مستأمن (غیر مسلمانی که امان و زنهار بخواهد که برای تجارت، سفارت و مانند اینها، وارد سرزمین اسلامی شود).
س: گاهی اوقات اتفاق میافتد که کافران نیاز پیدا میکنند که با امان و زنهار خواستن، وارد سرزمین اسلامی ما بشوند؛ و زیاد اتفاق میافتد که مسلمانان نیز به سرزمین آنان وارد میشوند؛ حال میخواهیم نسبت به احکام اینگونه موارد، آشنا بشویم؛ پس آنها را برای ما بیان نمایید؟
ج: علماء و صاحب نظران فقهی در این مورد، تفصیل قائل شدهاند؛ که در احکام و مسائل آتی، این تفصیل برایت بهتر روشن و واضح خواهد شد؛ پس این احکام و مسائل را خوب به خاطر بسپار:
اگر فرد مسلمان، امان و زنهار خواست که برای تجارت وارد سرزمین دشمن (دارالحرب) شود؛ در آن صورت برایش حلال نیست که به مال و جان مردمان آن سرزمین تعرّض نماید؛ از این رو، اگر بدانها خیانت ورزید و چیزی را از آنجا برداشت و با خود به «دارالاسلام» (سرزمین مسلمانان) آورد، در آن صورت آن شیء را به صورت نامشروع و حرام در ملکیّت خویش درآورده است؛ بنابراین بر او لازم است که آن را صدقه نماید.
اگر کافر حربی، امان و زنهار خواست که وارد سرزمین اسلامی ما بشود، در آن صورت اجازه ندارد که به مدّت یک سال، در سرزمین ما بماند؛ بلکه امام خطاب بدو بگوید: اگر به مدّت یک سال کامل در سرزمین اسلامی اقامت گزیدی، در آن صورت بر تو پرداخت جزیه را مقرّر میکنیم؛ پس اگر یک سال در سرزمین اسلامی اقامت گزید، از او جزیه گرفته میشود و با پرداخت جزیه، از زمرهی «اهل ذمّه» قرار میگیرد؛ و پس از آن اجازه ندارد که به «دارالحرب» برگردد.
(در مسئلهی پیشین،) اگر دوباره به «دارالحرب» (سرزمین دشمن) برگشت و ودیعهای را در نزد مسلمانان یا کافر ذمّی از خود بر جای گذاشت؛ و یا از مسلمانان و کافران ذمّی، طلبکار بود، در آن صورت با برگشتش به «دارالحرب»، خونش مباح میگردد و دارایی و اموالش که در سرزمین اسلامی باقی مانده، در مخاطره میباشد؛ این طور که اگر به اسارت گرفته شد و یا مسلمانان بر سرزمینش غلبه پیدا کردند و بر آنها چیره شدند، در آن صورت طلبکاریهایش از بدهکاران ساقط میگردد و ودیعتهایش در «فَیء» داخل میشوند.
و اگر چنانچه به قتل رسید و مسلمانان بر سرزمینش غلبه پیدا نکردند. در آن صورت وامها و ودیعتهایش به وارثان او تعلّق خواهد گرفت.