سوگند در کلام
س: اگر فردی سوگند خورد که سخن نگوید؛ سپس در نماز، قرآن را قرائت نمود؛ در آن صورت آیا حانث میگردد؟
ج: در این صورت حانث نمیگردد.
س: اگر فردی چنین سوگند خورد: «لا اکلّم فلاناً حیناً»؛ «با فلانی تا وقتی سخن نخواهم گفت»؛ یا چنین گفت: «لا اکلّم فلاناً زماناً»؛ «با فلانی تا زمانی سخن نخواهم گفت»؛ (این در صورتی است که «حین» و «زمان» را بدون الف و لام و به صورت نکره استفاده کند)؛ و یا چنین گفت: «لا اکلّم فلاناً الحینَ»؛ یا «لا اکلّم فلاناً الزمان»؛ (این در صورتی است که «حین» و «زمان» را با الف و لام و به صورت معرفه استعمال نماید)؛ در این صورتها چنین سوگندی تا چه زمانی معتبر میباشد؟
ج: با به کار بردن این الفاظ، سوگندش تا شش ماه معتبر میباشد [۵۹].
س: اگر فردی سوگند خورد که یک «دَهر» با فلانی سخن نگوید؛ در آن صورت سخنش بر چه چیزی حمل میگردد؟
ج: امام ابویوسف / و امام محمد /بر این باورند که در این صورت، سخنش بر شش ماه حمل میگردد؛ ولی امام ابوحنیفه /در این زمینه سکوت کرده و فیصلهای ننموده و گفته است: نسبت به «دهر» اطلاعی ندارم [۶۰].
س: اگر فردی چنین سوگند خورد: «لا اکلّم فلاناً ایّاماً»؛ «چند روزی با فلانی سخن نخواهم گفت»؛ در این صورت سوگند وی بر چند روز واقع میگردد؟
ج: در این صورت سوگند وی بر سه روز واقع میگردد [۶۱]. و این حکم در صورتی است که واژهی «ایّام» را به صورت نکره و بدون الف و لام استعمال نماید؛ ولی اگر آن را با الف و لام و به صورت معرفه استعمال نمود، در آن صورت از دیدگاه و نظرگاه امام ابوحنیفه /بر «ده روز» واقع میگردد؛ و امام ابویوسف /و امام محمد /بر این باورند که بر «هفت روز» (یک هفته) حمل میگردد.
س: اگر فردی چنین سوگند بخورد: «لا اکلّم فلاناً الشهور»؛ «با فلانی چندین ماه، سخن نخواهم گفت»؛ در این صورت دیدگاه و نظرگاه ائمهی سهگانه (امام ابوحنیفه /، امام ابویوسف /و امام محمد /) چیست؟
ج: از دیدگاه امام ابوحنیفه / چنین سوگندی بر «ده ماه» حمل میگردد؛ و امام ابویوسف /و امام محمد /برآنند که چنین سوگندی بر «دوازده ماه» حمل میشود.
س: اگر فردی سوگند خورد که با فلانی سخن نگوید؛ سپس با او به گونهای سخن گفت که او صدایش را میشنید؛ ولی در وقت سخن گفتن وی، آن فرد، خوابیده بود؛ در آن صورت آیا حانث میگردد؟
ج: آری؛ در این صورت حانث میگردد.
س: اگر فردی سوگند خورد که با فلانی بدون اجازهاش سخن نگوید؛ سپس آن فرد بدو اجازهی تکلّم را داد؛ و او در حالی با او سخن گفت که نسبت به اجازهاش اطلاعی در دست نداشت؛ در این صورت آیا حانث میگردد؟
ج: آری؛ در این صورت حانث میگردد؛ [زیرا ملاک در سوگند؛ «نیّت» است؛ عمر بن خطاب سگوید: پیامبر جفرمود: «انّما الاعمال بالنّیّات»؛ «قبول و صحّت اعمال منوط به نیّتها است». بخاری و مسلم.
پس هر کس، بر انجام کاری سوگند بخورد و نیّت کار دیگری را در دل داشته باشد، نیّتش معتبر است، نه لفظش.
سوید بن حنظلۀ سگوید: «به قصد دیدن پیامبر جخارج شدیم؛ وائل بن حجر سهم با ما بود؛ یکی از دشمنان وائل، او را گرفت. مردم از سوگند خوردن برای او خود داری کردند، ولی من سوگند خوردم که او برادر من است؛ پس او را آزاد کردند. نزد پیامبر جآمدیم؛ به او گفتم: مردم از سوگند خوردن برای وائل بن حجر سخود داری کردند، ولی من سوگند خوردم که او برادر من است! پیامبر جفرمود: راست گفتی؛ مسلمان برادر مسلمان است». ابن ماجه و مسلم.
زمانی نیّت شخص سوگند خورنده معتبر است که از او در خواست سوگند نشده باشد؛ امّا اگر از او درخواست شود که سوگند بخورد، در این صورت، ملاک، نیّتِ سوگند دهنده است. ابوهریره سگوید: پیامبر جفرمود: «انّما الیمین علی نیة الـمستحلِف»؛ «سوگند بر مبنای نیّت سوگنددهنده است». مسلم و ابن ماجه
و همچنین ابوهریره سگوید: پیامبر جفرمود: «یمینك علی ما یصدّقك به صاحبُك»؛ «سوگند تو بر حسب نیّتی است که طرف مقابلت (سوگند دهنده) دارد». مسلم، ابن ماجه، ترمذی و ابوداود].
س: اگر فردی سوگند خورد که با صاحب این رداء سخن نگوید؛ سپس آن فرد، ردای خویش را فروخت؛ و شخص سوگند خورنده با او سخن گفت؛ در این صورت آیا حانث میگردد؟
ج: آری؛ در این صورت حانث میگردد.
س: اگر فردی سوگند خورد که با این جوان سخن نگوید؛ سپس آن جوان، پیر شد و شخص سوگند خورنده با او سخن گفت؛ در این صورت آیا حانث میگردد؟
ج: آری؛ در این صورت حانث میگردد.
س: اگر فردی سوگند خورد که با همسر فلانی سخن نگوید؛ سپس آن شخص همسرش را طلاق داد؛ و پس از طلاق، با آن زن سخن گفت؛ در آن صورت آیا حانث میگردد؟
ج: در این صورت حانث نمیگردد.
س: اگر فردی سوگند خورد که با بردهی فلانی سخن نگوید؛ یا به خانهی فلانی وارد نشود؛ سپس آن فرد، برده یا خانهاش را فروخت، و پس از آن، شخص سوگند خورنده با آن برده سخن گفت یا بدان خانه وارد شد؛ در آن صورت آیا حانث میگردد؟
ج: در این صورت حانث نمیگردد.
[۵۹] - این حکم در صورتی است که هیچ گونه نیّتی نداشته باشد؛ ولی اگر نیّت مدّتی را داشته بود، در آن صورت نیّتش معتبر میباشد. (به نقل از «الجوهرة النیّرة») [۶۰] - این اختلاف در صورتی درست است که کلمهی «دهر» به صورت نکره باشد؛ ولی اگر کلمهی «دهر» با الف و لام و به صورت معرفه استعمال شده باشد، در آن صورت ـ بر مبنای عرف ـ مراد از آن «اَبد» میباشد. نویسندهی کتاب «هدایه» بدین موضوع اشاره کرده است. نویسندهی «الجوهرة النیّرة» گوید: اگر واژهی «دهر» با الف و لام استعمال گردد، در آن صورت قول مشهور صاحب نظران فقهی، آن است که مراد از آن «ابد و همهی عمر سوگند خورنده» میباشد. و از امام ابوحنیفه /نقل شده که نکره یا معرفه بودن واژهی «دهر» یکسان است و برای هیچ کدام از آن دو، تفسیری شناخته نشده است. [۶۱] - زیرا واژهی «ایّام» اسم جمع است که به صورت نکره ذکر شده است؛ از این رو شامل حداقل جمع (سه) میشود. (به نقل از هدایه)