بخش پنجم: حضرت علیبن ابیطالب س از خلافت تا شهادت
شورشیان پیرو عبدالله بن سبای یهودی در نهایت به هدف خود که از میان برداشتن حضرت عثمان بن عفان بود، دست یافتند و قبل از غروب آفتاب روز جمعه هجدهم ماه ذیالحجه سال سی و پنج هجری او را به شهادت رسانیدند!.
«غافقی بن حرب عکی» یکی از سرکردگان آنان عملاً به مدینه حاکم شده بود، و «عبدالله بن سبأ» یهودی ابلیس اصلی نیز آنان را توصیه و همراهی میکرد.
غافقی بن حرب در ایّام اشغال مدینه و محاصرۀ منزل حضرت عثمان فرماندهی و سرکردگی سبأیان را بر عهده داشت و این سرکردگی او در روزهای پس از شهادت حضرت عثمان نیز ادامه پیدا کرد.
این بدان معنا بود که مدینه در آن روزها زیر سلطه و حاکمیت شورشیان سبأی قرار گرفته بود.
قبل از شهادت حضرت عثمان سبأیان در مورد خلیفۀ پس از او اتفاق نظر نداشتند و هر یک برای جانشینی او شخصی را مدنظر داشتند!.
همچنان که قبلاً گفتیم: شورشیان سبأی سه دسته بودند، که از مصر و کوفه و بصره به مدینه آمده بودند، سبأیان مصر (علیالظاهر) از حضرت علیبن ابیطالب سبأیان کوفه از زبیربن عوام و سبأیان مصر از طلحهبن عبیدالله حمایت میکردند!
تنها در مورد کشتن حضرت عثمان و ایجاد تباهی و ناهنجاری در زندگی سیاسی و اجتماعی مسلمانان و به وجود آوردند پراکندگی بود، که اتباع عبدالله بن سبای یهودی با هم اتفاق نظر داشتند! به همین خاطر بود که پس از کشتن حضرت عثمان قضیه جانشینی او را به طور جدّی مورد توجه قرار ندادند!.
این برای اولین بار بود که مسلمانان روزهایی را بدون رهبر و خلیفه به سر میبردند.
چندین روز از شهادت حضرت عثمان میگذشت، سرکردگان باند برانداز سبأیه دچار پریشانی و سردرگمی شده بودند و افراد توطئهگر و شیطنتپیشهای همچون عبدالله بن سبأ، غافقیبن حرب و اشتر نخعی و حکیم بن جبله چگونه میخواستند در اوضاع و احوال تازه عمل کنند! به هر صورت برای حل مشکل، کاری را لازم بود انجام دهند!.