سخنان ابوبکر صدیق س
«خیر و منزلتی که برای خود ذکر کردید، شایسته آن هستید! اما مردم عرب این موضوع (خلافت) را تنها برای این جمع از مردم قریش میشناسند، زیرا در میان مردم عرب آنها دارای نسب و جایگاهی میانهاند.
ابوبکر دست من و ابوعبیده جراح را گرفت و گفت: من برای قبول این مسئولیت یکی از این دو نفر را به شما پیشنهاد مینمایم».
من از سخنان ابوبکر – به غیراز این پیشنهاد او – کاملاً راضی بودم! سوگند به خداوند اگر دست و پای مرا ببندند و گردنم را بزنند به شرطی که سبب معصیت نشود، برایم قابل قبولتر از آن بود که پیشوای مردمی بشوم که ابوبکر در میان آنهاست.
وقتی ابوبکر آن پیشنهاد را مطرح نمود، یکی از انصاریان به نام حباب بن منذر برخاست و گفت:
من در مورد این قضیه خبرهام و لازم است رأی من عملی بشود!.
او گفت: ای قریشیان! من پیشنهاد مینمایم، که یک نفر از ما و یک نفر از شما امیر و خلیفه بشوند!.