سورۀ نحل
۲- ﴿بِٱلرُّوحِ﴾: به وحی از جمله قرآن.
۴- ﴿نُّطۡفَةٖ﴾: آب حقیر.
۴- ﴿هُوَ خَصِيمٞ﴾: او حق ستیز است.
۵- ﴿ٱلۡأَنۡعَٰم﴾: شتر، گاو، گوسفند و بز.
۵- ﴿فِيهَا دِفۡءٞ﴾: هنگام سردی خود را به وسیله آن گرم نگاه میدارید.
۶- ﴿فِيهَا جَمَالٌ﴾: در آنها تجمل، زینت و وجاهت است.
۶- ﴿حِينَ تُرِيحُونَ﴾: هنگام غروب آنها را به جای شبشان میآورید.
۶- ﴿حِينَ تَسۡرَحُونَ﴾: بامداد که آنها را به چرا میبرید.
۷- ﴿تَحۡمِلُ أَثۡقَالَكُمۡ﴾: کالای گران بار شما را برمیدارند.
۷- ﴿بِشِقِّ ٱلۡأَنفُسِ﴾: با رنج و مشقت خود.
۹- ﴿قَصۡدُ ٱلسَّبِيلِ﴾: بیان راه راست و هموار.
۹- ﴿مِنۡهَا جَآئِرٞ﴾: برخی از راهها کج هستند.
۱۰- ﴿فِيهِ تُسِيمُونَ﴾: چهار پایان خود را در آن میچرانید.
۱۳- ﴿مَا ذَرَأَ لَكُمۡ﴾: آنچه برای منافع شما خلقکرده است.
۱۴- ﴿تَسۡتَخۡرِجُواْ مِنۡهُ﴾: از بحر خصوصاً از اقیانوس برون آورید.
۱۴- ﴿مَوَاخِرَ فِيهِ﴾: در دریا روان هستند و آب را به شدت میشکافند.
۱۵- ﴿رَوَٰسِيَ﴾: کوههای پابرجا.
۱۵- ﴿أَن تَمِيدَ بِكُمۡ﴾: تا شما را نلرزاند و پریشان نکند.
۱۶- ﴿عَلَٰمَٰت﴾: نشانههای سر راه که با آنها راه خود را پیدا میکنید.
۱۸- ﴿لَا تُحۡصُوهَآ﴾: توان شمردن آن را ندارید که بیپایان است.
۲۳- ﴿لَا جَرَمَ﴾: ثابت است یا ناچار یا در حقیقت.
۲۴- ﴿أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾: چیزهای باطلکه به کتب آنها نوشته است.
۲۵- ﴿أَوۡزَارَهُم﴾: گناهان خود را.
۲۶- ﴿ٱلۡقَوَاعِد﴾: ستونها و پایهها یا بنیاد.
۲۷- ﴿يُخۡزِيهِمۡ﴾: آنها را با شکنجه و عذاب خوار و ذلیل میکند.
۲۷- ﴿تُشَٰٓقُّونَ فِيهِمۡ﴾: درباره آنها با پیامبران دشمنی و ستیز میکردید.
۲۷- ﴿ٱلۡخِزۡيَ﴾: ذلت و رسوایی.
۲۷- ﴿ٱلسُّوٓءَ﴾: عذاب.
۲۸- ﴿فَأَلۡقَوُاْ ٱلسَّلَمَ﴾: گردن نهادند و اظهار فروتنی کردند.
۲۹- ﴿مَثۡوَى ٱلۡمُتَكَبِّرِينَ﴾: مسکن و جای متکبران.
۳۲- ﴿طَيِّبِينَ﴾: از پلیدی شرک و عصیان پاکند.
۳۴- ﴿حَاقَ بِهِم﴾: آنها را احاطهکرد یا بر آنها فرود آمد.
۳۶- ﴿ٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾: از پرستش معبودهای باطل و تمام آنهاییکه به گمراهی دعوت میکنند اجتناب کنید.
۳۶- ﴿حَقَّتۡ﴾: واجب و حتمی شد.
۳۸- ﴿جَهۡدَ أَيۡمَٰنِهِمۡ﴾: با قسمهای غلیظ و مؤکد کوشیدند.
۴۱- ﴿لَنُبَوِّئَنَّهُمۡ﴾: بدون شک آنها را جای میدهیم.
۴۱- ﴿حَسَنَةٗ﴾: خانه، جای آرامش یا بخششی نیکو.
۴۴- ﴿بِٱلۡبَيِّنَٰتِ﴾: آنها را با معجزهها فرستادیم.
۴۴- ﴿ٱلزُّبُرِ﴾: کتابهای آسمانیکه بیانگر قوانین الهی هستند.
۴۵- ﴿يَخۡسِفَ﴾: فرو برد.
۴۶- ﴿تَقَلُّبِهِمۡ﴾: سفرها وتجارتهای آنها.
۴۶- ﴿بِمُعۡجِزِينَ﴾: از عذاب خدا نمیتوانند فرار کنند.
۴۷- ﴿تَخَوُّفٖ﴾: ازترس عذاب یا کم شدن تدریجی اشخاص و اموال شان.
۴۸- ﴿مِن شَيۡءٖ﴾: هر جسم استاده و دارای سایه.
۴۸- ﴿يَتَفَيَّؤُاْ ظِلَٰلُهُۥ﴾: سایههای آن از جانبی به جانب دیگر حرکت میکند.
۴۸- ﴿سُجَّدٗا لِّلَّهِ﴾: فرمانبردار او تعالی.
۴۸- ﴿هُمۡ دَٰخِرُونَ﴾: سایهها نیز مانند صاحبان خود مطیع هستند.
۵۲- ﴿لَهُ ٱلدِّينُ﴾: تنها از خدای یگانه طاعت لازم است.
۵۲- ﴿وَاصِبًا﴾: دایم، واجب یا خالص.
۵۳- ﴿تَجَۡٔرُونَ﴾: به زاری و ناله از او کمک میخواهید.
۵۶- ﴿تَفۡتَرُونَ﴾: آن را به دروغ به خدا نسبت میدادید.
۵۸- ﴿هُوَ كَظِيمٞ﴾: اعماق جانش پر از خشم و اندوه میشود.
۵۹- ﴿يَتَوَٰرَى﴾: پنهان میشود.
۵۹- ﴿هُونٍ﴾: خواری.
۵۹- ﴿يَدُسُّهُ﴾: زنده در گورش کند.
۶۰- ﴿مَثَلُ ٱلسَّوۡءِ﴾: صفت بد ، کفر و جهالت.
۶۲- ﴿لَا جَرَمَ﴾: حق و راست است یا ناچار.
۶۲- ﴿مُّفۡرَطُونَ﴾: پیشاپیش به دوزخ فرستاده میشوند.
۶۶- ﴿لَعِبۡرَةٗ﴾: پند بزرگ و نشانه قدرت ماست.
۶۶- ﴿فَرۡث﴾: سرگین شکمبه.
۶۷- ﴿سَكَرٗا﴾: شراب را، سپس به مدینه تحریم شد.
۶۸- ﴿أَوۡحَىٰ رَبُّكَ﴾: پروردگارت وحی کرد، وحی در اینجا به معنی الهام و راهنمایی یا تسخیر است.
۶۸- ﴿بُيُوتٗا﴾: خانهها، زنبور عسل آن را برای تهیه عسل میسازد.
۶۸- ﴿يَعۡرِشُون﴾: کندوهاییکه برای زنبور عسل میسازند.
۶۹- ﴿ذُلُلٗا﴾: رام و آسان برای تو.
۷۰- ﴿أَرۡذَلِ ٱلۡعُمُرِ﴾: بدترین و زبونترین دوره عمر، بسیار پیر و خرف شدن.
۷۱- ﴿فَهُمۡ فِيهِ سَوَآءٌ﴾: تا آنها و بردگانشان در رزق مساوی باشند؟ نه.
۷۲- ﴿حَفَدَةٗ﴾: خدمتگارها و همکارها یا نبیرگان.
۷۶- ﴿أَحَدُهُمَآ أَبۡكَمُ﴾: یکی از آن دو گنگ مادرزاد.
۷۶- ﴿هُوَ كَلّ﴾: او نان خور اضافی و سربار است.
۷۷- ﴿كَلَمۡحِ ٱلۡبَصَرِ﴾: مانند یک نگاه پنهانی.
۸۰- ﴿تَسۡتَخِفُّونَهَا﴾: آنها را سبکبار مییابید.
۸۰- ﴿يَوۡمَ ظَعۡنِكُمۡ﴾: وقت سفر خود.
۸۰- ﴿أَثَٰثٗا﴾: اثاث خانههای شما مثل فرش.
۸۰- ﴿مَتَٰعًا﴾: اسباب که در زندگی و تجارت از آن بهر میگیرید.
۸۱- ﴿ظِلَٰلٗا﴾: چیزهایکه از سایه آنها استفاده میکنید مانند درختها.
۸۱- ﴿أَكۡنَٰنٗا﴾: مغارهها که در آن پناه میبرید.
۸۱- ﴿سَرَٰبِيل﴾: لباسها یا جوشنها.
۸۱- ﴿تَقِيكُم بَأۡسَكُمۡ﴾: در جنگها شما را از شمشیر و نیزه نگه میدارد.
۸۴﴿لَا هُمۡ يُسۡتَعۡتَبُونَ﴾: از آنها خواسته نمیشود که هم اکنون پروردگار خود را خوشنود سازند.
۸۵- ﴿لَا هُمۡ يُنظَرُونَ﴾: مهلت داده نمیشوند و عذابشان به تأخیر نمیافتد.
۸۷- ﴿ٱلسَّلَمَ﴾: گردن نهادن به حکم او تعالی.
۹۰- ﴿يَأۡمُرُ بِٱلۡعَدۡلِ﴾: خدا در امور اعتقادی، عملی و اخلاقی به اعتدال و میانهروی دستور میدهد. ﴿َٱلۡإِحۡسَٰنِ﴾: کار درست یا نفع رساندن به مردم. ﴿ٱلۡفَحۡشَآءِ﴾: گناهان بسیار زشت.
۹۰- ﴿ٱلۡبَغۡيِ﴾: سرکشی و ظلم بر مردم.
۹۱- ﴿كَفِيلًا﴾: شاهد، مراقب و ضامن.
۹۲- ﴿قُوَّةٍ﴾: محکم تابیدن.
۹۲- ﴿أَنكَٰثٗا﴾: تاب ریسمان را گشودن.
۹۲- ﴿دَخَلَۢا بَيۡنَكُمۡ﴾: در میان خود وسیله فساد، خیانت و فریب.
۹۲- ﴿أَن تَكُونَ أُمَّةٌ﴾: تا گروهی باشد.
۹۲- ﴿هِيَ أَرۡبَىٰ﴾: بسیارتر، قویتر و ثروتمندتر.
۹۲- ﴿يَبۡلُوكُمُ ٱللَّهُ بِهِ﴾: خدا شما را به این وسیله میآزماید که آیا به عهد خویش وفا میکنید.
۹۴- ﴿فَتَزِلَّ قَدَمُۢ﴾: پایتان از راه روشن اسلام میلغزد.
۹۶- ﴿يَنفَد﴾: نیست و نابود میشود.
۹۸- ﴿فَٱسۡتَعِذۡ بِٱللَّهِ﴾: به لطف خدا پناه ببر.
۹۹- ﴿سُلۡطَٰنٌ﴾: تسلط و قدرت.
۱۰۰- ﴿يَتَوَلَّوۡنَهُ﴾: او را دوست و فرمانروا انتخاب میکنند.
۱۰۲- ﴿رُوحُ ٱلۡقُدُسِ﴾: روح پاکیزه، جبریل.
۱۰۳- ﴿يُلۡحِدُونَ إِلَيۡهِ﴾: به آن نسبت میدهند که پیامبر را آموزش میدهد.
۱۰۷- ﴿ٱسۡتَحَبُّوا﴾: برتر دانستند و برگزیدند.
۱۰۸- ﴿طَبَع﴾: مهر نهاده است.
۱۰۹- ﴿لَا جَرَمَ﴾: ثابت است یا ناچار یا در حقیقت.
۱۱۰- ﴿لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ﴾: یار و یاور مهاجرین است.
۱۱۰- ﴿فُتِنُواْ﴾: بخاطر اسلام گرفتار رنج و عذاب شدند.
۱۱۲- ﴿رَغَدٗا﴾: پاکیزه، فراوان یا گوارا و بیزحمت.
۱۱۵- ﴿ٱلدَّمَ﴾: خون جاری.
۱۱۵- ﴿لَحۡمَ ٱلۡخِنزِيرِ﴾: تمام اجزای بدن خوک.
۱۱۵- ﴿أُهِلَّ لِغَيۡرِ ٱللَّهِ بِهِۦ﴾: هنگام سربریدن آن اسم غیر خدا ذکر شود.
۱۱۵- ﴿ٱضۡطُرّ﴾: نیازمندی مجبورش ساخته تا چیزهای حرام را بخورد.
۱۱۵- ﴿غَيۡرَ بَاغٖ﴾: برای کسب لذت محرمات را نخورد یا همیشه این حالت را اختیار نکند.
۱۱۵- ﴿لَا عَادٖ﴾: از سدرمق تجاوز نکند.
۱۲۰- ﴿كَانَ أُمَّةٗ﴾: ابراهیم ÷معلم خوبیها یا یگانه مؤمن بود.
۱۲۰- ﴿قَانِتٗا لِّلَّهِ﴾: فرمانبردار اوتعالی.
۱۲۰- ﴿حَنِيفٗا﴾: از باطل رو گردان و مایل به دین حق بود.
۱۲۱- ﴿ٱجۡتَبَىٰهُ﴾: او را به نبوت برگزید.
۱۲۳- ﴿مِلَّةَ إِبۡرَٰهِيمَ﴾: شریعت او که یکتا پرستی است.
۱۲۴- ﴿جُعِلَ ٱلسَّبۡتُ﴾: تعظیم شنبه و فراغت برای عبادت در آن روز فرض شد.
۱۲۷- ﴿ضَيۡق﴾: دلتنگ.