خلفای راشدین از خلافت تا شهادت

فهرست کتاب

برخورد حضرت علی با باند عبدالله بن سبأ

برخورد حضرت علی با باند عبدالله بن سبأ

تعدادی از اتباع سازمان برانداز سبأیه مصر نزد حضرت علیسرفتند و به او گفتند: همراه ما بیا تا او را از مقام خلافت خلع کنیم، به راستی خداوند ریختن خون او را برای ما روا نموده است!؟.

حضرت علی از این پیشنهاد آنها به سختی خشمگین شد و آنان را مورد لعن و نفرین قرار داد و فرمود: سوگند به خداوند هیچگاه با شما همراه نخواهم شد!.

تعدادی از آنان به حضرت علی گفتند: اگر حاضر به این کار نبوده‌ای، چرا پیشتر به ما نامه نوشته و ما را به آمدن به مدینه و شورش علیه عثمان و مخالفت با او دعوت کرده‌ای؟! ما فقط به خاطر نامۀ تو بوده که به مدینه آمده‌ایم!.

حضرت علی از این سخنان آنها تعجب کرد و فرمود: سوگند به خداوند به هیچوجه نامه‌ای را برایتان نفرستاده و شما را به شورش علیه عثمان بن عفان فرا نخوانده‌ام!.

آنان با شگفتی و تعجب به یکدیگر نگاه کرده و گفتند: اگر به خاطر علی بوده که آمده‌ایم، چرا او می‌گوید: من از این کار بی‌خبرم؟!.

این قضیه بیشتری ما را به طریقه کار و شیطنت اتباع عبدالله بن سبأ یهودی در به کارگیری و سوء استفاده از مسلمانان ساده دل و جذب آنان به طرف خود و تأثیرگذاری بر روی آنها و جلب حمایت و به کارگیریشان در ایجاد فساد در امور مسلمانان و براندازی نظام خلافت، آشنا می‌گرداند!.

طریقه جعل پیام و نامه از زبان اصحاب بزرگوار و نسبت دادن آن نامه‌ها به آنها و ایجاد این گمان و ذهنیت در اتباع خود که آن اصحاب بزرگوار بوده‌اند که مردم را به مخالفت و شورش و خلع عثمان و یا به قتل رسانیدن او فراخوانده‌اند!؟.

آری این اتباع عبدالله بن سبای یهودی بودند که به جعل نامه از طرف حضرت علی سپرداخته و ساده‌دلان و ماجراجویان خود را دچار گمان و توهم نموده‌اند، که آنان تنها پس از تماس و دعوت حضرت علی بوده که علیه عثمان دست به شورش زده‌اند، به همین خاطر بود که بسیاری از آنها وقتی سوگند خوردن حضرت علی را مبنی بر بی‌اطلاعی از چنان نامه‌ای شنیدند، دچار تعجب شدند!.

طلحه‌بن عبیدالله سنیز نوشتن نامه به سبأیان بصره و دعوت آنان به قیام علیه حضرت عثمان را به شدت تکذیب نمود. و زبیربن عوام نیز در حضور سبأیان کوفه از نوشتن چنان نامه‌ای و دعوت ایشان به مدینه اظهار بی‌اطلاعی نمود!.

پس از کشته شدن حضرت عثمان مسروق تابعی در حضور ام المؤمنین عایشه لبود که عایشه در مورد حضرت عثمان می‌گفت: عثمان را مظلومانه به شهادت رسانیدند، خداوند قاتلان او را لعنت کند! او همچون پارچه‌ای نوپاک و بی‌غل و غش بود، و آنان او را بر روی زمین انداخته و همچون گوسفند سرش را از تن جدا کردند!؟.

مسروق خطاب به حضرت عایشه گفت: این نتیجه کار تو بود مگر تو نبودی که برای مردم نامه نوشته و آنان را به شورش علیه عثمان تحریک می‌کردی!.

حضرت عایشه فرمود: سوگند به خداوندی که مؤمنان به او ایمان می‌آورند و کافران به او کفر می‌ورزند، تاکنون که در اینجا نشسته‌ام، یک کلمه در این مورد برای کسی چیزی ننوشته و نفرستاده‌ام!!.

اعمش که این روایت را از مسروق نقل می‌کند می‌گوید: برخی گمان می‌بردند که از طرف حضرت عایشه نیز چنان نامه‌ای نوشته شده است! [۷۱].

جعل نامه از زبان اصحاب بزرگوار رسول خدا یکی از زشت‌ترین و خبیث‌ترین وسایل شیطانی بود که سرکردگان باند عبدالله بن سبای یهودی، برای تأثیرگذاری بر روی ساده‌‌دلان و تحریک آنان علیه حضرت عثمان از آن استفاده می‌کردند! آنان نامه‌هایی را از زبان علی‌بن ابیطالب و ام المؤمنین عایشه و طلحه و زبیر و حتی از طرف خود حضرت عثمان جعل کرده بودند!.

پس از آن درگیر و ضرب و شتمی که در اواسط ماه ذی‌القعده روی داد و به افتادن حضرت عثمان از روی منبر و بیهوش شدنش انجامید، حضرت عثمان همچنان امامت نماز را در مسجد رسول‌ الله جبر عهده داشت و مسلمانان مدینه و حتی خود خوارج فریب خورده پشت سر او نماز می‌خواندند!.

[۷۱] البدایة والنهایة: ابن کثیر ج ۷ ص ۱۹۵.