پرسش و پاسخهایی پیرامون سَلَفیّت

فهرست کتاب

س۱۴: استدلال به قرآن و سنت، به چه معناست؟

س۱۴: استدلال به قرآن و سنت، به چه معناست؟

مسایل دینی اعم از اصول و فروع، با خطابِ شارع فهمیده می‌شوند. پس حلال و حرام و امور اعتقادی از طریق وحی شناخته می‌شود. از این رو سلفِ صالح در هنگام استدلالِ مسایل دینی، به قرآن و سنت تمسک جستند.

شریعت هم به همین رویکرد دستور می‌دهد. اللهأمی‌فرماید: ﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِي شَيۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ ذَٰلِكَ خَيۡرٞ وَأَحۡسَنُ تَأۡوِيلًا[النساء: ۵۹]. «پس هر گاه در امرى [دینى‌] اختلاف نظر یافتید، اگر به الله و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به الله و پیامبر عرضه دارید، این بهتر و نیک‌فرجام‌تر است». باز‌گشتن به الله همان بازگشت به کتابِ اللهاست و رجوع به رسول اللهصبعد از وفات ایشان، یعنی مراجعه به احادیث صحیحی که تدوین گشته است.

الله متعال فرموده است: ﴿قُلۡ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا عَلَيۡهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيۡكُم مَّا حُمِّلۡتُمۡۖ وَإِن تُطِيعُوهُ تَهۡتَدُواْۚ وَمَا عَلَى ٱلرَّسُولِ إِلَّا ٱلۡبَلَٰغُ ٱلۡمُبِينُ٥٤[النور: ۵۴]. «بگو: «الله و پیامبر را اطاعت کنید. پس اگر پشت نمودید، بر عهده اوست آن‌چه تکلیف شده و بر عهده‌ی شماست آن‌چه موظّف هستید. و اگر اطاعتش کنید راه خواهید یافت، و بر فرستاده جز ابلاغِ آشکار نیست». و نیز: ﴿إِنَّمَا كَانَ قَوۡلَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذَا دُعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ لِيَحۡكُمَ بَيۡنَهُمۡ أَن يَقُولُواْ سَمِعۡنَا وَأَطَعۡنَاۚ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ٥١[النور: ۵۱]. «گفتار مؤمنان وقتى به سوى الله و پیامبرش خوانده شوند تا میانشان داورى کند، تنها این است که مى‌گویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم». اینانند که رستگارند». هم‌چنین:

﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِيٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَيۡتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسۡلِيمٗا٦٥[النساء: ۶۵]. «ولى چنین نیست، به پروردگارت قسم که ایمان نمى‌آورند، مگر آن‌که تو را در مورد آن‌چه میان آنان مایه‌ی اختلاف است داور گردانند؛ سپس از حکمى که کرده‌اى در دل‌هایشان احساس ناراحتى نکنند، و کاملاً سرِ تسلیم فرود آورند». آیاتی بسیار واضح و بس فراوان در این مورد موجود است.

از آن‌جا که سلفِ صالح بر چنین قاعده‌ای اساسی پایبند بوده‌اند، می‌بینیم به تحقیق و پژوهش در قرآن و سنت در رشته‌های تلاوت، حفظ، فهم و تفسیر، توجه و عنایتی فراوان نمودند. کارشان تا بدانجا رسید که مسایل ریز و دقیقِ قرآن و سنت را هم شناختند. و احکام تفصیلی را که همیشه مردم از آن سوال می‌کردند، از قرآن و سنت استنباط نمودند. آن‌هم بدون نیاز به علوم متکلمین و روش‌هایی که دسیسه‌ها و مکر و دغل کاری‌ها، آن را زشت و بدصورت نموده بود. ادله‌ای که چنان دارای ایراد و نقص بود که خودشان هم در این اختلافات به توافق نمی‌رسیدند. بر خلاف ادلّه‌ی قرآن و سنت در نزد اهل سنت و جماعت که همگی در آن به اتفاق نظر می‌رسیدند و روح‌ها و دل‌ها با رضایتِ کامل مطیع و فرمانبردار آن می‌شد و در مقابلش کُرنش می‌کرد.