س۴۷: از نظر سلفیها نوسازی و تلاش دینی چگونه صورت میگیرد؟
نوسازی در مفهومِ سلفی یعنی پالایش و پاک کردن دین از هر شائبه و شبههای که در اذهان و رفتار مردم بوجود آمده است. تا دین در زندگی مردم دوباره به حالت زلال و روشنی روز اولش برگردد.
و منظور از تلاش دینی عملیاتی است که با آن زندگیِ جدیدِ انسانها به کمک احکام شرعی، پوشش داده میشود. این تلاش، حرکت زنده و پویایی است که میان واقعیتِ حیاتِ بشری در هر زمان و میان آموزههای شرعی که در قرآن و سنت آمده است، پیوند و اتصال ایجاد میکند.
پس وقتی مضمون و محتوای سلفیت بازگرداندن زندگیِ بشر در تمام تغییرات و دگرگونیهایش بهسوی قرآن و سنت است، نوسازی و تلاش، عناصرِ فعال برای محقق نمودن این برنامه است.
سلفیت که همان دعوت به بازگشتن به اصول اولیهی اسلامی است، در نظر ندارد که نسخه و کپی محض و بیچون و چرای سلف باشد، بلکه به این معناست که ما روش و برنامهی آنان در فهم و رفتار و تعاملشان با دین و زندگی را، برگزینیم. با توجه به چنین رویکردی، سلفیت یعنی همزیستی با جهان معاصر و همراهی با پیشرفتها و رهایی از قید و بندِ جمودِ فکری و تقلید.
پیروان گرایشِ سلفی بر این باور نیستند که درشکه و کالسکه را به عقب برگردانند و نیز پایبند تمام جوانب زندگی به روش گذشته نیستند؛ بلکه تأکید دارند با پیشرفتهای فرهنگی روز باید به پیش تاخت. لیکن برای تغییر و دگرگونی چارچوبی عام طراحی میکنند که وحی الاهی آن را مدیریت میکند. وحیی که شایسته است روحِ جهان کنونی و دستور کلی آن را ترسیم نماید؛ چنانکه در عصرهای طلایی اینگونه بود.
در نتیجه دشمنان دعوت سلفی به صورت خاص، و دشمنان اسلام به طور عام، پنداشتند این دعوت، دعوتی است که بر مبنای برگشت به عقب و واپسگرایی کار میکند و پیشرفت فرهنگی و مدنیّت مدرن را نمیپذیرد. وَه چه پندار غلطی! سلفیت هرگز با ترقی و شکوفایی در تعارض نیست.
سلفیت محصور در یک برهه تاریخیِ معین نیست؛ از دیرباز تا عصر حاضر امتداد دارد. از مسیرِ سلفیّت قادر خواهیم بود در عقیدهی اسلامی به برداشتی صحیح نایل آییم؛ چنانکه گذشتگان نیکمان بدان دست یافتند.
اقتدا و انتسابمان به سلف «خواهان ترّقی و رُشدی است که ما را به سطح آنان برساند، نه بازگشت به دورانی که آنان میزیستند و به وسایل و ادوات آن دوران. پس پیروی ما از ایشان، در ارزشها و هنجارهایی است که آنان محقَّق نمودند و به خاطر آن زیستند. نه اقتدا به وسایلی که آن را به کار گرفتند» [۵۰].
پس سلفیت کاشتهای برای گذشته در زمین کنونی و معاصر نیست؛ بلکه سلفیت یعنی عمل به ارزشهای صحیح اسلامی برای اصلاح دین و دنیا.
در نتیجه چنین باوری که سلفیت (یک گذار و مرحلهی زمانی مبارکی) بوده است که در پایان سه قرن اول اسلام متوقف شد و در همان زمان ماند و کوله بارش را در همانجا زمین نهاد، ادعایی نادرست و غیر قابل قبول است. برای چنین ایدهای هیچ دلیلی وجود ندارد و شایسته نیست به آن تمسک جست. ما یقین کامل داریم که زمان به معنای کلمه، زمانِ سلفیت است و تمام سطحِ زمین مکانِ سلفیت [۵۱].
[۵۰] قواعد المنهج السلفی، دکتر مصطفی حلمی. [۵۱] یعنی سلفیت برای هر زمان و مکانی صلاحیت دارد و پویاست. مترجم.