پرسش و پاسخهایی پیرامون سَلَفیّت

فهرست کتاب

س۶۸: چرا سلفی‌ها متهم‌اند که فقط از اساتید سلفی خویش علم می‌آموزند، آن‌ها را بسیار بالا برده و از سخنان آنان سر بر نمی‌تابند، در نظر ایشان همیشه این اساتید درست گفته‌اند و تمام مسایل را می‌دانند؟

س۶۸: چرا سلفی‌ها متهم‌اند که فقط از اساتید سلفی خویش علم می‌آموزند، آن‌ها را بسیار بالا برده و از سخنان آنان سر بر نمی‌تابند، در نظر ایشان همیشه این اساتید درست گفته‌اند و تمام مسایل را می‌دانند؟

در حقیقت باید گفت: این تهمتی بسیار بزرگ است. زیرا سلفی‌ها وقتی می‌بینند قوانین عقیدتی و فروعِ دین در میان امت پدیدار گشته است از همه‌ی مردم شادمان‌تر و خوش‌حال‌تر هستند. حتی اگر ببینند فضیلتِ آشکار نمودنِ این مهم به دیگران بر‌می‌گردد. چرا که آنان حق را فقط و فقط برای الله متعال می‌خواهند و بس. و همیشه برای بندگان صالحِ الاهی آرزوی توفیق روز افزون از اللهطلب می‌کنند.

لذا حقایقی وجود دارد که باید آن‌را گوشزد نمود:

۱- سلفی‌ها تقلید را نمی‌پذیرند و خواهان دلیل هستند. شیفته‌ی تشخیص احکام درست از نادرست هستند. لذا تنها نقلِ اقوالِ مذاهب فقهی چهارگانه آنان را قانع نمی‌کند. مگر این که سخن صواب و درست یا قول راجح را بر حسب قدرت ادلّه‌ دریابند.

۲- سلفی‌ها به عنوان طلاب دین می‌کوشند و معتقدند فقط وقتی از فهم و درک یک مسئله عاجز شدیم و نتوانستیم میان ادلّه‌ی معارض ترجیبح دهیم، باید تقلید نمود. آن‌ها می‌گویند دیگران هم نباید تقلید کنند. مگر کسی که قدرت بررسی اقوال و دلایل علما را ندارد. سلفی‌ها خوب می‌دانند که آنان مجتهدین دینی نیستند. چرا که درجه‌ و رتبه‌ی اجتهاد بسیار بالاست. با ادعا و آرزو نمی‌شود به آن دست یافت. لیکن ایشان طالبان دین‌اند. با جدیت کامل دین را فرا می‌گیرند. و برای یادگیری و تحصیل احکام دینی که بدان نیازمند هستند، تلاش می‌کنند. سلفی‌ها عیب نمی‌دانند اگر ببیند طلابی هستند که می‌توانند دلایل دینی را بررسی و مقایسه کنند و برحسب قوّت و قدرتِ دلیل، بعضی را بر برخی دیگر ترجیح دهند.

وظیفه‌ی هر مسلمان است که به این کار تشویق نماید؛ نه این که حمله‌ور شده و بر ایشان خُرده‌گیری کرده و خوارشان کند.

لذا سلفی‌ها از اول تا آخر پیرو بوده‌اند نه مبتدع و نوآور. هر گفتاری از ائمه‌ی اهل سنت را که با قرآن و سنت موافق باشد، قبول می‌کنند. معتقدند حق، خارج از مجموعِ اقوال ائمه‌ نیست و امّت برای امور دینی نیازمند گفتار ایشان هستند.

۳- سنت نبوی به ما می‌آموزد که عالم‌تر و فقیه‌تر را بنا بر نیاز به علمِ آن شخص، بر دیگران مقدم نماییم. علمای منتسب به روش سلفییت در رویکرد خویش تلاش می‌کنند در مسیر قرآن و سنت حرکت کنند. بر اقوال ائمه اطلاع کافی دارند و ادلّه‌ی آنان را می‌فهمند و قادر به ترجیح میان اقوال آن‌ها هستند. آنان حاملان فقه صحیحی هستند که مسلمان را نسبت به دینشان آگاه می‌کنند و آنان را از تلاش خسته کننده و بی‌فایده‌ی میان اقوالی که دلیلش را نمی‌داند و یا قدرت ترجیح یکی بر دیگری را ندارد و منجر به حیرانی می‌گردد، باز می‌دارد.

امروزه فراگیری علم از علمای سلفی که پایبند قرآن و سنت و فهم سلف صالح و رجوع به گفتار ائمه‌ی دین و ترجیح میان اقوال آن‌ها هستند، در زمره‌ی اسناد عالی که بسیار کم‌یاب و نادر می‌باشد، است. نه تنها کمیاب است بلکه عنقریب است مفقود و نایاب گردد. الله جزای خیر دهاد! آن ‌را که با تحقیق، مختصر کردن، تصحیح و تضعیف کردن، راه فهم سنت را بر امت آسان و دست‌یافتنی می‌گرداند. احکام و مسایل فروع و اصول را که به فراموشی می‌گرایید، به یاد آورد و دست نیافتنی‌ها را در دسترس قرار داد و پنهان‌ها را آشکار کرد. الله جزای خیرش دهاد! این زحمت‌ها در گوشه کنار دنیا در دسترس جوانان اسلامی است و از اقصی نقاط جهان از این نوشته‌ها و فتواها بهره می‌برند.

مطالب این کتاب‌ها را به ذهن سپرده و حفظش کردند و بر مدعیانِ زبان دراز غالب آمده و گوی سبقت را از آنان ربوده‌اند. مدعیانی که فکر می‌کنند چیزی بارشان است، یا مردم می‌پنداشتند که این آقایان علمی دارند. خود و مردم این مدعیان دروغین را علمای بزرگوار می‌دانستند و سخنانِ نادرست را ترویج داده و بسیاری را گمراه می‌کردند.