سورۀ مؤمنون
۱- ﴿أَفۡلَحَ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ﴾: مؤمنان کامیاب و سعادتمند شدند و نجات یافتند.
۲- ﴿خَٰشِعُونَ﴾: فروتن، ترسان و آرام باشند.
۳- ﴿ٱللَّغۡوِ﴾: گفتار و کردار ناپسند.
۷- ﴿ٱلۡعَادُونَ﴾: از حلال به حرام تجاوز کردند.
۱۱- ﴿ٱلۡفِرۡدَوۡس﴾: عالیترین و بهترین جای بهشت.
۱۲- ﴿سُلَٰلَةٖ﴾: شیرهایکه از غذا به وجود آمده است.
۱۳- ﴿قَرَارٖ مَّكِينٖ﴾: جای مطمئن، رَحم.
۱۴- ﴿عَلَقَةٗ﴾: خون بسته.
۱۴- ﴿مُضۡغَة﴾: تکهای گوشت به اندازهایکه جویده شود.
۱۴- ﴿خَلۡقًا ءَاخَرَ﴾: متفاوت از اول با دمیدن روح در آن.
۱۴- ﴿فَتَبَارَكَ ٱللَّهُ﴾: خدا بزرگ یا خیر و احسانش فراوان است.
۱۴- ﴿أَحۡسَنُ ٱلۡخَٰلِقِينَ﴾: زبردست و ماهرترین آفرینندگان است.
۱۷- ﴿سَبۡعَ طَرَآئِقَ﴾: هفت طبقه آسمان یا راههای رفت و آمد فرشتگان یا مدار ستارگان.
۱۸- ﴿بِقَدَرٖ﴾: به اندازه نیاز و مصالح انسان.
۲۰- ﴿شَجَرَةٗ﴾: درخت زیتون.
۲۰- ﴿بِٱلدُّهۡنِ﴾: میوه آن دارای روغن زیتون است.
۲۰- ﴿صِبۡغٖ لِّلۡأٓكِلِينَ﴾: خورش انسان که با نان خوره شود.
۲۱- ﴿ٱلۡأَنۡعَٰمِ﴾: شتر،گاو، گوسفند و بز.
۲۱- ﴿لَعِبۡرَةٗ﴾: پند و اندرز و نشانه قدرت و رحمت خداست.
۲۲- ﴿عَلَيۡهَا﴾: بر شتر.
۲۴- ﴿ٱلۡمَلَؤُاْ﴾: سران و بزرگان قوم.
۲۴- ﴿يَتَفَضَّلَ عَلَيۡكُمۡ﴾: ریاست شما را بدست گیرد.
۲۵- ﴿بِهِۦ جِنَّةٞ﴾: گرفتار جنون شده یا جن عقل او را برده است.
۲۵- ﴿فَتَرَبَّصُواْ بِهِ﴾: در باه او صبر کنید و در انتظار بمانید.
۲۷- ﴿بِأَعۡيُنِنَا﴾: در حفظ و مراقبت ما.
۲۷- ﴿فَارَ ٱلتَّنُّورُ﴾: آب از تنور نان فوران کرد.
۲۷- ﴿فَٱسۡلُكۡ فِيهَا﴾: درکشتی داخل شو.
۲۹- ﴿مُنزَلٗا﴾: جای فرود آمدن.
۳۰- ﴿لَمُبۡتَلِينَ﴾: همانا بندگان خود را با این آیات میآزمایم.
۳۱- ﴿قَرۡنًا ءَاخَرِينَ﴾: قومی دیگر را، عاد اول قوم هود.
۳۳- ﴿أَتۡرَفۡنَٰهُمۡ﴾: نعمت فراوان به آنها دادیم اما ناسپاسی کردند.
۳۶- ﴿هَيۡهَاتَ﴾: وقوع این وعدهها بسیار بعید است.
۴۱- ﴿فَأَخَذَتۡهُمُ ٱلصَّيۡحَةُ﴾: پس آواز جبریل یا عذاب بنیان برانداز دیگر آنها را گرفت.
۴۱- ﴿فَجَعَلۡنَٰهُمۡ غُثَآءٗ﴾: پس مانند کف روی سیل نابودشان ساختیم.
۴۱- ﴿فَبُعۡدٗا...﴾: نابود باد یا از رحمت حق دور باد...
۴۲- ﴿قُرُونًا ءَاخَرِينَ﴾: ملتهای دیگری را.
۴۴- ﴿تَتۡرَا﴾: پیدرپی در زمانهای مختلف.
۴۴- ﴿جَعَلۡنَٰهُمۡ أَحَادِيثَ﴾: ایشان را تنها داستانهای شگفت انگیز قرار دادیم.
۴۵- ﴿سُلۡطَٰنٖ مُّبِينٍ﴾: حجت روشن و آشکار کننده حق.
۴۶- ﴿قَوۡمًا عَالِينَ﴾: گروه متکبر یا ستمگر مغرور.
۵۰- ﴿ءَاوَيۡنَٰهُمَآ﴾: آن دو را رساندیم.
۵۰- ﴿إِلَىٰ رَبۡوَةٖ﴾: به جایی بلندتر از نقاط دیگر.
۵۰- ﴿مَعِينٖ﴾: چشمه آب روان و زلال.
۵۲- ﴿أُمَّتُكُمۡ﴾: ملت و شریعت شما.
۵۳- ﴿فَتَقَطَّعُوٓاْ أَمۡرَهُم﴾: امور دین خود را به پراکندگی کشاندند.
۵۳- ﴿زُبُرٗا﴾: به گروهها و فرقههای مختلف.
۵۴- ﴿غَمۡرَتِهِمۡ﴾: جهالت و گمراهیشان.
۵۵- ﴿أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِۦ﴾: آنچه به کمک آنها قرار میدهیم.
۵۷- ﴿مُّشۡفِقُونَ﴾: ترسان و هراسانند.
۶۰- ﴿يُؤۡتُونَ مَآ ءَاتَواْ﴾: زکات و صدقات میدهند.
۶۰- ﴿قُلُوبُهُمۡ وَجِلَةٌ﴾: دلهایشان هراسان است که مبادا اعمالشان قبول نشود.
۶۲- ﴿وُسۡعَهَا﴾: به اندازه طاقتش، از اعمال.
۶۳- ﴿غَمۡرَة﴾: جهالت و غفلت.
۶۴- ﴿مُتۡرَفِيهِم﴾: ثروتمندانشان را که ثروت آنها را گمراه و ناسپاس ساخته است.
۶۴- ﴿يَجَۡٔرُون﴾: به پیشگاه خدا زاری و ناله میکنند.
۶۶- ﴿تَنكِصُون﴾: از پذیرش آن اعراض میکردید.
۶۷- ﴿مُسۡتَكۡبِرِينَ بِهِ﴾: به اهل حرم بودن میبالیدید و خود را بزرگ میشمردید.
۶۷- ﴿سَٰمِرٗا﴾: به اطراف آن جلسات شب نشینی تشکیل میدادید.
۶۷- ﴿تَهۡجُرُون﴾: نسبت به قرآن سخن زشت و یاوه میگفتید.
۷۰- ﴿بِهِۦ جِنَّةُۢ﴾: گرفتار جنون شده است.
۷۱- ﴿بِذِكۡرِهِمۡ﴾: قرآن را که مایه افتخار و شرف آنهاست.
۷۲- ﴿خَرۡجٗا﴾: دست مزد و اجرت.
۷۴- ﴿لَنَٰكِبُونَ﴾: از حق منحرف میشوند.
۷۵- ﴿لَّلَجُّواْ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ﴾: در گمراهی و کفر خود غرق میشوند.
۷۵- ﴿يَعۡمَهُون﴾: راه راست و درست را نمییابند یا حیران میشوند.
۷۶- ﴿فَمَا ٱسۡتَكَانُواْ﴾: فروتنی نشان ندادند.
۷۶- ﴿مَا يَتَضَرَّعُونَ﴾: در پیشگاه خدا دعا و زاری نکردند.
۷۷- ﴿مُبۡلِسُونَ﴾: حیران و نومید از خیر و خوبی.
۷۹- ﴿ذَرَأَكُم﴾: شما را آفرید و به زاد و ولد در زمین پراکنده ساخت.
۸۳- ﴿أَسَٰطِيرُ ٱلۡأَوَّلِينَ﴾: دروغهای که در کتابهاشان نوشته است.
۸۸- ﴿مَلَكُوتُ﴾: فرمانروایی عظیم و گسترده.
۸۸- ﴿هُوَ يُجِيرُ﴾: اوست فریادرس و هرکه را بخواهد کمک و دفاع میکند.
۸۸- ﴿لَا يُجَارُ عَلَيۡهِ﴾: هیچ کس نمیتواند مانع عذاب و عقاب او شود.
۸۹- ﴿فَأَنَّىٰ تُسۡحَرُونَ﴾: پس چگونه فریب میخورید، از یکتا پرستی کناره میروید.
۹۷- ﴿أَعُوذُ بِكَ﴾: به تو پناه میبرم و از تو نیرو میخواهم.
۹۸- ﴿هَمَزَٰتِ ٱلشَّيَٰطِينِ﴾: وسوسههای فساد انگیز اهریمنان.
۱۰۰- ﴿مِن وَرَآئِهِم﴾: پیش روی آنها.
۱۰۰- ﴿بَرۡزَخٌ﴾: مانعی است.
۱۰۴- ﴿تَلۡفَحُ﴾: میسوزاند.
۱۰۴- ﴿كَٰلِحُون﴾: با چهره عبوس یا لبها از اثر سوختن جمع شده و دندانها نمایان است.
۱۰۶- ﴿غَلَبَتۡ عَلَيۡنَا﴾: برما چیره شد.
۱۰۶- ﴿شِقۡوَتُنَا﴾: بخت بد یا لذات و شهوات ما.
۱۰۸- ﴿ٱخۡسَُٔواْ فِيهَا﴾: مثل سگ دور شوید، در دوزخ بمانید.
۱۱۰- ﴿سِخۡرِيًّا﴾: مورد استهزاء و تمسخر.
۱۱۶- ﴿فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ﴾: مقام و عظمت او تعالی بلند و از بیهودگیها منزه است.