س۶۹: چرا سلفیها متهم به طعنه و عیبجویی در ائمهی مذاهب چهارگانه و خُردهگیری بر آنان هستند؟
این دروغی است که بیشتر به تهمت میماند. سلفیها تقلید را رد کرده و دلیل را برمیگزینند و در هر حکمی خواهان دلیلاند. اگر حکم یک امام را ترک و حکم امامی دیگر را بر آن مقدم میدارند، بر اساس دلیل و برهان است. و این به معنای طعنه به آن امام مجتهد و عالم گرانقدر نیست. چرا که هر عالم و مجتهدی نهایت تلاش و کوشش را برای شناخت و رسیدن به حق به کار میگیرد؛ حال اگر به نتیجهی درست دست یافت به فضل الاهی دارای دو اجر است و اگر به خطا رفت به دلیل تلاشش یک اجر برده است.
حقیقتاً سلفیها از همهی مردم، بیشتر عامل به اقوال ائمهی اربعه و دیگر ائمهی صحابه و تابعین هستند. آنها بیشتر از همهی مردم از ائمه درس میگیرند و به آنان منتسب هستند. هرگز آراء فقهی سلفیها بعد از ترجیح میان آراء فقهی مختلف، از اقوال یکی از فقها خارج نیست.
آیا بر کسی که در نظریاتِ ائمهی اربعه رحمهم الله به دنبال حق و فتوای درست است، عیب و ننگی هست؟! کدام یک راهیافتهتر هستند؟ کسی که تمام فتواهای مذهب را قبول کرده و درست را همچون نادرست و غلط را بسان صواب میداند، یا کسی که بدون بدگویی و طعنه میانِ قولِ صحیح و نا صحیح فرق قایل میشود؟!.
سلفیها در این راستا پیروان ائمه هستند نه مبتدع و نوآور. چرا که ائمهی اربعه خود تشویق کردهاند که سخنان ایشان در ترازوی کنکاش و سنجش قرار گیرد و با قرآن و حدیث مقایسه شود، و در آخر هر کدام که موافق آمد را برگزینند. سلفیها بر این باورند که امت اسلامی آنچه در دین بدان نیاز دارند، در مجموعِ مذاهب ائمه یافت میشود.