پرسش و پاسخهایی پیرامون سَلَفیّت

فهرست کتاب

س۳۴: چه دلیلی وجود دارد که گواه بر فضل صحابه ش باشد و اثبات کند آنان دین را از آیندگان بهتر فهمیده‌اند؟

س۳۴: چه دلیلی وجود دارد که گواه بر فضل صحابه ش باشد و اثبات کند آنان دین را از آیندگان بهتر فهمیده‌اند؟

در قرآن و سنت و اقوال سلفِ صالح ادلّه‌ی فراوانی در این زمینه موجود است:

۱- آیه‌ی: ﴿فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ[البقرة:۱۳۷]. «پس اگر آنان به آن‌چه شما بدان ایمان آورده‌اید، ایمان آوردند، قطعاً هدایت شده‌اند».

﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ[آل عمران:۱۱۰].«شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده‌اید».

﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ[البقرة:۱۴۳]. «و بدین گونه شما را امتى میانه قرار دادیم، تا بر مردم گواه باشید».

اولین گروه و شایسته‌ترین افرادی که با این آیات مورد خطاب قرار گرفتند، صحابه‌ی پیامبرصبودند. الله متعال فرمود: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ١٠٠[التوبة: ۱۰۰]. «و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، و کسانى که با نیکوکارى از آنان پیروى کردند، الله از ایشان خشنود و آنان [نیز] از او خشنودند، و براى آنان باغهایى آماده کرده که از زیر آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودانه‌اند. این است همان کامیابى بزرگ».

رضایت الله تعالی از مهاجرین و انصارشگواهی وی بر برتر بودنِ آن‌ها از دیگران است.

﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ[الحدید: ۱۰]. «کسانى از شما که پیش از فتح انفاق و جهاد کرده‌اند، [با دیگران‌] یکسان نیستند. آنان در درجه بزرگتر از کسانى‌اند که بعداً به انفاق و جهاد پرداخته‌اند. و الله به هر کدام وعده‌ی نیکو داده است».

وعده‌ی به حُسنی که همان بهشت است اشاره‌ای واضح و روشن بر فضیلت آنان است.

﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ٨ وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٩ وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ١٠[الحشر: ۸-۱۰]. «این غنایم، نخست‌] اختصاص به بینوایان مهاجرى دارد که از دیارشان و اموالشان رانده شدند: خواستار فضل الله و خشنودى [او] مى‌باشند و الله و پیامبرش را یارى مى‌کنند. اینان همان مردم درست کردارند* و کسانی که پیش از مهاجران در سرای هجرت و ایمان [یعنی مدینه] جای گرفتند، کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده اند دوست دارند، و در سینه های خود نیاز و چشم داشتی به آن‌چه به مهاجران داده شده است نمی‌یابند، و آنان را بر خود ترجیح می‌دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدی باشد. و کسانی را که از بخل و حرصشان بازداشته‌اند، اینان همان رستگارانند* و نیز کسانی که بعد از آنان آمدند در حالی که می‌گویند: پروردگارا! ما و برادرانمان را که به ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دل هایمان نسبت به مؤمنان، کینه قرار مده. پروردگارا! یقیناً تو رؤوف و مهربانی».

الله شهادت می‌دهد که مهاجرین صداقت دارند و انصار رستگار و کامیاب‌اند. آیات در این زمینه بسیار است.

۲- احادیثی که دلالت بر فضیلت صحابه دارد:

رسول اللهصمی‌فرماید: «خَیرُ الناسِ قَرنی»: «بهترین مردم، مردمان(مسلمان و مؤمنِ) قرن من هستند» [۳۰].

حدیث مرفوع دیگری بدین مضمون آمده است: «إِنَّ خَیرَکُم قَرنی»: «بهترینِ شمامردم(مسلمان) قرن من هستند» [۳۱]. و نیز: «القَرنُ الَّذی أنا فیهِ»: «قرنی که من در آنم» [۳۲].

در روایت مرفوع دیگری می‌خوانیم: «لا تَسُبُّوا أَصْحَابِي، فَلَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلا نَصِيفَهُ»: «اصحاب مرا دشنام ندهید. زیرا اگر یکی از شما به اندازه ی کوه احد، طلا انفاق کند، با یک یا نصف مدّی [۳۳]که اصحاب من انفاق می کنند، برابری نمی کند» [۳۴].

در روایت مسلم به صورت مرفوع آمده است: « وَأَصْحَابِي أَمَنَةٌ لِأُمَّتِي؛ فَإِذَا ذَهَبَ أَصْحَابِي أَتَى أُمَّتِي مَا يُوعَدُونَ»: «و اصحابم پاسداران امت من هستند. وقتی رفتند، آن چه وعده شده بر امتم خواهد آمدم».

رسول الله صمی‌فرماید: «عَلیکَم بِسنَّتی وسنَّة الخلفاءِ الرَّاشدینَ عَضُّوا علیها بَالنَّواجِذِ»: «بر شما باد سنت من و خلفای راشدین؛ مصرّانه به آن پایبند باشید».

و فرموده‌اند: «مَا مِنْ نَبِيٍّ بَعَثَهُ اللهُ فِي أُمَّةٍ قَبْلِي إِلَّا كَانَ لَهُ مِنْ أُمَّتِهِ حَوَارِيُّونَ، وَأَصْحَابٌ يَأْخُذُونَ بِسُنَّتِهِ وَيَقْتَدُونَ بِأَمْرِهِ، ثُمَّ إِنَّهَا تَخْلُفُ مِنْ بَعْدِهِمْ خُلُوفٌ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ، وَيَفْعَلُونَ مَا لَا يُؤْمَرُونَ، فَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِيَدِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِلِسَانِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَمَنْ جَاهَدَهُمْ بِقَلْبِهِ فَهُوَ مُؤْمِنٌ، وَلَيْسَ وَرَاءَ ذَلِكَ مِنَ الْإِيمَانِ حَبَّةُ خَرْدَلٍ»: «هر پیامبری که اللهقبل از من برای امتی مبعوث کرده است، در بین امتش، دوستان و یارانی نزدیک و مخلص داشته است که سنّت و رفتار او را در پیش می‌گرفتند و به اوامر و سنت‌های او اقتدا می‌کردند، و سپس کسانی بعد از آنان جانشینشان می‌شدند که به گفته‌ی خود عمل نمی‌کردند و کاری می‌کردند که به آن امر نشده بودند، هر کس با دست با آن‌ها جهاد و مبارزه کند، مؤمن و هر کس با زبانش با آنها کارزار کند، مؤمن و هر کس در دل خود با آن‌ها مخالفت کند، مؤمن است؛ و بعد از مخالفت قلبی حتی به اندازه‌ دانه‌ی خردلی (ذره‌ای) ایمان وجود ندارد» [۳۵].

پیامبر بزرگوارصدر مورد فرقه‌ی نجات یافته می‌فرماید: «ما أَنا علیهِ وأصحابی»: «آن‌چه من و اصحابم به آن معتقدیم» [۳۶].

۳- چند نمونه از اقوال سلف در این مورد:

سخن ابن مسعودس: «إن الله نظر في قلوب العباد فوجد قلب محمد خير قلوب العباد فاصطفاه لنفسه، وابتعثه برسالته، ثم نظر في قلوب العباد بعد قلب محمد صفوجد قلوب أصحابه خير قلوب العباد فجعلهم وزراء نبيه، يقاتلون على دينه، فما رآه الـمسلمون حسناً فهو عند الله حسن، وما رأوه سيئاً فهو عند الله سيئ»: «الله به قلب‌های بندگان نگریست؛ قلب محمد صرا از دل همه‌ی بندگان‌ بهتر یافت و او را برای خویش برگزید و به رسالت خود مبعوثش نمود. سپس بعد از قلب محمد صبه دل دیگر بندگان نظر افکند و قلوب اصحاب او را بهترین قلب‌ها یافت و آنان را وزرای نبی خود نمود که برای (دفاع) از دینش کارزار می‌کنند. لذا آن‌چه را مسلمانان نیک پندارند نزد الله نیک است و آن‌چه را بد و ناپسند بدانند، نزد اللههم ناپسند و بد است» [۳۷].

ابن عمر سمی‌گوید: (كان أصحابُ رسولِ الله صخيرُ هذه الأمةِ قلوباً، وأعمقهم علماً، وأقلِّهم تكلفاً، اختارَهُمُ الله لِصحبةِ نبيِّه ونقلِ دينِه): (بهترین قلب‌های این امت، عالم‌ترین و کم‌تکلف‌ترین ایشان، اصحاب رسول الله صبودند. اللهآن‌ها را برای همنشینیِ نبی خویش و رساندن دینش برگزید).

[۳۰] بخاری و مسلم. [۳۱] مسلم. [۳۲] مسلم. [۳۳] مدّ، پیمانه ای است که برخی آن را به اندازه ی پُری دوکفِ دست دانسته اند که تقریباً ۵۴۴ گرم می‌شود. [۳۴] بخاری و مسلم. [۳۵] مسلم. [۳۶] این روایت حَسَن است. [۳۷] احمد، طیالسی در مُسنَد خود، ابن الأعرابی در کتاب معجم خویش. موقوفاً صحیح است. به سلسله احادیث ضعیف و موضوع شماره ۵۳۳ نوشته‌ی شیخ آلبانی/نگاه کن.