تفسیر و بیان کلمات قرآن

فهرست کتاب

سورۀ لقمان

سورۀ لقمان

۶- ﴿لَهۡوَ ٱلۡحَدِيثِ: سخن باطل ‌که انسان را از خیر و عبادت باز دارد.

۶- ﴿هُزُوًا: به استهزاء.

۷- ﴿وَلَّىٰ مُسۡتَكۡبِرٗا: با تکبر از تفکر در آن اعراض می‌کند.

۷- ﴿وَقۡرٗا: کریی مانع از شنیدن.

۱۰- ﴿بِغَيۡرِ عَمَدٖ: بدون پایه و ستون.

۱۰- ﴿رَوَٰسِيَ: کوه‌های استوار.

۱۰- ﴿أَن تَمِيدَ بِكُمۡ: تا شما را تکان ندهد.

۱۰- ﴿بَثَّ فِيهَا: در روی زمین پراکنده کرد.

۱۰- ﴿زَوۡجٖ كَرِيم: نوع خوب و پرمنفعت.

۱۲- ﴿لُقۡمَٰنَ: لقمان شخصی صالح و حکیم بود نه پیامبر.

۱۲- ﴿ٱلۡحِكۡمَةَ: عقل، فهم، زیرکی و سخن راست و درست.

۱۴- ﴿وَصَّيۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ: به انسان دستور دادیم و موظفش ساختیم.

۱۴- ﴿وَهۡنًا: در حال ناتوانی.

۱۴- ﴿فِصَٰلُه: پایان دوره شیرخوارگی آن.

۱۵- ﴿أَنَابَ إِلَيَّ: به اخلاص و طاعت به سوی من آمده است.

۱۶- ﴿مِثۡقَالَ حَبَّةٖ...: به وزن کوچکترین چیز...

۱۸- ﴿لَا تُصَعِّرۡ خَدَّكَ لِلنَّاسِ: به تکبر و غرور روی خود را از مردم نگردان.

۱۸- ﴿مَرَحًا: به سرکشی، غرور و خودپسندی.

۱۸- ﴿مُخۡتَالٖ فَخُورٖ: متکبر، کسی‌که به خصال نیک خود فخر کند.

۱۹- ﴿وَٱقۡصِدۡ فِي مَشۡيِكَ: در راه رفتن حد وسط را اختیار کن.

۱۹- ﴿ٱغۡضُض: آهسته بدار.

۲۰- ﴿سَخَّرَ لَكُم: برای منافع شما مسخر کرده است.

۲۰- ﴿أَسۡبَغَ: تمام، فراوان و کامل کرد.

۲۲- ﴿يُسۡلِمۡ وَجۡهَهُ...: همه امور خود را بسپارد...

۲۲- ﴿ٱسۡتَمۡسَكَ: چنگزده دلبستگی یافته و پناه برده است.

۲۲- ﴿بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ: به عهد و پیمان مطمئن.

۲۴- ﴿عَذَابٍ غَلِيظٖ: عذاب شدید، دوزخ.

۲۷- ﴿يَمُدُّهُ: بر او افزوده شود.

۲۷- ﴿سَبۡعَةُ أَبۡحُرٖ: هفت دریای پرآب دیگر.

۲۷- ﴿مَّا نَفِدَتۡ: به پایان نرسد.

۲۷- ﴿كَلِمَٰتُ ٱللَّهِ: مقدرات و عجایب صنعت یا علم الهی [۴].

۲۹- ﴿يُولِج: داخل می‌کند.

۳۲- ﴿غَشِيَهُم مَّوۡجٞ: موجی بالای سر آنها قرار بگیرد.

۳۲- ﴿كَٱلظُّلَلِ: مانند ابر یا کوه‌های سایه افکن.

۳۲- ﴿فَمِنۡهُم مُّقۡتَصِدٞ: عده‌ای خدا را شکر و به عهد خود وفا می‌کنند.

۳۲- ﴿خَتَّارٖ كَفُورٖ: غدَّا و ناسپاس.

۳۳- ﴿يَوۡمٗا لَّا يَجۡزِي...: روزی‌که در آن چیزی را دور نمی‌کند...

۳۳- ﴿فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ: شما را به لذت‌های خود سرگرم نکند و فریب ندهد.

۳۳- ﴿ٱلۡغَرُور: شیطان اغواگر و امثال آن.

[۴] شیخ مخلوف می‌گوید: ﴿كَلِمَٰتُ ٱللَّهِ(مقدوراته وعجائبه أو معلوماته) یعنی: تقدیرها و شگفتی‌ها یا معلوماتش. می‌گویم: تفسیر ﴿كَلِمَٰتُ ٱللَّهِبه تقدیرات و معلومات، مخالف فهم سلف در این زمینه است و همچنین کنار گذاشتن ظاهر لفظ است، بلکه کلمات خداوند -پاک و منزه- همان کلام و سخن او می‌باشد که پایان ندارد؛ زیرا الله اول است بی‌آنکه آغازی داشته باشد و آخر است بی‌آنکه پایانی داشته باشد و پیوسته و همیشه سخن گفته است و هر آنچه که بخواهد و هرگاه که اراده کند می‌گوید و کلام او در گذشته و آینده هیچ حد و مرزی نداشته و ندارد و درختان و دریاهایی که مقدر نموده تا کلمات الله را بنویسند به ناچار تمام می‌شوند و پایان می‌پذیرند اما کلام الله هیچ پایانی ندارد. تفسیر ﴿كَلِمَٰتُ ٱللَّهِبه تقدیرات یا معلومات شامل امور وجودی و امور عدمی می‌شود، در حالی که ویژگی کلمات الله این است که هیچ پایانی ندارد و از امور وجودی است. به نظر می‌رسد تفسیری که مؤلف ذکر نموده بر اساس مذهب اشاعره در مورد کلام الله است، زیرا آنها می‌گویند که کلام الله معنایی واحد درونی و قدیمی است و وصف تعدد شامل آن نمی‌شود. این تعریف مخالف با مذهب اهل سنت و جماعت است که می‌گویند: «خداوند متعال پیوسته و همیشه به هر کلامی که بخواهد و هرگونه که بخواهد سخن می‌گوید و کلامش پایانی ندارد و خداوند این گونه وصف می‌شود که: گفت و می‌‌گوید، ندا داده و ندا می‌دهد، همانگونه خداوند متعال درباره‌ی خودش چنین خبر داده است او از هر کسی به نفس خویش آگاه‌تر است و از آفریده‌هایش صادق‌تر و نیکو سخن‌تر است». (نگا: تفسیر ابن جریر ۲۱/۸۰-۸۲ ، تفسیر بغوی ۶/۲۹۲ و تفسیر سعدی ۶/۱۶۶). (برگرفته از مقاله‌ «التعقیبات المفیدة على کتاب کلمات القرآن تفسیر وبیان للشیخ مخلوف»، نوشته‌ای دکتر محمد بن عبدالرحمن الخمیس).