نزدیکی و آمیزش با زن؛ نگاه به زن؛ و لمس نمودن او
س: نگاه کردن مرد به زن بیگانه، چه حکمی دارد؟
ج: مرد تنها میتواند به صورت و دو کف دستهای زن نگاه نماید؛ و اگر از شهوت (اشتهاء و تمایل جنسی) در امان نبود، [۱۷۳]در آن صورت بدون ضرورت نمیتواند، به صورت زن نگاه نماید.
و مرد نمیتواند صورت و کف دست زن را لمس نماید، اگر چه از شهوت نیز در امان باشد.
[زن مسلمان باید دارای اخلاقی باشد که او را از زن کافر و زن زمان جاهلیّت متمایز و جدا سازد. اخلاق زن مسلمان، حفاظت از شخصیّت، وقار، عفّت و حیای خود میباشد؛ و اخلاق زن کافر و زن زمان جاهلیّت، خودنمایی و تحریک مردان است.
وقتی زن مسلمان از حالت خود نمایی به در میآید و شایستگی آن را به دست میآورد که بدو گفته شود: صاحب آداب اسلامی است؛ که ادبهای زیر را رعایت نماید:
الف) نظر نکردن: نفیسترین زینت برای زن حیا است و بارزترینِ نشانهی حیا، حفظ چشم از دیدن نامحرم است. خداوند خطاب به پیامبر جمیفرماید: «به زنان مسلمان بگو: چشمانشان را محفوظ دارند».
ب) عدم اختلاط با مردان به نحوی که بدن او با مرد تماس پیدا ننماید؛ آنگونه که در سینماها و مجالس سخنرانی و اتوبوسهای خط و امثال اینها که زن و مرد به هم میچسبند.
ج) لباس زن باید موافق با ادب و اخلاق اسلامی باشد، و دارای خصوصیّات زیر باشد:
تمام جسم را بپوشاند.
نباید آنقدر شفّاف و نازک باشد که بدن را نشان داده و نمایان سازد.
نباید برجستگیها و نقاط حسّاس بدن را مشخّص نماید، هر چند نازک هم نباشد؛ مانند لباسهای تنگی که تمدّن شهوت پرستی و بیبند و باری غرب آنها را به ارمغان آورده و مُدپرستان، هر روز یک نوع شرمآور آن را به بازار میآورند که تمام نقاط حسّاس و فتنه انگیز بدن زن را مجسّم میسازد به نحوی که غرایز و قوای جنسی را تحریک مینماید؛ و در حقیقت پوشندهی آنها، عریان میباشد و این نوع لباس، از لباس نازک، خطرناکتر میباشد.
لباس زن نباید لباسی باشد که مخصوص مردان است؛ چون پیامبر جلعن و نفرین کرده زنانی را که خود را به شکل مردان درمیآورند و مردانی را که به شکل زن درمیآیند؛ و زنان را از پوشیدن لباس مردان و مردان را از پوشیدن لباس زنان منع نموده است.
لباس زن مسلمان نباید لباسی باشد که مخصوص زنان کافر ـ اعم از یهودی، نصرانی، بتپرست و مادّهپرست ـ باشد؛ چون پیروی و تقلید از ایشان حرام است. اسلام میخواهد پیروانش اعم از زن و مرد دارای استقلال ظاهری باشند، لذا در بسیاری از امور، دستور داده تا از کفّار تقلید نشود و مخالف آنها عمل گردد.
د) یکی از عواملی که زن را از خودنمایی و کشف حجاب محفوظ میدارد، وقار و متانت و درست راه رفتن و سخن گفتن اوست. زن باید از حرکات ناپسند جسم و صورتش که موجب تشویق و تحریک هوسپرستان میگردد پرهیز نماید؛ چون این نوع رفتار نامطلوب، شایستهی یک زن مسلمان نیست و معمولاً از زنان بیعفّت سر میزند.
ناگفته نماند که نامحرم حق ندارد جایی را که عورت محسوب میشود با دست یا با اعضای دیگر لمس نماید؛ البته حرمت نظر و لمس عورت، وقتی است که ضرورت و نیاز شدید مانند عمل جراحی و سایر عملیّات پزشکی در بین نباشد].
س: چه نیاز و ضرورتی، نگاه کردن به صورت زن را جایز و مباح قرار میدهد؟
ج: برای دو نفر جایز است که به صورت زن نگاه نمایند:
برای گواه جایز است که وقتی میخواهد در مورد زنی شهادت بدهد، به صورت او نگاه نماید.
برای قاضی نیز درست است که وقتی میخواهد در مورد زنی حکم صادر نماید، به صورت او نگاه کند.
بنابراین برای این دو نفر درست است که به صورت زن بیگانه نگاه نمایند، اگر چه از شهوت و تمایل جنسی نیز بیم داشته باشند.
[ناگفته نماند که حرمت نظر و لمس عورت، وقتی است که ضرورت و نیاز شدید مانند عمل جراحی و سایر عملیّات پزشکی نیز در بین نباشد؛ زیرا که جرّاح و پزشک در وقت ضرورت و نیاز شدید، میتواند به عورت زن نیز نظر نمایند و آن را لمس کنند؛ مشروط بر آن که فتنه و تحریک غریزهی جنسی در بین نباشد].
س: اگر در قسمت ران زن، زخم و عفونتی وجود داشت، و ضرورت پیدا شد که پزشک بدان نگاه نماید؛ در این صورت تکلیف پزشک چیست؟
ج: در این صورت برای پزشک درست است که تنها به قسمت زخم و عفونت نگاه نماید و به سائر قسمتهای ران زن، نگاه نیاندازد.
س: نگاه مرد به مرد و نگاه زن به زن، چه حکمی دارد؟
ج: برای مرد درست است که به تمامی بدن مرد ـ به جز ما بین ناف تا زانو ـ نگاه نماید؛ و زن نیز میتواند به همان مقدار از بدن زن نگاه نماید که مرد میتوانست به بدن مرد نگاه کند.
س: آیا زن میتواند به مرد نگاه نماید؟
ج: زن میتواند به همان مقدار از بدن مرد نگاه نماید که مرد میتوانست به بدن مرد نگاه کند.
س: نگاه مرد به کنیزش و یا همسرش چه حکمی دارد؟
ج: مرد میتواند به تمامیِ بدن کنیزی که برایش حلال است، [۱۷۴]نگاه نماید. و همچنین برایش جایز است که به همهی بدن همسرش نگاه نماید.
س: اکنون حکم نگاه کردن مرد به خویشاوندانِ محرمش باقی مانده است؛ آن را توضیح و تبیین نمایید؟
ج: مرد میتواند به صورت، سر، سینه و ساق پای محارم (خویشاوندانِ محرم) خویش نگاه نماید؛ [۱۷۵]و نباید به پشت، شکم و ران آنها نگاه کند.
و اگر چنانچه صورت، سر، سینه و ساق پای محارم خویش را لمس نمود، اشکالی ندارد [۱۷۶].
س: نگاه مرد به کنیزی که در تملّک غیر است، چه حکمی دارد؟
ج: مرد میتواند به همان مقدار از بدن کنیز بیگانه نگاه نماید که میتوانست به بدن زنانِ محارم خویش نگاه کند؛ و به هنگام خرید کنیز بیگانه، میتواند همان قسمتهای بدنش را که نظر کردن بدان جایز است، لمس نماید؛ اگر چه از شهوت و تمایل جنسی نیز در امان نباشد.
س: آیا برده میتواند به سیّده و بانویش نگاه کند؟
ج: برده میتواند تنها به همان مقدار از بدن سیّده و بانویش نگاه کند که مرد بیگانه میتوانست به بدن وی (سیّده) نگاه نماید؛ البته مشروط بر آن که از شهوت و تمایل جنسی در امان باشد.
[۱۷۳] - نویسندهی کتاب «هدایه» گوید: اگر از شهوت در امان نبود، در آن صورت بدون ضرورت، نمیتواند به صورت زنان نگاه نماید؛ و اگر از اشتهاء و تمایل جنسی بیم داشت، در آن صورت بدون نیاز و ضرورت به صورت زن نگاه نکند تا بدین طریق خویشتن را از حرام حفاظت و صیانت نماید. و این قول: «اگر از شهوت در امان نبود»: بیانگر آن است که اگر چنانچه در شهوت، شک و تردید داشت، در آن صورت نیز نگاه کردن به صورت زن مباح نیست؛ همچنان که اگر نسبت به شهوت و تمایل جنسی شناخت داشت یا غالب گمان وی بر آن بود که او از اشتهاء و تمایل جنسی در امان نیست، در آن صورتها بدون ضرورت نگاه کردن وی به صورت زن مباح نیست. بندهی ناتوان (نگارنده) گوید: وقتی که در امان بودن از شهوت، شرطِ جوازِ نگاه کردن به صورت زن بیگانه است ـ بلکه در امان بودن از شهوت، شرط جواز نگاه کردن به صورت زنان محرم نیز است ـ پس اکنون مورد پسند شرع مقدّس اسلام نیست که زنان بدون حجاب و در حالی که صورتهایشان برهنه است، در بازارها و کوچهها و بوستانها و پارکها به گردش و تفریح بپردازند؛ زیرا عصر (ما)، عصر فسق و عصیان است؛ و چگونه میتوان از این گروه فاسقان و بیبند و باران در امان بود از این که بدون شهوت و لذّت، به صورت زنان بیگانه نگاه بیاندازند!. برخی از مردمان بدین امر عنایت نورزیدهاند و بیرون شدن زنان را از خانه آن هم بدون حجاب جایز دانستهاند و چنین استدلال کردهاند: علماء و صاحب نظران فقهی، برهنه ساختن صورت و دست زن را در مقابل مردان بیگانه جایز دانستهاند. و چون زنان از این فتوای صادر شده آگاهی و اطلاع یافتند، قضیّهی حجاب را نادیده انگاشتند و سر و صورت خویش را برهنه نمودند و سینههایشان را ظاهر ساخته و بدون حجاب از خانه بیرون شدند؛ همچنان که هم اکنون در بازارها و آبادیها مشاهده میگردد. و این مجتهد، از طبیعت و گرایش زنان به خودنمایی و آرایش نمودن در برابر مردان به خاطر اظهار زینت و آرایش چیزی نمیداند و نمیفهمد که زنان تنها به برهنه کردن صورت و دستها اکتفا و بسنده نمیکنند؛ از این رو، این مجتهد با چنین فتوایی، دچار لغزش و خطا شده و هم خود از راه صواب دور شده و هم دیگران را از راه صواب دور نموده است؛ و خداوند مفتیان خداترس را مورد رحمت خویش قرار دهد که زنان را ملزم نمودند که بدون آن که چادر بزرگی که سر، صورت و سینهی آنها را میپوشاند، از خانه بیرون نشوند؛ و خداوند تمامی ما را به همان چیزی توفیق دهد که مورد محبّت و رضایت اوست. [۱۷۴] - قید «کنیزی که برایش حلال است»، به خاطر احتراز از کنیز مجوسی، کنیز مکاتب، کنیزی که منکوحهی غیر است و کنیزی که به سبب «رضاعت» (شیرخوارگی) و «مصاهرت» (خویشاوندی) بر مرد حرام گشته میباشد؛ از این رو حکم این کنیزان همانند حکم زن بیگانه میباشد. (در کتاب «درالمختار» همینگونه آمده است). [۱۷۵] - البته در صورتی که از شهوت خود و شهوت و تمایل جنسی زن در امان باشد. [۱۷۶] - این حکم نیز در صورتی است که از شهوت خویش و از شهوت زن در امان باشد. (به نقل از «درالمختار»)