عصبات
س: شما پیشتر پیرامون صاحبان فروض و سهمهای تعیین شدهی ایشان که بدانها تعلّق میگیرد، صحبت نمودید؛ حال میخواهیم دربارهی ترتیب عصبات در ارث بردن از میّت، احکام و مسائلی را فراچنگ آوریم؟
ج: نزدیکترین عصبه به میّت، به ترتیب عبارتند از:
پسران.
پسران پسران.
پدر.
پدر بزرگ.
پسران پدر، یعنی برادران.
پسران پدر بزرگ؛ یعنی عموها.
پسرانِ پدر پدر بزرگ؛ (یعنی پسر عموها)..
و اگر چنانچه پسران پدر در یک درجه و ردیف قرار داشتند، در آن صورت افرادی که از یک پدر و مادرند، نسبت به دیگران در ارثبَری در اولویّت میباشند.
و میراث پسر، پسرِپسر و برادران با خواهرانشان، به گونهای تقسیم میگردد که بهرهی مرد، دو برابر بهرهی زن میباشد؛ و در سائر عصبات، تنها وارثانِ مذکّر میّت، مستحق کلّ ترکهی میّت میشوند نه وارثان مؤنث.
و این عصباتی که ما به بیان آنها پرداختیم، عصبه از جهت «نسب» میباشند؛ و در اینجا عصبهی دیگری نیز وجود دارد که بدان «مولی العتاقه» میگویند؛ یعنی کسی که مُورث (کسی که از او ارث برده میشود) را آزاد کرده باشد، که در صورت مرگِ بردهی آزاد شده (و نبودن عصبهی نسبی برای او)، آزاد کننده، وارث اموال او خواهد بود. و بدین عصبه، «عصبه از جهت سبب» (عصبهی سببی) میگویند؛ و چنانچه در زمان فوت بردهی آزاد شده، شخص آزاد کننده زنده نباشد، در آن صورت هر کدام از عصبهی «مولی العتاقۀ» (آزاد کننده) که بیشتر نزدیکتر باشد، مستحق ترکهی آن بردهی آزاد شده میشود.
ناگفته نماند که در مراحل تقسیم ترکه، عصبهی نسبی بر «مولی العتاقۀ» مقدّم است؛ ولی «مولی العتاقۀ» بر «ذوی الارحام» مقدّم میباشد.
[«عصبهی سببی»: همان «مولی العتاقۀ» ـ مُعتِق یا آزاد کننده ـ میباشد. یعنی هنگامی که یک برده پس از آزاد شدن بمیرد و هیچ وارث ذوفرض و عصبهی نسبی نداشته باشد، در آن صورت تمام ترکهاش، و اگر فقط وارث ذوفرض داشته باشد، پس از پرداخت سهام ذوی الفروض، آنچه از ترکه باقی میماند، به «مولی العتاقۀ» (آزاد کنندهی) آن برده (یعنی کسی که او را از قید بردگی آزاد کرده، خواه مرد باشد یا زن) داده میشود. ولی اگر خود مولی العتاقۀ زنده نباشد، به عصباتِ بالنفسِ مولی العتاقۀ به ترتیب زیر داده میشود:
پسر یا پسرِ پسر مولی العتاقۀ و ...
پدر یا پدرِ پدر مولی العتاقۀ و ...
برادر یا پسر برادر مولی العتاقۀ و ...
عمو یا پسر عموی مولی العتاقۀ و ...
به هر حال؛ عصبه در اصل گرفته شده از «عصب» به معنای «رگ و پَی» و «تقویت و احاطه کردن» آمده است. و در اصطلاح به اقارب و خویشاوندانی که از طرف پدر به میّت منسوب باشند، عصبه گفته میشود.
حکم عصبات در میراث این گونه است که عصبات سهمیهی مشخص و معیّنی ندارند، بلکه:
اگر میّت، وارث ذوفرض نداشته باشد، تمام ترکه را به ارث میبرند.
اگر میّت، وارث ذوفرض داشته باشد، مازاد ترکه پس از پرداخت سهام ذوی الفروض به عصبات تعلّق میگیرد.
اگر به هنگام تقسیم ارث در میان ذوی الفروض، ترکهی میّت تمام شود، عصبات ساقط میشوند و چیزی به آنان تعلّق نمیگیرد.
عصبه بر سه نوع است:
عصبه بالنفس: خویشاوندان ذکوری که بدون واسطه یا باواسطهی ذکور دیگر، از طرف پدر به میّت منسوب باشند. مانند: پسر میّت، پسرپسر میّت و ...
و جهات چهارگانه، عصبات بالنفس عبارتند از:
الف) جهت بنوّت (جهت فرزندی): به ترتیب شامل پسر، پسر پسر الی آخر... میباشد.
ب) جهت اُبُوّت (جهت پدری): به ترتیب شامل پدر، پدر پدر الی آخر... میباشد.
ج) جهت اُخُوّت (جهت برادری): به ترتیب شامل برادر حقیقی، برادر پدری، پسر برادر حقیقی، پسر برادر پدری و... میشود.
د) جهت عُمومت (جهت عمویی): به ترتیب شامل عموی حقیقی، عموی پدری، پسر عموی حقیقی، پسر عموی پدری و... میشود.
۲- عصبه بالغیر (عصبه باواسطه):
هر زنی که خودش ذو فرض است، هنگامی که در کنار برادرش که از عصبات بالنفس و هم درجهی اوست قرار گیرد، آن زن توسط برادرش عصبه میگردد.
و عصبه بالغیر در چهار نفر از ورثه منحصر میشود:
الف) دختر صلبی.
ب) دختر پسر.
ج) خواهر حقیقی.
د) خواهر پدری.
و هر یک از آن ها اگر در کنار برادر خود باشند، برادر آن ها را به صورت عصبه درخواهد آورد.
۳- عصبه مع الغیر: هنگامی که خواهران حقیقی یا پدری میّت (چه یک نفر باشند یا بیشتر) با دختران میّت (دختر صلبی یا دختر پسر میّت، چه یک نفر باشد یا بیشتر) همراه شوند، (به شرط این که برادری نداشته باشند)، خواهران فرضیّت خود را از دست میدهند و عصبه مع الغیر میشوند].