اَشربة (نوشیدنیها)
س: کدام یک از نوشیدنیها، نوشیدنش حرام و نادرست است؟
ج: نوشیدنیهای حرام بر چهار نوعاند:
«شراب» یا «خمر»؛ و عبارت است از آب انگور [۱۹]؛ زمانی که خوب جوش بخورد و سخت و بسته شود [۲۰]و کف کند [۲۱].
عصیر (شیرهی انگور)؛ وقتی که پخته شود و کمتر از دو سوم آن از بین برود.
جوشاندهی خرما؛ وقتی که خوب جوش بخورد و سخت و بسته شود.
جوشاندهی کشمش؛ وقتی که خوب جوش بخورد و سخت شود.
س: دیدگاهتان در مورد «نبیذ خرما و کشمش» ـ وقتی که هر کدام از آن دو پخته گردد ـ چیست؟
ج: نوشیدن نبیذ خرما و کشمش به سه شرط حلال است:
اندکی پخته گردد؛ اگرچه با این اندک پخت، سخت نیزشود.
گمان غالبِ فرد نوشنده بر آن باشد که اگر آن را بنوشد، او را مست و نشه نکند.
نوشیدن نبیذ خرما و کشمش، بدون عیّاشی و سرمستی باشد.
س: اگر آب خرما و کشمش با هم در آمیخته و مخلوط شوند، [۲۲]حکمش چیست؟
ج: چنین نوشیدنیای حلال است.
س: نبیذ عسل، انجیر، گندم، جو و ذرّت، در صورتی که پخته نگردند، چه حکمی دارند؟
ج: نوشیدن نبیذِ عسل، انجیر، گندم، جو و ذرّت ـ چه پخته شوند و چه ناپخته باشند ـ به یک شرط حلال است؛ و آن این که بدون عیّاشی و سرمستی نوشیده شود. [۲۳]
س: اگر آب انگور پخته شد و دو سوّم آن از بین رفت، در آن صورت حکم نوشیدنش چیست؟
ج: این نوشیدنی حلال است اگر چه سخت نیز شده باشد.
[به هر حال، هر فرد مسلمان باید بداند که هر مستکننده، شراب است و هر شرابی حرام. از ابن عمر سروایت است که گفت: پیامبر جفرمود: «کُلُ مسکِرٍ خَمرٌ و کُلُ خَمر حرامٌ»؛ «هر مست کنندهای شراب، و هر شرابی حرام است». مسلم و ابن ماجه.
و عایشه لگوید: از پیامبر جدربارهی «بتع» سؤال شد ـ بتع: شرابی است که از عسل گرفته میشد، و اهل یمن آن را مینوشیدند ـ پیامبر جفرمود: «هر نوشیدنی که مست کند، حرام است». بخاری و مسلم.
و ابن عمر شگوید: عمر بن خطاب سبر بالای منبر ایستاد و گفت: «اما بعد؛ حکم تحریم خمر نازل شده در حالی که خمر از پنج چیز گرفته میشود: انگور، خرما، عسل، گندم و جو. و بدانید که خمر هر آن چیزی است که عقل را بپوشاند». بخاری و مسلم.
و نعمان بن بشیر سگوید: پیامبر جفرمود: «همانا از گندم شراب گرفته میشود؛ از جو شراب گرفته میشود؛ از مویز شراب گرفته میشود؛ از خرما شراب گرفته میشود؛ و از عسل نیز شراب گرفته میشود». ابن ماجه و ابوداود.
و کم و زیاد نیز در تحریم شراب تفاوتی ندارد؛ عبدالله بن عمر ش گوید: پیامبر جفرمود: «هر مست کنندهای حرام است و هر چه مقدار زیاد آن مست کننده باشد، مقدار اندک آن نیز حرام است». ابن ماجه.
و عایشه لگوید: پیامبر جفرمود: «هر مست کنندهای حرام است و هر چیزی که خوردن یک «فرق» ـ پیمانهای است به وزن شانزده رطل ـ از آن انسان را مست کند، یک مشت آن نیز حرام است». ترمذی و ابوداود].
س: اگر شراب ـ به خودی خود ـ تبدیل به سرکه شد، یا کسی دیگر آن را به سرکه تبدیل نمود، در آن صورت حکم نوشیدن آن چیست؟
ج: اگر چنانچه خود شراب تبدیل به سرکه گردد، یا چیزی در آن انداخته شد تا به سرکه تبدیل گردد، در آن صورت نوشیدن آن سرکه درست است.
س: سرکه ساختن شراب، چه حکمی دارد؟
ج: سرکه ساختن شراب جایز میباشد.
س: حکم ساختن نبیذ در ظرفهای «دباء»، «حنتم»، «مزفّت» و «نقیر» چیست؟
ج: ساختن نبیذ در این ظرفها جایز میباشد؛ ناگفته نماند که در اوائل اسلام، (پیامبر ج، مسلمانان را از نبیذ ساختن در این ظرفها) منع نمود، ولی بعد از آن (این حکم منسوخ گردید و بدانها) اجازه داد تا در آن ظرفها، نبیذ درست بکنند [۲۴].
[۱۹] - مراد انگور ناپخته است. [۲۰] - مراد از «سخت شدن»: آن است که به حدّ سکر و مستی برسد. [۲۱] - امام ابویوسف /و امام محمد /بر این باورند که «کف کردن» شرط نیست؛ و همین قول ائمهی سهگانه است؛ وابوحفص کبیر نیز این قول را انتخاب کرده است و قول اَظهر نیز همان است. (به نقل از «درالمختار») [۲۲] - مراد این است که آب خرما و کشمش با هم مخلوط شوند و اندکی پخت گردند و جوش بخورند و سخت شوند. (به نقل از «العنایة») [۲۳] - امام محمد /، نوشیدنیهایی که از عسل، انجیر و ... گرفته شده باشد را به طور مطلق حرام میداند؛ خواه کم باشند یا زیاد؛ و به همین قول فتوا نیز داده شده است. در «فتاوی هندیه» چنین آمده است: امام محمد گوید: هر چه، مقدار زیاد آن مست کننده باشد، مقدار اندک آن نیز، هم حرام است و هم نجس؛ و در عصر ما نیز اگر از نوشیدن آن کسی مست گردید، در آن صورت حدّ بر او جاری میگردد. و در کتاب «الملتقی» این عبارت نیز افزوده شده است: فردی که با نوشیدن این مشروبات، مست شده و زنش را طلاق داده، تابع همان حرمت است و تمامی آنها در نزد امام محمد حرام میباشد. و به همین قول نیز فتوا داده شده است. واختلاف در صورتی است که هدف از نوشیدن آن، تقوی (پرهیزگاری و پارسایی) باشد؛ ولی اگر به خاطر لهو و خوش گذرانی آن را نوشید، همه بر حرمت آن اتفاق نظر دارند. همچنین مصرف بنگ، حشیش (مخدّر معروفی که از شاهدانه به دست میآید) و تریاک حرام است؛ زیرا مصرف آنها عقل را فاسد و انسان را از نماز و یاد خدا غافل میگرداند؛ ولی حرمت آنها کمتر از حرمت شراب میباشد؛ از این رو اگر کسی بنگ، حشیش و تریاک را مصرف کرد و مست و نشه شد، در آن صورت حدّ بر او جاری نمیگردد، بلکه به کمتر از مقدار حدّ، تعزیر میگردد. (به نقل از «درالمختار») و از احکام و مسائل پیشین، حرمت نوشیدن شیرهی درخت «تار» نیز دانسته میشود. و «تار»: درخت بلندی همانند درخت خرما است که در مناطق شرقی هندوستان میروید و افراد فاسق در گرداگرد آن جمع میشوند و به خاطر عیّاشی و خوش گذرانی از شیرهی آن، مصرف میکنند. [۲۴] - اصل در این مسئله آن است که چون گروهی از طائفهی «عبدالقیس» به نزد پیامبر جآمدند، آن حضرت جآنان را به انجام چهار امر (مهم و اساسی) دستور داد واز چهار چیز بر حذر داشت؛ پیامبر جآنان را از نوشیدن شربتهایی که در چهار ظرف مخصوص به نامهای: «حنتم»، «دبّاء»، «نقیر» و «مزفّت» تهیه میشوند، برحذر داشت. [بخاری این حدیث را در «کتاب الایمان» در باب «اداء الخمس من الایمان» روایت کرده است]. و مراد از این حدیث، اطلاق محل و ارادهی حال میباشد؛ زیرا ظرفها به خودی خود حرام نیستند، بلکه مراد نبیذ درست کردن در این ظرفها میباشد. و پیامبر جمسلمانان را از ساختن نبیذ در این ظرفها منع کرد؛ زیرا با توجه به خصوصیّات این ظرفها، خیلی سریع، شربت آن به شراب تبدیل میگردد؛ از این رو چه بسا کسی ناخواسته از آن بنوشد . پس از آن، اجازه داده شد تا در هر ظرفی، نبیذ و شربت ساخته شود؛ و با وجود این از هر چیز مست کنندهای نهی شد. (شارحان، حدیث رخصت دهنده رانقل کردهاند). و حدیثی که بیانگر رخصت است، این حدیث میباشد: بریده سنقل میکند که پیامبر جفرمود: «نهیتکم عن الظروف، فانّ ظرفاً لا یحلّ شیئاً و لا یحرّمه و کلّ مسکر حرام»؛ «شما را از ساختن نبیذو شربت در ظرفهای مخصوص نهی نمودم، و به راستی ظرف چیزی را حلال یا حرام نمیکند؛ و هر چیز مست کننده حرام میباشد». و در روایتی دیگر چنین میفرماید: «نهیتکم عن الاشربة الا فی ظروف الأدم فاشربوا فی کل وعاء غیر أن لا تشربوا مسکراً»؛ «شما را از نوشیدنیها به جز آن نوشیدنیای که در ظروف پوستین، ساخته میشود، نهی کردم؛ پس در هر ظرفی که خواستید، بنوشید و فقط مواظب باشید که چیز مست کننده ننوشید». (مسلم) اما شرح کلمات: «حنتم» ـ به فتح حاء و سکون نون و فتح تاء ـ : همان سبو و کوزه است. همچنان که در صحیح مسلم آمده، ابنعمر سحنتم را به کوزه، ترجمه و تفسیر کرده است. مسلم از ابوهریره سچنین نقل میکند: حنتم؛ سبوی سبز رنگ میباشد. [به هر حال، «حنتم»، سبویی است سبز رنگ و روغنی که عربها، انگور یا خرما یا عسل را در آن قرار میدادند تا شربت مورد نظر را تهیه کنند، ولی با توجه به خصوصیّات این سبو، خیلی سریع، شربت آن به شراب تبدیل میگردید]. و «دبّاء» ـ به ضم دال و تشدید باء و مد ـ : همان «کدو» است. نووی گوید: مراد کدوی خشک میباشد. و علامه قزاز، قصر «دبّاء» را نقل کرده است. [به هر حال، دباء کدویی است که مصرف غذایی ندارد، و پس از آن که خشک شد و پوستش سفت و محکم گردید، مقداری از سر آن را که باریک است برمیدارند و تخمها و سایر موادی را که در داخل آن است بیرون میآورند و به صورت یک ظرف محکم در میآید. اهل طائف برای تهیهی شربت انگور از آن استفاده میکردند. این ظرف کدویی نیز به علّت خصوصیّاتی که دارد به سرعت شربت انگور را به شراب تبدیل میکند]. و «نقیر» ـ به فتح نون و کسر قاف ـ: ظرفی است که از درخت خرما (که با کندن وسط آن، به شیوهای مخصوص) ساخته میشود (و اهل یمامه نیز برای تهیه شربت خرما از آن استفاده مینمودند، ولی شربت آن خیلی زود به شراب تبدیل میگردد). و «مزفّت»: ظرفی است قیراندود شده (که محتویات شربت خود را به سرعت به شراب تبدیل میکند). به نقل از کتاب «فتح الباری».