بخشهای پنجگانه کتاب
مطالبی را که از کتابهای تاریخ طبری و تاریخ ابن کثیر برگزیدهایم به پنج بخش تقسیم کردهایم:
بخش اول: ایام بیماری و لحظات پایانی عمر رسول خدا جو نقل همه مسایل و رویدادهای پنج روز آخر زندگی مبارک ایشان و همراهی با لحظات آخر عمر رسول خدا جو اثرات مرگ او بر اصحاب و سپس غسل و کفن و نماز بر پیکر مبارک و بعد از آن دفن ایشان.
اساس کار ما در ارتبط با این امور روایتهای صحیح بوده است و که امام ابنکثیر از صحیحترین احادیث نقل نموده است.
هدف من از این اقدم تصویری درست از بیماری و وفات رسول خدا جبرای خوانندگان گرامی است، تصویری که بر اساس روایتهای صحیح بوده و روایتهای نادرست را که عدهای تنها به خاطر تحریک احساسات و عواطف مستمعین و خوانندگان نقل مینمایند، کنار نهادهایم.
این بخش به این هدف به روزهای پایانی عمر با برکت رسول خدا جاختصاص دادهام تا پایه و پیش زمینهای برای مسایل بعد از آن و تعیین حضرت ابوبکر صدیق به عنوان خلیفه و جانشین ایشان باشد.
بخش دوم: به حضرت ابوبکر صدیق از خلافت تا وفات اختصاص دارد. که در آن رویدادها و صحنههای مربوط به گردهمآیی بزرگان اصحاب را در «سقیفۀ بنی ساعده» و پیامدهای آن را که عبارتند از انتخاب حضرت ابوبکر به عنوان جانشین رسول خدا و بیعت اصحاب و در پیشاپیش ایشان دوباره بیعت حضرت علی سرا آوردهایم.
در این بخش به نمونههایی از حل و فصل حکیمانه امور توسط حضرت ابوبکر و توفیق الهی برای او در جهت حل مشکلات و مسایل بزرگی مانند: قضیۀ ارتش اسامه، پدیده ارتداد و خودداری عدهای از دادن زکات، اشاره کردهایم.
پس از آن به ارایه تصویر درستی از بیماری و احتضار و وفات و سپس کفن و دفن او پرداختهام.
به این مطلب که برخی از مورخین گفتهاند: ابوبکر سبر اثر سمی که دشمنان بر غذای او ریخته بودند، فوت کرده اهمیتی نداد و آن را نپذیرفتهام، و دیدگاه آن دسته از مورّخان را درست دانستهام که او با مرگ طبیعی و پایان عمر مقدّر فوت کرده است.
هر چند که حضرت ابوبکرسعملاً به شهادت نرسید، اما ما عنوان کتاب را «خلفای راشدین: از خلافت تا شهادت» به قول علمای لغت از «باب تغلیب» تعیین کردهایم، زیرا از بین چهار خلیفه راشدین، سه نفر ایشان به شهادت رسیدهاند.
بخش سوم: به زندگی حضرت عمر بن خطاب ساز زمان به دست گرفتن زمام خلافت تا وقت شهادت او اختصاص دارد، که در آن به تفصیل در مورد بیعت با او، مهمترین عملکردهایش از سالهای خلافت، و بعد از آن در مورد توطئه ترور او – که خود آن را احساس نموده بود – سخن خواهیم گفت، او نمیدانست که پس از مرگش فتنه و آشوب در میان امت اسلامی گسترش پیدا خواهد کرد.
پس از آن در مورد مثلت توطئه و طرح ترور خلیفه، یعنی مثلت کینهتور: یهودی، مسیحی و مجوسی به تفصیل سخن گفته و بخشهایی از صحنهها و برنامههای توطئه ترور او را توسط ابولؤلؤ ارایه دادهام و بعد از آن در مورد وضع و حال امیرالمؤمنین عمر بن خطاب در حال مرگ و اختضار و صحبتهای او و شهادتش صحبت کردهام.
بخش چهارم: به زندگی حضرت عثمان بن عفان ساز خلافت تا شهادت مربوط میشود. که در آن به تفصیل در مورد رویداد تشکیل شورایی که توسط عبدالرحمن بن عوف ترتیب داده شد و به بیعت با حضرت عثمان انجامید سخن گفتهام.
در مورد ارایه تصویری گویا و روشن از حوادث مربوط به فتنه و بلوای بزرگی که شش سال پس از خلافت حضرت عثمان آغاز گردید با تأمل و تفصیل سخن گفته و سیر حوادث آن را یکی پس از دیگری و تمامی صحنههای آن را – از همان زمانی که شرارۀ آن را کوفه و بصره آغاز گردید و پس از یهودیان کینهتوز از آن به نفع خود هیزم مینهاد – به تفصیل مورد بررسی قرار دادهام.
یهودی توطئهگر و کارکشتهای که توانست آدمهای هرزه و دزد و راهزن و علاقمندان به مقام و منصب را به خدمت بگیرد و از انسانهای خام و جاعل عرب و مسلمان استفاده کند، و از همۀی آنها در جهت ایجاد فساد و تباهی در زندگی مسلمانان و ایجاد تزلزل در نظام اجتماعی و سیاسی و کشتن خلیفۀ مسلمانان بهرهبرداری کند!.
گامها و حرکتهای سازمان یافتۀ «گروه سبأیه» را که توسط عبدالله بن سبا پایهگذاری گردیده و فعالیتهای شاخههای آن را در مصر و کوفه و بصره مورد تحقیق و بررسی قرار داده و در مورد مهمترین اتباع و حامیان آن سخن گفتهام.
همچنین طرحهای «گروه سبأیه» را در راستای ترویج تهمت و شایعهپراکنی علیه عثمان بن عفان سو استاداران او و هجوم آنها به شهر مدینه و اشغال چهل روزۀ آن توسط ایشان را مورد توجه و بررسی قرار دادهام.
حوادث مربوط به آخرین روزهای محاصرۀ شهر مدینه را به طور مفصل ذکر کردهام. همچنین همۀ سعی خود را برای ارایه تصویری گویا از آخرین روزهای زندگی حضرت عثمان سو اشغال سریع منزل او توسط گروه عبدالله بن سبأ و پس از ترور خلیفه توسط آنان به کار بردهام، و بعد از آن صحنههای مربوط به نماز میّت و دفن او را به تصویر کشیدهام!.
بخش پنجم: به زندگی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب ساز آغاز خلافت تا شهادت اختصاص دارد و سرنخ آن را از همان روزی که حضرت عثمان به شهادت رسید در دست گرفته و رویدادهای مربوط به انتخاب علی بن ابی طالب را به عنوان خلیفه و مهمترین گفتگوها و مشاورههایی را که گروه سبأیه با بزرگان اصحاب انجام داده و پس از آن توسل اصحاب به حضرت علی و اصرارشان در مورد قبول خلافت در جهت نجات امت اسلامی و اقدام ایثارگرانه و فدارکارانه آن بزرگوار برای پذیرش آن مسئولیت علیرغم آگاهی او از پیامدها و نتایج قبول آن، سخن گفتهام.
از طرف دیگر به بررسی جوانبی از مخالفت و اعتراضی تعدادی از اصحاب مانند طلحه و زبیر و عایشه شو عدم اطاعت کسانی مانند: معاویه و عمروبن عاص از حضرت زید و سعد بن ابی وقاص و فراخوانی به پرهیز از جنگ و رویارویی توسط اصحابی مانند: ابوموسی اشعری و عمران بن حصین، و سردرگمی کسانی مانند قعقعاع بن عمرو تمیمی و علاقهمندی تعدادی از اصحاب مانند: عمار بن یاسر و عبدالله بن عباس شدر مورد حمایت از حضرت علی، خواهیم پرداخت.
برای روشن شدن حرکتهای مرموز سبأیه در میان لشکریان خلیفه و تلاشهای بسیار ایشان برای ایجاد فتنه و چند دستگی در میان مسلمانان و خنثی کردن تلاشهایی که برای ایجاد آشتی صورت میگرفت – همانند کاری که در رابطه با «جنگ جمل» صورت دادند، همۀ سعی خود را به کار بردهام، همچنین به بیان نقش گروه عبدالله بن سبأ در چندین برابر کردن مشکلات حضرت علی سو تضعیف موانع او در برابر دیگران، با بهرهگیری از وجودشان در میان لشکریان او و دیدگاه حضرت علی در این مورد نپرداختهام.
از طرف دیگر به طور دقیق فعالیتهایی را که در کوفه برای ریشهکن نمودن «گروه سازمانیافته سبأیان» - قبل و بعد از جنگ جمل – در بصره صورت میگرفته، پیگیری نموده و پس از آن سرکوب شدن آن سازمان توطئهگر در جنگ صفین، و کشته شدن تعدادی از نجاتیافتهگان آن تشکیل پس از جنگ صفین، مانند: کشته شدن اشترنخعی در راه رفتن به مصر و حرقوصبنزهیر همراه با خوارج را مورد بررسی قرار دادهام!!.
خلاصهای از رویدادهای بصره و جنگ جمل و کشته شدن طلحه بن عبیدالله و زبیربن عوام شرا آوردهام.
همچنین به صورت خلاصه و کلّی رویدادهای مربوط به جنگ صفین و پیامدهای آن از جمله فراخوانی برای حکمیت را ذکر کرده و مسایل مربوط به نشست طرفین تحکیم- یعنی ابوموسی اشعری و عمربن عاص را در «أذرح» و آنچه را که در مورد آن اتفاق نظر پیدا کردند، اموری که مسلمانان بعدها آنرا به اجرا نگذاشتند، پیگیری کردهام.