پرسش و پاسخهایی پیرامون سَلَفیّت

فهرست کتاب

س۵۹: نمونه‌هایی از اقوال و دیدگاه‌ علمای سلفیِ معاصر مبنی بر پیروی از اهل سنت در عدمِ تکفیر مسلمین را نام ببرید.

س۵۹: نمونه‌هایی از اقوال و دیدگاه‌ علمای سلفیِ معاصر مبنی بر پیروی از اهل سنت در عدمِ تکفیر مسلمین را نام ببرید.

گفتار علمای سلفی معاصر در این باره بسیار واضح و صریح است. علامه آلبانی /در توضیح یکی از احادیث می‌گوید: بنا بر تمام این دلالت‌ها نمی‌توانیم این گروه از مسلمین را تکفیر کنیم. چرا که به آنان اقامه‌ی حجت نشده است و به قدر کافی دعوتگرانی وجود ندارند که دعوتِ توحید را به صورت خالص و عاری از هر گونه شرک به عموم مردم برسانند. آنقدر کم هستند که بر این امر غالب نمی‌آیند. واقعاً افراد کمی هستند که صدایشان به جایی نمی‌رسد. مگر به افرادی که در مناسبت‌های خاص و یا عام با آنها در ارتباط‌اند. اما این دعوت فراگیر و گسترده نیست. عقیده‌ی ما این است که اگر یکی از مسلمانان که با ما نماز می‌خواند، مرتکب کفر شد، او را کافر نمی‌دانیم. بلکه او را توجیه می‌کنیم که این کارش کفر است؛ می‌گوییم: این کار یعنی شرک به الله . مواظب باش مرتکب آن نشوی.

در یکی از فتواهای هیئت دائمِ پژوهش‌های علمی و فتوا آمده است:

مذهب اهل سنت و جماعت بر این باور است که: آن‌ها مسلمانی را که مرتکب گناهان کبیره‌ای مثل: خودکشی، شراب‌خواری، زنا، دزدی، خوردن مال یتیم، تهمت ناروا به زنان مؤمن و رباخواری و دیگر گناهان کبیره که کمتر از شرک هستند، بِشوَد را، تکفیر نمی‌کنند. اما گناهانی هم‌چون: طلب کمک از غیر الله، مانند درخواست از مردگان برای رفع مشکلات، نذر و ذبح برای اموات و کبیره‌هایی از این دست، کفر اکبر هستند که باید مرتکبِ آن را با دلیل توجیه نمود. حال اگر بعد از بیان و توضیح توبه نمود، توبه‌اش پذیرفته است و گرنه ولی امر مسلمین او را می‌کشد.

خلاصه‌ی کلام: سلفی‌ها معتقد به روش اهل سنت و جماعت هستند. در تکفیر دیگران شتابزده عمل نمی‌کنند. یعنی مرتکبِ گناهان کبیره را کافر نمی‌دانند. یا فرقه‌هایی همچون خوارج و هم‌اندیشان آنان، گر چه شهادتین را بر زبان جاری کرده و اهل نماز باشند و روزه بگیرند را، مسلمان نمی‌دانند.

با این وجود آنان به صورت کامل مانع تکفیر نمی‌شوند. یعنی نمی‌گویند هرکس که شهادتین را بر زبان آورد، گر چه مرتکب کفر شود در هیچ حالتی نمی‌توان وی را تکفیر کرد. بلکه آنان تکفیر شخص معین را مطلقاً جایز نمی‌دانند حتی اگر یکی از مسایل دینی که صد در صد برای همگان شناخته شده است را انکار کند. بلکه می‌گویند: می‌توان کفرِ شخص خاصی را با یافت شدن شرایط و نبودِ موانع تکفیر، صادر کرد. هم‌چنین اگر توسط علمایی که در این زمینه تخصص دارند، بر شخص خاصی حجت اقامه شد، و باز هم عمل کفری را انجام داد، تکفیرش توسط علما بلا مانع است.