س۲۵: چرا سلفیها پیوسته و مدام از روش متکلمین رویگردانی میکنند؟
به چندین دلیل سلفیها روش و نظریات عقلیِ اهل کلام را رد میکنند از جمله:
۱- در مورد امورِ دین و احکامش، در قرآن و سنت چنان غنا و ثورتی وجود دارد، که به غیر آن دو نیازی نیست. دین با پایان بعثت رسولصکامل شد. و هر آنچه امت در مسایل دینی بدان محتاج بوده است را، رسولصبه صورت شفاف و کامل بیان داشته است. از این رو هر مسئلهای که در زمان رسولصجزو دین نبوده است، هیچ ارتباط و سنخیتی با دین ندارد.
۲- اصطلاحات متکلمین در کتاب الله و سنت نیامده است. استعمال این واژهها باعثِ شکاف صفوف مسلمانان شد. درگیریها و خصومتها فراوان گشت و در پی آن به دلیل عدم همسویی و اتفاق بر مفاهیم و ترکیب این اصطلاحات، فرقهها و گروههای زیادی نیز پدیدار گشت. اما بازگشت به قرآن و سنت در اختلافات، امت را از این بلا و مصیبتها دور میدارد.
۳- عدم تواناییِ عموم مسلمین از تحقیق و بررسی در علوم عقلی و تسلّط برآن. در نقطهی مقابل میبینیم اکثر مسلمانها با سطوح مختلف ذهنی و استعدادهای متفاوت به راحتی قرآن و سنت را درک میکنند. چنانکه الله ﻷکتاب خویش را اینگونه توصیف مینماید: ﴿وَلَقَدۡ يَسَّرۡنَا ٱلۡقُرۡءَانَ لِلذِّكۡرِ فَهَلۡ مِن مُّدَّكِرٖ١٧﴾[القمر: ۱۷]. «و قطعاً قرآن را براى ذکر(و پندآموزى) آسان کردهایم؛ پس آیا پندگیرندهاى هست؟».
۴- علم کلام نابود کنندهی تلاشها و وقتهاست. و اگر این وقت و تلاشها صرفِ فراگیری و تحقیق و پژوهش در قرآن و سنت میشد، بر متکلمین و دیگران بی نهایت مثمرِ ثمر بود.
۵- توضیح و بیانِ امور غیبی فقط در توان و حیطهی کاریِ انبیاء و پیامبران میباشد و فقط آنانند که از جانب اللهأمأمور ابلاغ دیناند. برای غوطهور شدن در چنین موضوعاتی جایی برای متکلمین و اندیشهی آنان نیست. چرا که امور غیبی با مجادله و مناظرات عقلی قابل درک نیست.