س۷: گاهاً گفته میشود: (سلفیتِ قبل از اختلافات) و (سلفیتِ بعد از اختلافات) این تعبیر به معناست؟ اهمیت ایدهی مورد نظر چیست؟
اختلاف مورد نظر در اینجا اختلاف عقیدهایست که در میان مسلمانان بروز کرده است. این دگراندیشیها در قالب نظریات نوپیدایی که با اعتقادات صحابهشدر تضاد بود، نمودار گشت. اما این نظریه پردازانِ جدید تعدادی انگشتشمار بودند. بعداً آیندگانی همانند: خوارج، شیعه و قدریه از آنان دنبالهروی کردند. این نوآوریهای اعتقادی در مدارس فکری عقیدهای و در اوایل عصر عباسیان متبلور شد. سپس رشد و نمو و شاخ و برگ پیدا کرد و گروههای فراوانی از قبیل معتزله، کلابیه، اشاعرة، ماتریدیة، و مرجئة و... به آن مبتلا شدند.
سلفیتِ قبل از اختلافات، همان سلفیتِ ایمان از منظر صحابهشو تابعین که به ایشان نزدیک بودند، میباشد. تابعینی که ایمان را از کتابِ اللهﻷو سنت رسولصو مستقیماً از اصحابشفرا میگرفتند. آنان که قبل از برداشت شخصی خویش از قرآن و سنت، فهم صحابه را بر تصورات ذهنی خود ترجیح میدادند.
سلفیت بعد از اختلافات، ایده و تصمیماتی بود که سلفیها بعد از پیدایش اندیشهی اختلافِ اعتقادی، اتخاذ نمودند. به عنوان بهترین نمونه برای این مُدل، میتوان به جبههگیری امام احمد بن حنبل در مقابل معتزله در جریان مخلوق بودن قرآن، اشاره کرد. سلفیتِ بعد از اختلافات، در تألیفاتی که مسایلِ اعتقادی اختلافیِ آن در میدان فکری، از نظر انتخاب، دستهبندی و پژوهش، بر مبنای عصر رسولصبنا شده بود، تجلّی پیدا کرد.
پس سلفیتِ پیش از اختلافات در نزد صحابهش، اسلام را در لباسِ مقابله با جاهلیتِ محضی که اعتقادات آن قبل از ظهور اسلام به ارث رسیده بود، به نمایش میگذاشت. و سلفیتِ بعد از اختلافات، فهم و برداشت پاک و درستِ اسلامی در مواجهه با روشهای خارج از باورهای صحابهشکه از قرآن و سنت گرفته شده بود را، به نمایش میگذاشت.
پس سلفیت قبل از اختلافات یعنی بازگشت به قرآن و سنت با فهم نسل اول(صحابهش) و بی نیازی از تحقیق و بررسی آراء اعتقادی در بین امت. آنهم بعد از پراکندگی و زیاد شدن جریانات فکری. چنانکه علمای سلفی در ردّ بر مخالفین در اصول عقیده، و بیان انحرافات و دوری آنان از حق، کتابهایی را به رشتهی تحریر در آوردهاند.
و سلفیت بعد از اختلافات یعنی قبول نوشتهها و دیدگاههای علمای سلفی در عصرهای بعد از اختلاف، و استفاده از این آثار در شناختِ میزان انحرافات و گمراهی فرقههای مخالف این انحرافات که گاهاً ریز بوده و بر برخی از مردم پوشیده مانده است.
با توجه به اینکه برخی از علما و متفکرین هیچ توجهی به تفاوتها و اشتباهاتِ فرقههای منحرف از روش اهل سنت و جماعت و عقیده سلف ندارند، یا بنا بر عدم اطلاع کافی از حجم این انحرافات و تاثیر مخربِ آن، آن را بی اهمیت شمردهاند، تمام این موارد بعد از بروز اختلافات بیان میدارد که باید به نوشتهها و رویکرد سلفیها که فرقههای منحرف را رد نموده و روش و اعتقاد آنان را نقد و انتقاد میکند، اهمیت بهسزایی داده شود.
گفتار و مقولات فرقههای منحرف، باعث ازدیاد کتب عقیده شده است و به بسیاری از علوم اسلامی از قبیل سنت، تفسیر، فقه، لغت و حتی به موضوعِ ادب و رقایق [۶]هم سرایت کرده است و بدون استثنا طلاب علم در بحث و پژوهشهای خود به آن بر خواهند خورد. لذا بر طلاب علم است که بر نوشتههای ائمهی سلفی در باب عقیده، اشراف کامل داشته باشند تا بتوانند مطالب درست از نادرست، حق از باطل و سنت از بدعت را تشخیص دهند.
آنچه باعث تقویت این مطلب میگردد این است که:
۱- عموم مطالبی که سلفیهای قبل از اختلافات شآن را بیان داشته اند در برخی جریانات عقیدهای مجمل و کلّی است. زیرا در دورهی ایشان بسان دورانِ بعد که اوضاع وخیم شد، نیاز به شرح و بسط مسایل عقیدهای نبود. اوضاع وخیم و بدی که سلفیِ بعد از دوران اختلافات را بر آن داشت تا در راستای حفظ عقیدهی مسلمانان و عدم خروج ایشان از عقیدهی سلف، مفصلاً وارد بحثهای عقیده شوند.
۲- دعوتگران منحرف، مخالفانِ عقیدهی صحابهش- که از کتاب الله و سنت یاری میجستد- نمیخواستتند از درِ مخالفت با قرآن و سنت و گفتار سلف صالح برآیند؛ چرا که در این صورت مسلمانِ معتقد و پایبند به کتاب و سنت بر مبنای فهم سلف صالح، به راحتی از آنان کناره میگرفت. لیکن آنان تظاهر کردند که در دفاع از اسلام خشمگین میشوند و با رغبت کامل اللهﻷرا در اسماء و صفات منزه و پاک میدارند و طعنهزنان دینی را رد میکنند. و چنان شواهد، علل و توجیهات فراوانی بیان میدارند که شخصِ ناآگاه از نوشتهها و گفتارِ علمای سلفی که نسل در نسل نسبت به انحرافات و تاثیرات مخرب این افراد روشنگری کرده اند، به اشتباه خواهد افتاد.
اما عموم مسلمانان که به صورت تخصصی به تحصیل علوم دینی نمیپردازند، باید سلفیت قبل از اختلافات به آنان عرضه شود. تا عقیده سلف برایشان ثابت شده و پایدار بماند. هرگز نباید مسایل اختلافی و نظریات فرقههای منحرف به آنان آموزش داده شود. این کار باعث میشود که اگر نظریهی مخالف اعتقاداتِ سلف بر آنان عرضه شود، یا خودشان در معرض چنین افکاری واقع شوند، محفوظ بمانند [۷].
[۶] احادیثِ اخلاقی ایمانی که با پند و ارشاد، دل را نرم کرده و باعث ازدیاد ایمان میگردد. مترجم [۷] شاید بتوان جهت معرفی سلفیتِ قبل از اختلاف برای عموم مسلمانان ، کتاب (التوحید الذی هو حق الله علی العبید) نوشتهی محمد بن عبدالوهاب /را به عنوان یک نمونهی عملی، معرفی نمود. البته این کتاب با بیانی ساده و روان به برخی از مسایل بعد از اختلافات هم اشاره دارد.