خطبۀ خلافت
پس از پایان بیعت، او در نماز عصر امامت نمازگزاران را بر عهده گرفت و پس از آن بر روی منبر رسول خدا جرفت و در حضور مسلمانان خطبۀ خلافت را خواند، او از جمله گفت:
ای مردم! شما در خانهای موقتی و ناپایدار قرار دارید، که چند روزی از عمرتان باقی مانده، قبل از فرارسیدن اجل و مرگ، اقدام به انجام دادن بهترین کارها بنمایید!. شما مردم، شب و روزهای بسیاری را پشت سر نهادهاید، بدانید که دنیا در پوششی فریبنده قرار گرفته، فریب زندگی دنیا را نخورید! و بیجهت به رحمت و مغفرت خداوند امیدوار نباشید!.
از مرگ رفتگان خویش عبرت بگیرید! و تلاش کنید دچار غفلت نشوید! اگر غفلت کنید شما هم به دست فراموشی سپرده میشوید! طالبان دنیا و دنیاپرستان کجایند؟ آنهایی که آن را برگزیدند و تنها برای آن تلاش کردند و مدتهای طولانی در آن از ناز و نعمت برخوردار بودند؟ مگر نه اینکه دنیا آنان را دور انداخت؟
دنیا را در همان جایی قرار دهید که خداوند آن را قرار داده است! و در پی کسب اجر اخروی باشید، زیرا خداوند برای دنیا و آخرت مثالی را آورده است و فرموده است:
﴿وَٱضۡرِبۡ لَهُم مَّثَلَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا كَمَآءٍ أَنزَلۡنَٰهُ مِنَ ٱلسَّمَآءِ فَٱخۡتَلَطَ بِهِۦ نَبَاتُ ٱلۡأَرۡضِ فَأَصۡبَحَ هَشِيمٗا تَذۡرُوهُ ٱلرِّيَٰحُۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ مُّقۡتَدِرًا٤٥ ٱلۡمَالُ وَٱلۡبَنُونَ زِينَةُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱلۡبَٰقِيَٰتُ ٱلصَّٰلِحَٰتُ خَيۡرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابٗا وَخَيۡرٌ أَمَلٗا٤٦﴾[الکهف: ۴۵-۴۶].
«(ای پیامبر!) برای آنان مثال زندگی دنیا را بیان کن! که همچون آبی است که از (ابر) آسمان فرو میبارانیم سپس گیاهان زمین از آن (سیراب میگردند و) درهم میپیچند، سپس خشک و پرپر میگردند. و باد آنها را پخش و پراکنده میسازد، و خدا بر هر چیزی توانا بوده و هست، دارایی و فرزندان زینت زندگی دنیایند (و زوالپذیر و گذرایند) اما این اعمال صالحه است که نتایج آنها جاودانه است و بهترین پاداش را در پیشگاه پروردگار دارند و بهترین مایه امید و آرزو میباشند».
حضرت عثمان سخلافت خود را با ارسال نامههایی به استانداران استانهای مناطق مختلف آغاز کرد، نامهای که به صورت عموم، آنان را مورد خطاب قرار میداد، او در آن نامهها خطاب به آنها فرموده بود:
«خداوند دستور فرموده که مسئولین، خدمتگزار مردم باشند. نه اینکه اموال آنان را چپاول کنند، و پیشگامان این امت خادم مردم بودهاند، و به آنها خیانت نکردهاند. اما اینک این هراس وجود دارد که برخی از پیشوایان و مسؤلان به جای خدمت به مردم خیانت پیشه کنند! اگر این چنین شوند، امانتداری و شرم و وفاداری از بین خواهد رفت.
بدانید که بهترین کار و عملکرد شما این است که امور مردم را به درستی اداره کنید! حقوقشان را رعایت نمایید و آنان را ملزم به مراعات وظیفۀ خود بنمایید!
پس از آن امور، مربوط به «اهل کتاب» داخل ممالک اسلامی را مورد توجه قرار دهید، حقوقشان را رعایت کنید و آنان را در مورد مسئولیتهایشان نیز مورد بازخواست قرار دهید!.
به دنبال آن از دشمنانی که با شما سر جنگ دارند غفلت نکنید و با آنان به مقابله برخیزید! و با وفاداری به عهد و پیمان بر آنها پیروز شوید»! [۳۲].
خلافت عثمان بن عفانسحدود دوازده سال ادامه داشت، از ابتدای سال ۲۴ ه شروع و در پایان سال ۳۵ هجری پایان یافت.
امام زُهری میگوید: عثمان بن عفان مدت دوازده سال پیشوای مسلمانان بود، و در شش سال اول خلافتش اکثریت قاطع مردم از او گلایه و شکایهای نداشتند، و در میان مردم قریش محبوبیتش از عمر بن خطاب سبیشتر بود. زیرا عمر بن خطاب گاهی بر آنان سخت میگرفت. اما عثمان در برابر آنها از خود نرمش نشان میداد، و حقوق خویشاوندی آنان را پاس میداشت، و پس از آن شش سال بود که کمکم اعتراضات و مخالفتها و فتنهگریها آغاز گردید!.
[۳۲] تاریخ طبری: ج ۴ ص ۲۳۰ – ۲۴۵.