سیری در مسائل قدوری - جلد چهارم

فهرست کتاب

سوگند در لباس پوشیدن، سوار شدن بر مرکب و رفتن به نزد کسی

سوگند در لباس پوشیدن، سوار شدن بر مرکب و رفتن به نزد کسی

س: اگر فردی سوگند خورد که حیوان فلانی را سوار نشود؛ سپس حیوانِ برده‌ی مأذونِ وی را سوار شد؛ در آن صورت آیا حانث می‌گردد؟

ج: در این صورت حانث نمی‌گردد [۸۹].

س: اگر فردی سوگند خورد که این لباس را نمی‌پوشد؛ و این در حالی است که (به هنگام سوگند خوردن) همان لباس بر تنش می‌باشد؛ یا سوگند خورد که این حیوان را سوار نمی‌شود؛ و این در حالی است که (به هنگام سوگند خوردن) بر همان حیوان سوار می‌باشد؛ در این صورت آیا پس از سوگند حانث می‌شود؟ و یا در حکم این دو صورت، تفصیل وجود دارد؟

ج: اگر بلافاصله پس از سوگند، لباس را از تن بیرون کرد یا از حیوان فرود آمد، حانث نمی‌گردد؛ ولی اگر پس از سوگند، زمانی درنگ کرد؛ سپس لباس را از تنش درآورد یا از حیوان پایین آمد، در آن صورت حانث می‌گردد؛ زیرا دوام بر پوشیدن یا سوار شدن اوّل، پوشیدن و سوار شدن جدید به شمار می‌آید.

س: اگر فردی سوگند خورد که در صورت توانایی به نزد فلانی برود؛ در آن صورت مراد از این «استطاعت و توانایی» چیست؟

ج: مراد از این «استطاعت و توانایی»: سلامتی و تندرستی و رفع موانع است؛ و مراد از این «استطاعت»، قدرت حقیقی‌ای که خداوند آن را مقارن با فعل، آفریده است، مراد نمی‌باشد [۹۰].

[۸۹] - این حکم مطابق با قول امام ابوحنیفه و امام ابویوسف است؛ و امام محمد بر این باور است که حانث می‌گردد؛ زیرا حیوان در ملکیّت ارباب می‌باشد، اگر چه (در ظاهر) به برده نسبت داده می‌شود؛ زیرا برده و آنچه در دست او از اموال و دارایی است، از آنِ ارباب و خواجه می‌باشد. (به نقل از الجوهرة) [۹۰] - نویسنده‌ی کتاب «درالمختار» گوید: اگر فردی سوگند خورد که در صورت استطاعت و توانایی، فردا به نزد فلانی برود؛ در این صورت مراد از «استطاعت و توانایی»: همان سلامتی و تندرستی می‌باشد؛ زیرا همین استطاعت متعارف و معمول می‌باشد؛ پس این «استطاعت» بر رفع موانع همانند: مرض، سلطان، جنون و فراموشی حمل می‌گردد. (به نقل از «بحر الرائق») و اگر نیّت وی از این استطاعت، قدرت حقیقی‌ای بود که خداوند آن را مقارن با فعل آفریده است، در آن صورت سخنش از روی «دیانت» پذیرفته می‌شود ولی از لحاظ قضایی، سخنش پذیرفته نمی‌شود؛ (به نقل از «فتح القدیر») زیرا بر خلاف ظاهر است. ابن عابدین شامی گوید: «این قول نویسنده‌ی کتاب «در المختار»: «سخنش از روی دیانت پذیرفته می‌شود»؛ از آن جهت است که اگر به خاطر عذر یا علّتی دیگر، نتوانست به نزد فلانی برود، در آن صورت حانث نمی‌گردد؛ گویا که وی چنین گفته است: «اگر خداوند نیروی آمدن را در وجودم بیافریند، به نزدت خواهم آمد»؛ و در صورتی که به نزدش نرود، گویا که خداوند متعال نیروی آمدن را در او نیافریده و استطاعت و قدرت مقارن با فعل را در او خلق نکرده است؛ زیرا اگر این قدرت را در او خلق می‌کرد، حتماً به نزدش می‌رفت. (به نقل از «فتح القدیر»)