تفسیر و بیان کلمات قرآن

فهرست کتاب

سورۀ مائده

سورۀ مائده

۱- ﴿بِٱلۡعُقُودِ: به عهد و پیمان‌های مؤکد.

۱- ﴿ٱلۡأَنۡعَٰمِ: شتر، گوسفند، بز و گاو.

۱- ﴿غَيۡرَ مُحِلِّي ٱلصَّيۡدِ: شکار حرام است، حلالش نشمارید.

۱- ﴿أَنتُمۡ حُرُمٌ: که شما در حال احرام حج یا عمره باشید.

۲- ﴿لَا تُحِلُّواْ: بی‌حرمتی‌ نکنید.

۲- ﴿شَعَٰٓئِرَ ٱللَّهِ: مناسک حج یا نشانه‌های دین خدا را.

۲- ﴿ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ: ماه‌های چهارگانه حرام را.

۲- ﴿ٱلۡهَدۡي: چارپایی را که برای قربانی به‌کعبه فرستند.

۲- ﴿ٱلۡقَلَٰٓئِدَ: آنچه قربانی را با آن نشانی کنند.

۲- ﴿لَآ ءَآمِّينَ ٱلۡبَيۡتَ: نه کسانی را که به قصد حج و عمره برای زیارت خانه خدا روان می‌شوند.

۲- ﴿لَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ: وادارتان نکند.

۲- ﴿شَنَ‍َٔانُ قَوۡمٍ: کینه شما نسبت به آنها.

۳- ﴿ٱلدَّم: خون جاری.

۳- ﴿لَحۡمُ ٱلۡخِنزِيرِ: همه اجزای بدن خوک.

۳- ﴿مَآ أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ: آنچه هنگام ذبح آن، نام غیر خدا ذکر شود.

۳- ﴿ٱلۡمُنۡخَنِقَةُ: حیوانی‌که خفه شده باشد.

۳- ﴿وَٱلۡمَوۡقُوذَة: حیوانی‌که به اثر زدن بمیرد.

۳- ﴿وَٱلۡمُتَرَدِّيَةُ: حیوانی‌که به اثر سقوط از بلندی مرده باشد.

۳- ﴿وَٱلنَّطِيحَةُ: جانوری‌که به شاخ زدن حیوان دیگری مرده باشد.

۳- ﴿مَآ أَكَلَ ٱلسَّبُعُ: جانوری‌که ‌درنده‌ای قسمتی از بدن او را بخورد و او از اثر همین زخم بمیرد.

۳- ﴿مَا ذَكَّيۡتُمۡ: حیوانی‌که قبل از مردنش به او برسید و ذبحش کنید.

۳- ﴿ٱلنُّصُبِ: سنگ‌های بود پیرامون کعبه که به آنها تعظیم می‌کردند.

۳- ﴿تَسۡتَقۡسِمُواْ: بخواهید که قسمت و سهم خویش را بدانید.

۳- ﴿بِٱلۡأَزۡلَٰمِ: به وسیله تیرهای نشانی شده که در جاهلیت معروف بود.

۳- ﴿ذَٰلِكُمۡ فِسۡقٌ: این همه خروج از طاعت خداست.

۳- ﴿ٱضۡطُرَّ: ضرورت ناچارش ساخت که از آن تناول کند.

۳- ﴿مَخۡمَصَةٍ: گرسنگی شدید.

۳- ﴿غَيۡرَ مُتَجَانِفٖ لِّإِثۡمٖ: با تمایل به گناه از حد نیاز تجاوز نکند.

۴- ﴿ٱلطَّيِّبَٰتُ: آنچه خدا خوردن آن را اجازه داده است.

۴- ﴿ٱلۡجَوَارِحِ: حیوانات شکاری از درندگان و پرنگان.

۴- ﴿مُكَلِّبِينَ: در حالی‌که به آنها شکار آموخته‌اید.

۵- ﴿طَعَامُ: آنچه یهود‌ و نصاری سر ببرند.

۵- ﴿ٱلۡمُحۡصَنَٰت: زنان پاکدامن یا آزاد.

۵- ﴿أُجُورَهُنَّ: مهر آنان را.

۵- ﴿مُحۡصِنِينَ: به این ازدواج جویای عفت باشید.

۵- ﴿غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ: نه به زنای آشکار.

۵- ﴿لَا مُتَّخِذِيٓ أَخۡدَانٖ: دوستان نهانی برای زنا نگیرد.

۵- ﴿يَكۡفُرۡ بِٱلۡإِيمَٰنِ: به شریعت اسلام انکار ورزد.

۵- ﴿حَبِطَ عَمَلُهُۥ: ثواب اعمال سابقش باطل است.

۶- ﴿ٱلۡغَآئِط: محل قضای حاجت، کنایه از مدفوع است.

۶- ﴿لَٰمَسۡتُمُ ٱلنِّسَآءَ: با زنان مقاربت کردید یا به بدن و چهره آنها دست زدید.

۶- ﴿صَعِيدٗا طَيِّبٗا: خاک پاک یا زمین پاک.

۶- ﴿حَرَجٖ: سختگیری در دین.

۷- ﴿مِيثَٰقَهُ: عهد او را.

۸- ﴿شُهَدَآءَ بِٱلۡقِسۡطِ: به عدالت شهادت دهید.

۸- ﴿لَا يَجۡرِمَنَّكُمۡ: وادارتان نکند.

۸- ﴿شَنَ‍َٔانُ قَوۡمٍ: دشمنی با آنها.

۱۱- ﴿يَبۡسُطُوٓاْ إِلَيۡكُمۡ أَيۡدِيَهُمۡ: برای کشتن و تباه کردن شما حمله‌ور شوند.

۱۲- ﴿نَقِيبٗا: سرپرست امین.

۱۲- ﴿عَزَّرۡتُمُوهُمۡ: به آنها کمک کردید یا تعظیم نمودید.

۱۲- ﴿قَرۡضًا حَسَنٗا: وام نیکو به طیب خاطر برای رضای خدا.

۱۳- ﴿يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ: یهودیان تورات را تغییر می‌دهند یا آن را به باطل تأویل می‌کنند.

۱۳- ﴿نَسُواْ حَظّٗا: بخش وافری را فراموش کردند.

۱۳- ﴿خَآئِنَة: غدر و عمل خاینانه.

۱۴- ﴿فَأَغۡرَيۡنَا: بر انگیختیم، افکندیم یا چسباندیم.

۱۵- ﴿نُورٞ: رسول خدا.

۱۹- ﴿فَتۡرَةٖ: فاصله، انقطاع و سکون.

۲۵- ﴿فَٱفۡرُق: به داوری و قضاوت، بین ما و آنها فرق نما.

۲۶- ﴿يَتِيهُونَ فِي ٱلۡأَرۡضِ: در آن بیابان حیران و راهگم گردش می‌کردند.

۲۶- ﴿فَلَا تَأۡسَ: غمگین مباش.

۲۷- ﴿قُرۡبَانٗا: کار نیکی‌که با آن به خدا تَقَرُّب جویند.

۲۹- ﴿تَبُوٓأَ بِإِثۡمِي: چون مرا بکشی روز قیامت با گناه قتل من نزد خدا برگردی.

۲۹- ﴿إِثۡمِكَ: گناهان سابقت که مانع از قبول قربانیت شدند.

۳۰- ﴿فَطَوَّعَتۡ لَهُۥ نَفۡسُهُ: نفس اماره‌اش این امر را بر او آراست و آسان جلوه داد.

۳۱- ﴿يَبۡحَثُ فِي ٱلۡأَرۡضِ: زمین را می‌کند تا زاغی را که کشته بود دفن کند.

۳۱- ﴿سَوۡءَةَ أَخِيهِ: جسد یا عورت برادرش را. ﴿يَٰوَيۡلَتَىٰٓ: یا حسرتا.

۳۳- ﴿يُنفَوۡاْ مِنَ ٱلۡأَرۡضِ: از آن سرزمین تبعید یا محبوس شوند.

۳۳- ﴿خِزۡيٞ: رسوایی و شکنجه.

۳۵- ﴿ٱلۡوَسِيلَةَ: نزدیکی جستن با طاعات و عبادت و ترک گناه.

۳۸- ﴿نَكَٰلٗا: شکنجه‌ای سختی است برای جلوگیری از تکرار این گناه.

۴۱- ﴿سَمَّٰعُونَ لِلۡكَذِبِ: سخنان تو را می‌شنوند و آن را تغییر می‌دهند تا بهانه برای تکذیبت بیابند.

۴۱- ﴿سَمَّٰعُونَ لِقَوۡمٍ ءَاخَرِينَ: سخنان تو را می‌شنوند تا برای دیگران جاسوسی نمایند.

۴۱- ﴿يُحَرِّفُونَ ٱلۡكَلِمَ: کلام را تغییر می‌دهند یا آن را به باطل تأویل می‌کنند.

۴۱- ﴿فِتۡنَتَهُ: گمراهی، کفر و هلاکت او را.

۴۱- ﴿خِزۡيٞ: رسوایی و ذلت.

۴۲- ﴿أَكَّٰلُونَ لِلسُّحۡتِ: مال حرام را که زشت‌ترین آن رشوت است می‌خورند.

۴۲- ﴿بِٱلۡقِسۡطِ: به عدالت که حکم اسلام است.

۴۲- ﴿ٱلۡمُقۡسِطِينَ: عدالت پیشگان.

۴۳- ﴿يَتَوَلَّوۡنَ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ: خودت را حکم قرار می‌دهند سپس از فرمانت که مغایر تورات نیست سرپیچی می‌کنند.

۴۴- ﴿أَسۡلَمُواْ: به دستورات الهی که در تورات ذکر بود گردن نهادند.

۴۴- ﴿ٱلرَّبَّٰنِيُّونَ: پارسایان یهود.

۴۴- ﴿وَٱلۡأَحۡبَارُ: علمای یهود.

۴۶- ﴿وَقَفَّيۡنَا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم: پس از پیامبران فرستادیم.

۴۸- ﴿مُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِ: مراقب یا شاهد بر کتب پیشین.

۴۸- ﴿عَمَّا جَآءَكَ: از آنچه بر تو وحی شده عدول کنی.

۴۸- ﴿شِرۡعَةٗ وَمِنۡهَاجٗا: شریعت و راه روشن در دین.

۴۸- ﴿لِّيَبۡلُوَكُمۡ: تا شما را بیازماید با این‌‌که از احوال‌تان آگاه است.

۴۹- ﴿أَن يَفۡتِنُوكَ: تو را به مکر و حیله منحرف سازند.

۵۱- ﴿أَوۡلِيَآءُ: دوست صمیمی و یاور.

۵۲- ﴿تُصِيبَنَا دَآئِرَةٞ: از گردش روزگار با مصیبت‌ها و سختی‌ها روبرو شویم.

۵۲- ﴿بِٱلۡفَتۡح: پیروزی برای رسول خدا.

۵۳- ﴿جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ: سوگندهای سخت.

۵۳- ﴿حَبِطَتۡ أَعۡمَٰلُهُمۡ: اعمال آنها باطل و بی‌ثمر شد.

۵۴- ﴿أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ: بر مسلمانان مشفق و مهربانند.

۵۴- ﴿أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ: در برابر کافران سرسخت، استوار و نیرومند هستند.

۵۴- ﴿لَوۡمَةَ لَآئِمٖ: در راه نصرت دین از سرزنش‌ هیچ سرزنش کننده‌ای.

۵۴- ﴿ٱللَّهُ وَٰسِعٌ: فضل و جود خدا فراوان است.

۵۷- ﴿هُزُوٗا وَلَعِبٗا: تمسخر و استهزا.

۵۹- ﴿تَنقِمُون: عیب می‌گیرید.

۶۰- ﴿مَثُوبَة: جزا و عقوبت.

۶۰- ﴿عَبَدَ ٱلطَّٰغُوتَ: شیطان را اطاعت و خدا را نافرمانی‌کرد.

۶۰- ﴿سَوَآءِ ٱلسَّبِيلِ: روش معتدل، اسلام.

۶۲- ﴿أَكۡلِهِمُ ٱلسُّحۡتَ: خوردن مال حرام، زشت‌ترین آن رشوت است.

۶۳- ﴿ٱلرَّبَّٰنِيُّونَ: پارسیان یا علما و فقهای یهود.

۶۳- ﴿ٱلۡأَحۡبَار: علمای یهود.

۶۴- ﴿مَغۡلُولَةٌ: از عطا و بخشش به اثر بخل بسته است.

۶۶- ﴿أُمَّةٞ مُّقۡتَصِدَةٞ: گروه میانه رو، مسلمانان.

۶۸- ﴿فَلَا تَأۡسَ: پس حزین و متأسف نباش.

۶۹- ﴿َٱلصَّٰبِ‍ُٔونَ: پرستند‌‌گان فرشته‌ها یا ستاره‌ها.

۷۱- ﴿فِتۡنَةٞ: بلا و عذاب شدید.

۷۵- ﴿خَلَتۡ: گذشته است.

۷۵- ﴿أُمُّهُۥ صِدِّيقَةٞ: مادرش بسیار راستگو و با خدا بود.

۷۵- ﴿يَأۡكُلَانِ ٱلطَّعَامَ: هر دو مثل انسان‌های دیگر غذا می‌خوردند پس چگونه او را خدا می‌پندارید.

۷۵- ﴿أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ: چگونه از پذیرش و اندیشیدن به این دلایل آشکار سرپیچی می‌کنند.

۷۷- ﴿لَا تَغۡلُواْ: افراط و از حد تجاوز نکنید.

۷۷- ﴿غَيۡرَ ٱلۡحَقِّ: تجاوز نادرست.

۸۰- ﴿سَخِطَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِمۡ: به سبب آنچه انجام دادند مورد غضب خدا قرار گرفتند.

۸۳- ﴿تَفِيضُ مِنَ ٱلدَّمۡعِ: چشمانشان از اشک لبریز و گهربار می‌شود.

۸۹- ﴿بِٱللَّغۡوِ فِيٓ أَيۡمَٰنِكُمۡ: قسم‌های بیهوده‌تان، قسم لغو آن است که در بارۀ چیزی قسم می‌خورد به باور‌ این‌که راست است اما حقیقت خلاف آن است، یا چیزی را به زبان می‌آورد که به آن قصد سوگند ندارد.

۸۹- ﴿عَقَّدتُّمُ ٱلۡأَيۡمَٰنَ: به قصد سوگند یاد کرده‌اید.

۹۰- ﴿َٱلۡأَنصَابُ: به اطراف کعبه سنگ‌های بود که مشرکین آنها را بزرگ می‌داشتند.

۹۰- ﴿ٱلۡأَزۡلَٰم: تیرهای‌که در جاهلیت با آنها فال می‌گرفتند.

۹۰- ﴿رِجۡسٞ: خبیث، پلید و نجس است.

۹۳- ﴿جُنَاحٞ: گناه.

۹۳- ﴿طَعِمُوٓا: چیزهای حرام را پیش از این‌که تحریم آنها اعلام شود، خوردند یا نوشیدند.

۹۴- ﴿لَيَبۡلُوَنَّكُمُ ٱللَّهُ: خدا شما را امتحان می‌کند.

۹۵- ﴿أَنتُمۡ حُرُمٞ: در حال احرام حج یا عمره هستید.

۹۵- ﴿ٱلنَّعَمِ: شتر، گاو، گوسفند و بز.

۹۵- ﴿بَٰلِغَ ٱلۡكَعۡبَةِ: به حرم برسد و آنجا ذبح شود.

۹۵- ﴿عَدۡلُ ذَٰلِكَ_: معادل و برابر آن طعام.

۹۵- ﴿وَبَالَ أَمۡرِهِ: سنگینی جزای عمل و عاقبت بد گناه خود را.

۹۶- ﴿لِلسَّيَّارَةِ: برای مسافران.

۹۷- ﴿ٱلۡبَيۡتَ ٱلۡحَرَامَ: مراد از کعبه، همه جای حرم است.

۹۷- ﴿قِيَٰمٗا لِّلنَّاسِ: برپادارنده مصالح دینی و دنیویی مردم.

۹۷- ﴿ٱلشَّهۡرَ ٱلۡحَرَامَ: ماه‌های حرام ذی‌القعده ذی‌الحجه، محرم و رجب.

۹۷- ﴿ٱلۡهَدۡيَ: قربانی که به کعبه فرستند.

۹۷- ﴿ٱلۡقَلَٰٓئِدَ: آنچه برای نشانه به گردن قربانی اندازند.

۱۰۳- ﴿بَحِيرَةٖ: شتری را می‌گفتند که پنج بار و بار آخر نر زاییده بودی گوش او را می‌شکافتند و برای بتها رها می‌کردند.

۱۰۳- ﴿سَآئِبَةٖ: شتر ماده که آن را به قصد شفا از مرض یا نجات در محاربه برای بتها رها می‌کردند.

۱۰۳- ﴿وَصِيلَة: شتری‌که بار اول و دوم ماده می‌زایید، آن را برای بت‌ها رها می‌کردند.

۱۰۳- ﴿حَامٖ: شتر نری‌که بچه بچه‌اش آبستن می‌شد آن را نه سوار می‌شدند و نه بردوشش بار می‌نهادند.

۱۰۴- ﴿حَسۡبُنَا: برای ما کافی است.

۱۰۵- ﴿عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡ: شما عهده‌دار خود باشید و خود را از گناه حفظ کنید.

۱۰۶- ﴿ضَرَبۡتُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ: سفر کردید.

۱۰۶- ﴿لَا نَشۡتَرِي بِهِۦ: ما بخاطر مال دنیا قسم ناحق نمی‌خوردیم.

۱۰۷- ﴿ٱلۡأَوۡلَيَٰنِ: نزدیکان و وارث‌های مُتوَفَّی .

۱۱۰- ﴿بِرُوحِ ٱلۡقُدُسِ: به جبریل.

۱۱۰- ﴿فِي ٱلۡمَهۡدِ: در شیر خوارگی.

۱۱۰- ﴿كَهۡلٗا: در حال کمال قوت، پس از فرود آمدن از آسمان.

۱۱۰- ﴿تَخۡلُقُ: صورت و شکل می‌ساختی.

۱۱۰- ﴿ٱلۡأَكۡمَهَ: کور مادرزاد را.

۱۱۱- ﴿ٱلۡحَوَارِيِّ‍ۧنَ: یاران نزدیک عیسی ÷.

۱۱۲- ﴿مَآئِدَةٗ: خوانهای پر از غذا.

۱۱۴- ﴿عِيدٗا: روز مبارک یا شادمانی.

۱۱۶- ﴿سُبۡحَٰنَكَ: پروردگارا، تو پاک و منزه‌ای، من چگونه این سخن را به زبان بیاورم.

۱۱۷- ﴿تَوَفَّيۡتَنِي: مرا گرفتی و زنده به آسمان بردی.