احکام بردههایی که اسیر کافران میشوند یا به سوی آنها فرار میکنند
س: اگر کافران، بردهی مسلمانان را اسیر کنند؛ یا بردهی مسلمانان، همراه با کالا به سوی آنها فرار کند؛ و یا آنها بر بردهی مسلمانان چیره گردند و او را در اختیار خویش بگیرند؛ در آن صورت حکم آن چیست؟
ج: احکام زیر را خوب به خاطر بسپار تا پاسخ پرسش خویش را از آنها بیابی:
اگر کافران، بردهی یکی از مسلمانان را اسیر کنند؛ و فردی آن برده را از آنها خریداری و به سرزمین مسلمانان منتقل نماید؛ سپس چشم برده، از حدقه درآورده شود و خریدار خونبهای آن را از فرد جانی بگیرد؛ در آن صورت خواجه و اربابِ سابقِ برده میتواند بردهاش را با همان قیمتی که اربابِ دوّم (خریدار) از دشمنان و کافران خریداری کرده، از او خریداری نماید؛ و نمیتواند خونبهای برده را از او بگیرد.
اگر کافران، بردهی یکی از مسلمانان را به اسارت گرفتند؛ و فردی آن برده را از آنها در برابر هزار درهم خریداری نمود؛ سپس برای بار دوّم، این برده اسیر کافران شد و او را به «دارالحرب» (سرزمین دشمن) منتقل نمودند؛ آنگاه فردی دیگر آن برده را از کافران در برابر هزار درهم خریداری کرد؛ در این صورت ارباب و خواجهی اوّلِ برده، نمیتواند آن برده را از ارباب دوّم، در برابر همان هزار درهم خریداری نماید. و خریدار اوّل میتواند آن برده را در برابر همان هزار درهم از خریدار دوّم، خریداری نماید؛ سپس اگر اربابِ اول خواست میتواند برده را در برابر دو هزار درهم خریداری کند.
اهل حرب (دشمنان و بدخواهان اسلام و مسلمین)، نمیتوانند مالک بردهی «مدبّر» مسلمانان، «امّ ولد» مسلمانان، «مکاتب» مسلمانان، و «افراد آزاد» مسلمان [۱۶۵]بشوند؛ ولی مسلمانان به نسبت اهل حرب، مالک تمامی آنها میشوند.
اگر بردهی یکی از مسلمانان، به سوی کافران و دشمنان فرار کرد و آنها او را در اختیار گرفتند؛ در آن صورت از دیدگاه و نظرگاه امام ابوحنیفه /کافران، مالک او نمیشوند؛ [۱۶۶]ولی امام ابویوسف /و امام محمد /بر این باورند که آنها مالک آن برده میشوند.
اگر بردهی یکی از مسلمانان، به سوی کافران و دشمنان فرار کرد و با خود اسب و کالا نیز برد؛ و کافران آن برده و تمامی آنچه که با او از اسب و کالا است، در اختیار گرفتند؛ سپس فردی (از بازرگانان) آنها را از کافران خریداری نمود و به سرزمین مسلمانان منتقل نمود؛ در این صورت امام ابوحنیفه /بر این باور است که اربابِ سابقِ برده، میتواند بردهی خویش را بدون پرداخت چیزی از آن فرد بگیرد؛ ولی اسب و کالای خویش را باید در برابر پرداخت قیمت، خریداری نماید.
و امام ابویوسف /و امام محمد /بر آنند که اگر ارباب خواست، میتواند برده و هر آنچه را که با او است، در برابر قیمت خریداری نماید.
اگر یک کافر حربی (دشمن)، پس از امان و زنهار خواستن به سرزمین مسلمانان وارد شد؛ و در آنجا بردهای مسلمان را خریداری نمود و آن را به «دارالحرب» (سرزمین دشمن) منتقل نمود؛ در آن صورت امام ابوحنیفه /بر این باور است که آن برده آزاد میگردد؛ ولی امام ابویوسف /و امام محمد /بر آنند که آزاد نمیگردد.
اگر بردهی یک کافر حربی به دین اسلام مشرف گردد و «دارالحرب» را به مقصد «دارالاسلام» ترک نماید؛ و یا مسلمانان بر «دارالحرب» چیره گردند؛ در آن صورت آن برده آزاد میگردد.
و همچنین اگر بردههای کافران حربی، از «دارالحرب» خارج شوند و به سوی اردوگاه مسلمانان بیایند، باز هم آزاد میگردند.
[۱۶۵] - زیرا سبب، افادهی مِلک را در محل آن میکند؛ و محل مِلک نیز «مال مباح» میباشد. و شخص آزاد و دیگر افراد آزاد به خودی خود، مصون و حمایت شده و معصوم و حفاظت شده میباشند؛ زیرا حریّت و آزادگی از وجهی در او ثابت و محرز میباشد؛ بر خلاف بردهها که شرع مقدّس اسلام به خاطر جنایاتشان، عصمت (حفاظت و صیانت) آنها را ساقط ساخته و ایشان را برده قرار داده است؛ و در این مسئله جنایتی از آنها سر نزده است. (به نقل از هدایه) [۱۶۶] - زیرا امام ابوحنیفه بر این باور است که کافران، مالک آن برده نمیشوند؛ و وقتی ملکیّت کافران در برده ثابت نگردد، در آن صورت اربابِ سابقش میتواند او را بدون پرداخت چیزی دریافت نماید. (به نقل از هدایه)