س۴۵: چرا میان مسلمانان اختلاف است؟ راه علاج و درمان اختلافات چیست؟
عامل اختلافات مسلمین سه چیز است:
۱- برخی اختلافات، اختلاف تنوع و گوناگونی است. این مسئله را باید بارور کرد و در این مورد همکاری و تعاون نمود. نباید برای برداشتنِ اختلافِ سلیقه کوشید. چرا که با رشد و تکامل در تنوعِ سلیقه نه هدف محقِّق میگردد.
۲- بعضی اختلافات هم از نوعِ تضاد هستند. ولی گنجایش چنین اختلافاتی وجود دارد و توجیه پذیر است. و باید آن را تحمّل نمود. باید رویکرد سلف صالحمان را داشته باشیم و این کار باعث نابودی محبت و دوستیمان نشود. البته باید این نوع اختلافات را خوب بررسی کرده و برای درمان، آن را به اهل علم ارجاع دهیم.
۳- بخشی از اختلافات هم از نوع تضاد است، ولی وجود چنین اختلافاتی شایسته نیست و با جنگیدن با بدعتها، انحرافات و گفتارِ باطل که در مقابل قرآن و سنت قد عَلَم کردهاند، آن را درمان نمود. باید پیرامون روش و برنامهی اهل سنت تجمع کرده و با تمام تفصیلاتش آن را منتشر نماییم. برای رسیدن به این مهم، باید این روش و رویکرد را اجرایی نمود و در بحثهای عقیده، عبادات، معاملات، اخلاق، دعوت و روشهای تغییر و ... به صورت مشخص و مفصّل، راهکار داد.
البته در این راستا باید به عملکرد سلف صالح و روش آنان پایبند بود. این بهترین گزینه و راهکار برای پیوند صفوفِ مسلمانان و وحدتِ کلمه خواهد بود. این کار نیاز به تلاشی خستگی ناپذیرِ آمیخته با اخلاص و پشتکار شبانه روزی دارد.
احادیثِ مرفوع و آثار صحابه شو تابعین که از ایشان به نیکی پیروی نمودند دلالت بر این دارد که راههایی که الله أاز گام نهادن در آن بازداشته است، بدعتها، شک و شبههها، خواهشات و شهوتهای حرام، مذاهب و فرقههای منحرفِ از حق و دیگر ادیان باطل میباشد. عبدالله بن مسعود سمیگوید: رسول اللهصبا دست _مبارک خویش_ خطی کشید و سپس فرمود: «هذه السُّبل لیس منها سَیل إلا علیه شیطانُ یدعو إلیه» ثُمَّ قرأ: ﴿وَأَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِي مُسۡتَقِيمٗا فَٱتَّبِعُوهُۖ وَلَا تَتَّبِعُواْ ٱلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمۡ عَن سَبِيلِهِۦۚ ذَٰلِكُمۡ وَصَّىٰكُم بِهِۦ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ١٥٣﴾[الأنعام: ۱۵۳]. «بر تمام این راهها شیطانی قرار دارد و به سوی آن فرا میخواند)؛ در ادامه، این آیه را تلاوت نمود: (و این راهِ راست من است؛ پس، از آن پیروى کنید. و از راهها(ی دیگر) که شما را از راه وى پراکنده مىسازد پیروى مکنید. اینهاست که شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید» [۴۹].
تنها راه نجات و محافظت کنندهی از اختلاف و پراکندگی، تمسک و پایبندی به قرآن و سنت است. این دو منبع کشتی نجاتاند. هر کس بر آن نشست نجات یافت و هر کس از آن باز ماند، هلاک گشت. ﴿فَمَاذَا بَعۡدَ ٱلۡحَقِّ إِلَّا ٱلضَّلَٰلُ﴾[یونس: ۳۲]. «بعد از حق، جز گمراهی چیست».
حق یکی است؛ و آن روشن و یکسو است و باطل فراوان است و شاخه شاخه؛ پس مشکوک و تاریک است. حق را بشناس اهلش را خواهی شناخت. باطل را بشناس؛ بانیاش را خواهی شناخت. هر کس حق را به تو ارمغان آورد، بپذیرش؛ و باطل را به صاحبش مسترد کن هر کس که میخواهد باشد. راه هدایت را برگزین، کمبود رهروانش تو را متضرر نمیکند و از راههای گمراهی بپرهیز و بر زیادی هلاکشدگان فریفته مشو.
[۴۹] احمد، و شیخ آلبانی /آن را صحیح خوانده است.