ﴿بِٱلۡغُدُوِّ وَٱلۡأٓصَالِ: اول و آخر روز.

۲۰۶- ﴿لَهُۥ يَسۡجُدُونَۤ۩: تنها او را سجده و عبادت می‌کنند، آیه سجده.

[۱] اگر منظور او از این سخن، تفویض چگونگی استوا (واگذار کردن بیان کیفیت آن به خداوند) باشد، سخنی حق است؛ زیرا چگونگی و کیفیتی که سزاوار الله سبحانه و تعالی باشد را کسی جز خودش نمی‌داند، همانگونه که امام مالک :گفت: «چگونگی آن مجهول است». اما اگر منظور ایشان این بوده که معنی استواء نامعلوم است این سخن فرار از اثبات صفت علو و استوا بر عرش است، زیرا سلف گفته‌اند که معنای استوا یعنی بلندا و ارتفاع و قرار گرفتن. (نگا: صحیح بخاری ۴/۳۸۷ ، برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به کتاب: «اجتماع الجیوش الإسلامیة» و کتاب «العلو»، نوشته‌ای ابن القیم :).

عبارت مؤلف مبهم است و هر دو معنی را شامل می‌شود، ولی سلف معنای استواء را نامعلوم نمی‌دانستند، چنانکه امام مالک :و دیگران گفته‌اند: (الاستواء معلوم) یعنی استواء معلوم است. (این اثر را ابن عبدالبر در التمهید (۷/۱۳۸) از طریق عبدالله بن نافع عن مالک بن أنس الصابونی در عقیدة السلف أصحاب الحدیث (ص۱۷-۱۸)، و أبونعیم در الحلیة (۶/۳۲۵-۳۲۶) همگی از طریق جعفر بن عبدالله از مالک روایت کرده‌اند و صابونی در عقیدة السلف (ص ۱۷) از طریق جعفر بن میمون از مالک و بیهقی در الأسماء والصفات (ص ۴۰۸) از طریق عبدالله بن وهب از مالک روایت کرده‌اند. حافظ ابن حجر در الفتح (۱۰۳/۴۰۶- ۴۰۷) گفته است: سند آن "جید" است، و ذهبی در کتاب العلو ص۱۰۳ آن را صحیح دانسته است).

این مفهوم با الفاظ دیگری نیز وارد شده: (الاستواء غیر مجهول والکیف غیر معقول) یعنی استواء مجهول نیست و چگونگی آن را عقل در نمی‌یابد. (برگرفته از مقاله‌ «التعقیبات المفیدة على کتاب کلمات القرآن تفسیر وبیان للشیخ مخلوف»، نوشته‌ای دکتر محمد بن عبدالرحمن الخمیس).