سیری در مسائل قدوری - جلد چهارم

فهرست کتاب

قربانی

قربانی

[گوسفندی را که در چاشتگاه روز عید اَضحی به قصد عبادت و تقرّب به خداوند ذبح می‌کنند، «اضحیۀ» یا «قربانی» می‌گویند. به دیگر سخن؛ «قربانی» عبارت از ذبح کردن چهارپایانی در روز عید قربان و ایام تشریق به منظور نزدیکی به خداوند متعال است].

س: قربانی در اسلام، چه حکمی دارد؟

ج: قربانی بر هر فرد مسلمانِ آزاد، عاقل، توانگر، [۳۹]و مقیم واجب می‌باشد؛ پس قربانی بر برده، فقیر و مسافر واجب نمی‌باشد [۴۰].

[به هر حال قربانی یکی از شعائری است که بسیار مورد تأکید قرار گرفته که بر همه‌ی خانواده‌هایی که توانایی آن را دارند، در برخی از مذاهب واجب و در بعضی از دیگر مذاهب آن را سنّت می‌دانند.

خداوند بلند مرتبه در مورد قربانی می‌فرماید:

﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ٢[الکوثر: ۲].

«برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن».

و در مورد وجوب قربانی بر کسی که توانایی مالی داشته باشد، پیامبر جمی‌فرماید: «هر کس توانایی مالی دارد و قربانی نکند به عیدگاه و مصلاّی ما نزدیک نشود». ابن ماجه.

وجه استدلال از این حدیث آن است که چون پیامبر جتوانمندی را که قربانی نکند، از نزدیک شدن به مصلّی نهی کرده، این امر دلالت بر آن دارد که شخص، واجبی را ترک کرده که اگر به وسیله‌ی نماز هم به خدا تقرّب بجوید، به خاطر ترک آن، نفعی برای او ندارد.

مخفّف بن سلیم سگوید: در روز عرفه در نزد پیامبر جایستاده بودیم. فرمود: «ای مردم بر هر خانواده‌ای در هر سال قربانی و «عتیرۀ» است». آیا می‌دانید عتیرۀ چیست؟ عتیرۀ همان چیزی است که مردم به آن «رجبیّۀ» می‌گویند (و رجبیّه: حیوانی بود که در ده روز اول رجب، قربانی می‌کردند)». ترمذی، ابوداود و نسایی.

ولی «عتیرۀ» به دلیل فرموده‌ی پیامبر جکه فرمود: «لا فرع ولا عتیرۀ» (بخاری و مسلم)؛ «فرع و عتیره‌ای در اسلام نیست» منسوخ شده است. (و فرع عبارت بود از: اولین زاییده‌ی شتر که مشرکان آن را سر می‌بریدند تا برکت در نسل شتر ماده بیافتد).

و باید دانست که نسخ عتیره، مستلزم نسخ قربانی نیست.

جندب بن سفیان بجلی سگوید: «روز عید قربانی پیامبر جرا دیدم که فرمود: «هر کس قبل از نماز عید، قربانی کند، باید بعد از نماز، حیوانی دیگری را به جای آن قربانی نماید؛ و هر کس قربانی نکرده، قربانی کند». بخاری و مسلم.

ظاهر این حدیث بر وجوب قربانی دلالت می‌کند، به ویژه این که به اعاده‌ی آن امر شده است.

و در مورد ارزش و جایگاه قربانی، این فرموده‌ی رسول خدا جکافی است که می‌فرماید: «در روز عید قربان، هیچ کاری نیست که نزد خداوند به اندازه‌ی ذبح حیوانی مورد پسند باشد...». ابن ماجه و ترمذی.

و حکمت قربانی عبارت است از:

۱- تقرّب و نزدیک شدن به خداوند.

۲- احیای سنّت پیشوای یکتاپرستان، حضرت ابراهیم÷که خداوند برای قربانی نمودن فرزندش، اسماعیل به او وحی فرستاد، و پس از پیروزی او در این آزمایش، خداوند گوسفندی را به او هدیه داد تا به جای اسماعیل ÷آن را قربانی نماید.

۳- جشن و شادی و تهیّه‌ی لباس نو و خوراک مناسب برای اهل و خانواده و گسترش روح تعاون و توجه به مستمندان و نیازمندان.

۴- ادای سپاس خداوند در ارتباط با نعمت‌های فراوانی که به انسان‌ها ارزانی داشته، از جمله به خاطر حیواناتی که از آن‌ها استفاده‌های فراوانی به عمل می‌آید].

س: در قربانی، چه حیواناتی باید ذبح شوند؟

ج: در قربانی، یک گوسفند، یک نفر را کفایت می‌کند. و اگر هفت نفر در یک شتر یا یک گاو شریک شدند، در آن صورت برای قربانیِ هر یک از آن‌ها کافی می‌باشد، مشروط بر آن که سهم هیچ کدام از آن هفت نفر، کمتر از یک هفتم نباشد؛ و هدف تمامیِ آن‌ها، تقرّب و نزدیکی به خدا باشد؛ از این رو اگر نیّت یکی از آن‌ها خراب بود و اراده‌ی گوشت را داشت، در آن صورت قربانی تمامی آن‌ها درست نمی‌باشد.

س: زمان ذبح قربانی، از چه وقتی شروع می‌شود؟

ج: وقت ذبح قربانی، از طلوع صبح صادقِ روز عید شروع می‌شود؛ و برای مردم شهر درست نیست که پیش از برگزاری مراسم نماز عید قربان و قبل از نماز، قربانی نمایند. [به هر حال؛ زمان ذبح حیوان قربانی، پس از برگزاری مراسم نماز عید قربان است و قبل از نماز، به هیچ وجه قربانی جایز نیست؛ امّا می‌توان آن را تا سه روز «ایّام التشریق»، ذبح نمود].

س: اگر فردی قربانی خویش را پیش از نماز عید ذبح کرد، در آن صورت تکلیف وی چست؟

ج: در آن صورت بر وی لازم است که قربانی‌اش را اعاده کند؛ [زیرا جندب بن سفیان بجلی سگوید: از پیامبر جشنیدم که می‌فرمود: «هر کس قبل از نماز عید، قربانی کند، باید بعد از نماز، حیوان دیگری را به جای آن قربانی نماید». بخاری و مسلم]

س: در روستاهایی که در آنجا نماز عید قربان برگزار نمی‌شود، اگر مردمِ آنجا، پس از طلوع صبح صادقِ روز عید، قربانی‌های خویش را ذبح نمودند، آیا قربانی‌شان درست است؟

ج: آری؛ قربانی آن‌ها درست می‌باشد.

س: آیا برای قربانی، تنها روز عید اختصاص دارد یا وقت آن بیشتر از یک روز می‌باشد؟

ج: ذبح قربانی در روز عید و دو روز پس از آن درست می‌باشد؛ و هرگاه آفتاب روز دوازدهم ذی الحجّه غروب کرد، وقت قربانی نیز به پایان می‌رسد. و بهترین وقت برای قربانی، روز اوّل و پس از آن، روز دوّم و در آخر، روز سوّم می‌باشد.

س: اگر فردی قربانی خویش را در یکی از شب‌های این روزها ذبح کرد، آیا قربانی‌اش درست می‌باشد؟

ج: آری؛ این کار با کراهیّت جایز است؛ زیرا احتمال دارد که برخی از رگ‌های حیوان، به خاطر تاریکی شب، بریده نشود.

س: به بیان حیواناتی بپردازید که برای قربانی جایز نمی‌باشند؟

ج: قربانی کردن این حیوانات درست نمی‌باشد:

حیوان کور؛ (حیوانی که کور بودنش واضح باشد)؛ حیوان یک چشم؛ حیوان لنگی که نتواند به قربانگاه برود؛ حیوان لاغری که در استخوان‌هایش مغز وجود نداشته باشد؛ حیوان گوش و دُم بریده؛ و حیوانی که بیشتر گوش یا دُمش از بین رفته باشد.

[از عبید بن فیروز سروایت است که گفت: به براء بن عازب سگفتم: قربانی‌هایی را که پیامبر جدوست نداشت یا از آن نهی می‌کرد، برایمان بگو. گفت: پیامبر جبا دستش این طور اشاره کرد در حالی که دست من کوتاه‌تر از دست او است، و فرمود: «چهار نوع حیوان برای قربانی جایز نیست؛ حیوان کوری که کور بودنش واضح باشد، حیوان بیماری که بیماری‌اش آشکار باشد، حیوان لنگی که لنگی‌اش آشکار باشد و حیوان عضو شکسته‌ای که بهبود نمی‌یابد».

براء بن عازب سدر ادامه گفت: من مکروه می‌دانم که گوش حیوان قربانی عیب‌دار باشد؛ و گفت: هر نقصی را در حیوان ناپسند دیدی آن را رها کن و از قربانی کردن آن خود داری کن، بدون این که آن را بر کس دیگری حرام کنی». ابن ماجه، ترمذی، نسایی و ابوداود.

و بزغاله‌ای که عمرش کمتر از یک سال است برای قربانی جایز نیست؛ براء بن عازب سگوید: «دایی‌ام، ابوبرده سقبل از نماز عید، قربانی کرد؛ پیامبر جبه او فرمود: گوسفندت برای خوردن گوشت است و جای قربانی را نمی‌گیرد. ابوبرده سگفت: ای رسول خدا ج! بزغاله‌ای دارم که عمرش کمتر از یک سال است و در خانه به او علف داده می‌شود. پیامبر جفرمود: آن را ذبح کن و این کار برای غیر از تو جایز نیست. سپس فرمود: کسی که قبل از نماز عید، ذبح کند برای خودش ذبح کرده و کسی که بعد از نماز، ذبح کند، قربانی‌اش را به طور کامل انجام داده و از سنّت و روش مسلمانان پیروی کرده است». بخاری و مسلم.

بنابراین تنها حیواناتی را می‌توان قربانی نمود که هیچ‌گونه عیب و نقص اساسی نداشته باشند؛ برای مثال: حیوانات نابینا، چلاق، بیمار و بسیار لاغر، برای قربانی جایز نیستند].

س: اگر بیشتر گوش یا دُم حیوان باقی مانده بود، در آن صورت قربانی کردنش چه حکمی دارد؟ [۴۱]

ج: ذبح چنین حیوانی در قربانی جایز می‌باشد.

س: قربانی کردن این حیوانات چه حکمی دارد: حیوان بی‌شاخ؛ حیوان اخته شده؛ حیوان دیوانه و حیوان گرگین؟

ج: ذبح چنین حیواناتی در قربانی جایز می‌باشد.

س: ذبح چه حیواناتی برای قربانی جایز است؟

ج: تنها شتر، گاو و گوسفند(بز و میش) برای قربانی جایز است؛ [به دلیل فرموده‌ی خداوند بلند مرتبه:

﴿وَلِكُلِّ أُمَّةٖ جَعَلۡنَا مَنسَكٗا لِّيَذۡكُرُواْ ٱسۡمَ ٱللَّهِ عَلَىٰ مَا رَزَقَهُم مِّنۢ بَهِيمَةِ ٱلۡأَنۡعَٰمِ[الحج: ۳۴].

«قربانی تنها منحصر به شما نبوده، و بلکه ما برای هر ملّتی که پیش از شما به خدا ایمان داشته‌اند، قربانی را که سمبول آمادگی انسان برای فدا شدن در راه خدا است، مقرّر کرده‌ایم، تا به نام خداوند چهارپایانی را ذبح کنند که خدا بدیشان عطا نموده است»].

و قربانی از دیگر حیوانات و جانوران درست نیست؛ و چنانچه کسی بخواهد برای قربانی گوسفندی را قربانی کند، عمر آن گوسفند لازم است یک سال باشد، و بز باید یک سال را کامل نموده و وارد سال دوم شده باشد؛ و شتر لازم است چهار سال را تمام و وارد سال پنجم گردیده و گاو دو سال را کامل نموده و وارد سال سوم شده باشد؛ (یعنی حیوان «ثَنی» [۴۲]باشد).

و در قربانی؛ ذبح کردن بره‌ای که اکثر سال بر آن گذشته باشد و چنان چاق و فربه باشد که یک ساله به نظر آید، جایز است. (و اگر چنانچه جثه‌اش کوچک بود در آن صورت تا زمانی که یک سال کامل نکند و در سال دوم وارد نشود، قربانی‌اش درست نخواهد بود. ر.ک: الدر المختار و ردالمحتار ۵/۲۰۴).

س: آیا می‌توان از گوشت حیوان قربانی خورد و آن را ذخیره نمود؟

ج: آری؛ می‌توان هم از گوشت قربانی خورد و هم از آن به فقراء و مستمندان و توانگران و ثروتمندان داد و هم آن را ذخیره نمود؛ و مستحب است که صدقه از گوشت قربانی، کمتر از یک سوّم آن نباشد.

[به هر حال، مستحب است که گوشت قربانی به سه قسمت تقسیم شود؛ یک قسمت را میان فقراء و مستمندان و نیازمندان تقسیم کنند؛ یک قسمت را خانواده مورد مصرف و استفاده قرار دهند، و قسمت سوّم را میان اقوام و دوستان توزیع نمایند؛ امّا می‌توانند همه‌ی آن را میان مستمندان و نیازمندان توزیع کنند].

س: با پوست قربانی چه باید بکنند؟

ج: با پوست قربانی می‌توانند دو کار انجام دهند:

آن را صدقه کنند.

یا از آن ابزار و وسیله‌‌ای همانند: غربال، مشک وغیره بسازند تا در خانه مورد استفاده قرار گیرد.

س: آیا بر ذبح کننده واجب است که خودش قربانی‌اش را ذبح نماید، یا می‌تواند کسی دیگر را برای ذبح، وکیل خویش نماید؟

ج: در صورتی که خود می‌توانست حیوان را ذبح کند، برایش بهتر و زیبنده‌تر است که خودش با دست خود به ذبح حیوان بپردازد، و با وجود این اگر کسی دیگر به امر او، حیوان را ذبح کرد، باز هم جایز است.

س: اگر فردی از اهل کتاب به دستور صاحب قربانی، حیوان قربانی وی را ذبح نمود؛ در آن صورت تکلیف چیست؟

ج: در این صورت قربانی وی با کراهیّت درست است.

س: اگر دو نفر برای قربانی، دو گوسفند خریداری نمودند؛ سپس هر دو، دچار اشتباه شدند و هر یک از آن دو، گوسفند دیگری را برای قربانی ذبح نمود؛ در آن صورت آیا قربانی‌شان درست است؟

ج: آری؛ در این صورت قربانی هر یک از آن دو جایز است و هیچ‌گونه ضمانتی بر عهده‌ی آن‌ها نمی‌باشد.

[۳۹] - مراد از توانگر و ثروتمند: توانگری است که بر وی صدقه‌ی فطر واجب گردد. پیشتر در کتاب «زکات» به توضیح و تبیین آن پرداختیم. [۴۰] - قدوری گوید: قربانی هم از طرف خود قربانی کننده و هم از طرف فرزندان خردسالش می‌باشد؛ ولی علماء و صاحب نظران فقهی احناف، بدان عمل نمی‌کنند؛ از این رو نویسنده‌ی کتاب «در المختار» می‌گوید: بر مبنای «ظاهر الروایة»، قربانی بر هر فرد مسلمانِ آزاد، مقیم و توانگر (کسی که بر وی صدقه‌ی فطر است)، واجب می‌باشد؛ و این قربانی از خود قربانی کننده می‌باشد نه از طرف فرزندانش؛ بر خلاف صدقه۰‌ی فطر که هم از طرف خودش می‌باشد و هم از طرف فرزندان خردسالش. ابن عابدین شامی در حاشیه‌ی خویش گوید: نویسنده‌ی کتاب «الخانیة» گوید: در «ظاهر روایت» چنین آمده است: قربانی از طرف فرزندان مستحب می‌باشد و واجب نیست؛ بر خلاف صدقه‌ی فطر. حسن از امام ابوحنیفه /روایت می‌کند که: واجب است که از فرزندش و فرزند فرزندش ـ در صورتی که پدر نداشته باشد ـ قربانی کند. و فتوا نیز به «ظاهر روایت» است. (۵/۲۰۰) [۴۱] - قربانی کردن حیوانی که بیشتر نور چشمش از بین رفته باشد درست نیست؛ نویسنده‌ی کتاب «در المختار» گوید: ضعیف بودن نور چشم حیوان، با نزدیک نمودن علف بدان حیوان دانسته می‌شود. نویسنده‌ی کتاب «هدایه» به توضیح و تشریح این قضیه پرداخته است. (خوانندگان محترم می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر) بدانجا مراجعه نمایند. [۴۲] - پیشتر در باب «الهدی» از «کتاب الحج» معنی «ثنی» را ذکر نمودیم.