محاسبهی فرائض
س: ترکه و مال بر جای مانده از میّت، در میان ورثه چگونه تقسیم میگردد؟ و به چه نحوی از انحاء اصل مسأله دانسته میشود؟
ج: احکام و مسائل زیر را به خاطر بسپار:
اگر در مسألهای، دو فرض نصف جمع شده باشند؛ مثل این که زنی پس از خود، شوهر و دو خواهر حقیقی بر جای گذارد؛ یا در مسألهای، فرض نصف و مابقی باشد؛ مثل این که زنی پس از خود، شوهر و عمو بر جای گذارد؛ در آن صورت (برای تقسیم ترکه،) اصل مسأله، از ۲ ساخته میشود.
و اگر در مسألهای، فرض ثلث (یک سوم) و مابقی باشند؛ مثل این که فردی پس از خود، مادر و عمو بر جای گذارد؛ و یا در مسأله ای دو فرض ثُلث و مابقی باشند؛ مثل این که پس از خود، دو دختر و عمو بر جای گذارد؛ در آن صورت اصل مسأله، از ۳ ساخته میشود.
و اگر در مسألهای، فرض ربع (یک چهارم) و مابقی جمع شده بود - مثل این که فردی پس از خود یک همسر و یک برادر بر جای گذارد - و یا در مسألهای فرض ربع و فرض نصف باشد - مثل این که فردی پس از خود، شوهر و دختر و برادر بر جای گذارد - ؛ در آن صورت، اصل مسأله از ۴ گرفته میشود.
و اگر در مسألهای، فرض ثمن (یک هشتم) و مابقی جمع شده باشند - مثل این که فردی یک همسر و یک پسر بر جای گذارد - و یا در مسألهای، فرض ثمن (یک هشتم) و فرض نصف باشد - مثل این که فردی یک همسر و یک دختر از خود بر جای گذارد - ؛ در آن صورت اصل مسأله از ۸ ساخته میشود.
و اگر در مسألهای، فرض نصف و فرض ثلث جمع شده باشند - مثل این که زنی شوهر، مادر و برادر خود را بر جای گذارد - ؛ و یا در مسألهای، فرض نصف و فرص سدس (یک ششم) جمع شده باشند - مثل این که فردی پس از خود، مادر و یک دختر و یک برادر بر جای گذارد - ؛ در این صورت اصل مسأله، از ۶ ساخته میشود.
و اگر در مسألهای، فرض ربع (یک چهارم) با فرض ثلث جمع شده باشند - مثل این که فردی پس از خود، همسر و مادر را بر جای گذارد - ؛ و یا در مسألهای، فرض ربع با فرض سدس (یک ششم) جمع شده باشند - مثل این که زنی پس از خود، شوهر، مادر و پسر را بر جای گذارد - ؛ در آن صورت اصل مسأله از ۱۲ ساخته میشود.
و اگر در مسألهای، فرض ثمن (یک هشتم) با دو فرض سدس (یک ششم) جمع گردد - مثل این که فردی پس از خود همسر، پدر، مادر و پسر را بر جای گذارد - ؛ و یا در مسألهای، فرض ثمن با دو فرض ثلث جمع شود - مثل این که فردی پس از خود، همسر و دو دختر بر جای گذارد - ؛ در آن صورت اصل مسأله از ۲۴ ساخته میشود.
[چگونگی به دست آوردن اصل یک مسألهی میراثی:
مراد از اصل مسأله: کوچکترین عددی است که بتوان سهمیهی هر وارث را به صورت عددی صحیح و سرراست (یعنی بدون کسر) از آن استخراج کرد. و برای تفهیم بهتر این مطلب، شش حالت احتمالی از مسائل میراثی را باید جداگانه مورد بررسی قرار داد:
حالت اول: وارث تنها یک نفر باشد:
وقتی که وارث میّت تنها یک نفر باشد (چه از اصحاب فرائض، چه از عصبات و چه از ذویالارحام)، اصل مسأله از «یک» گرفته میشود و تمام ترکه به همان یک نفر تعلّق میگیرد.
مثال: شخصی فوت کرده و تنها یک پسر دارد؛ نقشهی تقسیم میراث او به صورت زیر نوشته میشود:
مسأله ۱ .
حالت دوم: وارثان گروهی از عصبات بالنفس هستند:
هنگامی که ورثه منحصر به عصبات بالنفس باشند، اصل مسأله از عدد رؤوس عصبات (یعنی تعداد آنان) ساخته میشود.
مثال: وارثان شخص تنها سه پسر هستند؛ ارث او به صورت زیر تقسیم میگردد:
مسأله ۳ .
یعنی کلّ ترکهی این شخص به سه قسمت مساوی تقسیم میشود و به هر پسر آن داده میشود.
حالت سوم: وارثان، عصبه بالغیر هستند:
مانند دختران میت با پسران میّت؛ و یا خواهران میّت در مصاحبت برادران میّت. در این حالت هر پسر به جای دو دختر محسوب میگردد؛ سپس تعداد آنها به عنوان اصل مسأله در نظر گرفته میشود؛ و در پایان کار به هر پسر، دو سهم و به هر دختر، یک سهم واگذار میگردد.
مثال: وارثان متوفی، یک دختر صلبی و سه پسر هستند؛ ارث او به صورت زیر تقسیم میشود:
مسأله ۷ .
در این مثال، ترکهی میّت به هفت قسمت مساوی تقسیم میگردد و به دخترش تعلّق میگیرد و دیگر در میان پسرانش تقسیم میشود.
حالت چهارم: وارثان دو نفرند؛ یک نفر ذوفرض و یک نفر عصبه:
در این حالت مخرج همان صاحب فرض مقدّره، اصل مسأله قرار میگیرد.
مثال: زنی فوت کرده و ورثهی او دو نفر یعنی شوهر و پسرش هستند؛ ارث او این گونه تقسیم میشود:
مسأله ۴ .
چون در این مسأله، یک صاحب فرض وجود دارد (یعنی ) و مخرجش ۴ است؛ از این رو اصل مسأله نیز از چهار ساخته میشود و ترکهی این زن به چهار قسمت مساوی تقسیم میگردد که یک قسمت آن به شوهر و سه قسمت دیگر به پسرش داده میشود:
حالت پنجم: وارثان یک نفر عصبه و چند ذوی الفروض مساوی الفرضاند:
در این حالت، یک فرض را انتخاب میکنیم و مخرجش را به عنوان اصل مسأله در نظر میگیریم.
مثال: ورثهی میّتی، مادر، برادر مادری، برادر پدری هستند؛ میراث او به صورت زیر تقسیم میشود:
مسأله ۶ .
فرض مادر و برادر مادری هر دو است؛ و مخرج آن ۶ است؛ بنابراین اصل مسأله از شش گرفته میشود؛ یعنی ترکهی میّت به شش قسمت مساوی تقسیم میگردد؛ به مادر و برادر مادری هر کدام، یک سهم و باقی مانده (یعنی چهار سهم دیگر) به برادر پدری به عنوان عصبیّت داده میشود.
حالت ششم: ورثه به تنهایی دستهای از اصحاب فرائضاند که فرض آنان مختلف است؛ و یا این که یک یا چند نفر از عصبات نیز با آنان هستند:
در این حالت با توجه به یکی از شش قاعدهی زیر، اصل مسأله را به دست میآوریم:
قاعدهی اول:
اگر فروض مقدّره، دارای مخارج مساوی باشند، یکی از مخرج ها را به عنوان اصل مسأله انتخاب میکنیم.
مثال: دو کسر و دارای مخارج مساوی هستند؛ یعنی مخرج هر دو کسر، سه میباشد؛ بنابراین اصل مسأله نیز از سه ساخته میشود.
قاعدهی دوم:
اگر فروض مقدّره، تنها از میان یک دسته باشند، در ا ین صورت پس از در نظر گرفته مخارج کسرها، بزرگترین مخرج را به عنوان اصل مسأله انتخاب میکنیم.
مثال ۱: دو کسر و از دستهی اول هستند و مخرج کسر اول ۲ و مخرج کسر دوم ۴ است؛ بنابراین اصل مسأله از چهار ساخته میشود؛ زیرا چهار بزرگتر از دو است.
مثال ۲: دو کسر و از دستهی اول هستند و مخرج کسر اول ۲ و مخرج کسر دوم ۸ است؛ پس بنابراین اصل مسأله از هشت ساخته میشود؛ زیرا هشت بزرگتر از دو میباشد.
مثال ۳ : دو کسر و از دستهی دوم هستند؛ و مخرج کسر اول ۶ و مخرج کسر دوم ۳ است؛ پس اصل مسأله از عدد بزرگتر (یعنی از شش) ساخته میشود.
قاعدهی سوم:
اگر از دستهی اول با یک یا چند فرض از دستهی دوم همراه شود، اصل مسأله از ۶ ساخته میشود؛ یعنی مخرج را که دو است در ضریب ثابت ۳ ضرب میکنیم و حاصل ضرب اصل مسأله میگردد.
قاعدهی چهارم:
اگر از دستهی اول با یک یا چند فرض از دستهی دوم همراه شود، اصل مسأله از ۱۲ ساخته میشود؛ یعنی مخرج را که چهار است در ضریب ثابت ۳ ضرب میکنیم و حاصل ضرب اصل مسأله میگردد.
قاعدهی پنجم:
اگر از دستهی اول با یک یا چند فرض از دستهی دوم همراه شود، اصل مسأله از ۲۴ ساخته میشود؛ یعنی مخرج را که هشت است در ضریب ثابت ۳ ضرب میکنیم و حاصل ضرب اصل مسأله میگردد.
قاعدهی ششم:
اگر در مسأله ای دو یا چند فرض از دستهی اول با یک یا چند فرض از دستهی دوم مخلوط باشند؛ پس از پیدا کردن بزرگترین مخرج از میان کسرهای دستهی اول، آن را در ضریب ثابت ۳ ضرب میکنیم و حاصل ضرب به دست آمده، اصل مسأله میگردد.
مثال: اگر در مسألهای، فروض و و جمع شده باشند؛ بزرگترین مخرج از میان کسرهای دستهی اول، یعنی و عدد هشت است؛
هنگامی که هشت را در سه ضرب کنیم، حاصل ضرب، ۲۴ میشود که اصل مسأله نیز میباشد.
خلاصه، به هنگام اختلاط کسرهای دستهی اول و دستهی دوم، تعیین کنندهی اصل مسأله، کسرهای دستهی نخست هستند و کسرهای دستهی دوم در نظر گرفته نمیشوند.
و همواره اصل یک مسألهی میراثی، یکی از هفت عدد زیر خواهد بود:
۲ - ۳- ۴ - ۶ - ۸ - ۱۲ - ۲۴]