سرآغاز فتنه و آشوب بزرگ
در سال سیام هجری و هفت سال پس از آغاز خلافت عثمان بن عفان بود که آشوب و بلا سر برآورد، و جامعه دچار بیسر و سامانی گردید و دامنۀ اختلاف و تفرقه گسترش یافت و دشمنان اسلام مخفیانه در بصره و کوفه و مصر سازماندهی شدند، و فعالیتهای خویش را آغاز نمودند.
آنان به وسیله تبلیغات خویش بر روی مردم عوام و افراد ناآگاه و کمخرد مسلمانان اثر گذاشتند و در مصر و کوفه و بصره از آنان دستههای بسیاری پدید آوردند، و همۀ توان و امکانات خود را برای گسترش دامنۀ تفرقه و اشاعه دروغ و افتراء به کار گرفتند، تا در نهایت به محاصره منزل عثمان بن عفان در مدینه در دوازدهمین سال خدمت او انجامید!.
در پی آن بود که به بدترین و زشتترین جنایت در تاریخ اسلام دست زدند و سومین خلیفه از خلفای راشدین را به صورتی بسیار ناجوانمردانه به قتل رسانیدند. از طرف دیگر فتنه و آشوبطلبی در میان مسلمانان ریشه دوانید و در میان آنان اختلافات مذهبی و سیاسی و دینی فراگیر شد. پس از به شهادت رسیدن عثمان بن عفان در مورد خلیفه و امامی واحد اجماع و اتفاق نظر پیدا نکردند و (چنانچه به قرآن و سنت رسول خدا جدر اعتقاد و عمل متوسل نشوند) تا قیامت هم اتحاد و اتفاق پیدا نخواهند کرد.
تاریخنگاران مسلمان بخش دوم از خلافت حضرت عثمان را یعنی از سال ۳۰ تا ۳۵ را سالهای پیدایش و رشد آشوب و فتنهگری نامیدهاند که در نهایت به شهادت حضرت عثمان انجامید!.
تاریخنویسان گزارشهای مربوط به آن فتنهها و آشوبها را نوشتهاند، و از ثبت و نوشتن پیامدهای آن مانند: جنگ میان حضرت علی بن ابیطالب و طلحه و زبیر در بصره، و جنگ صفین میان حضرت علی و معاویه و به دنبال آن شورش خوارج و شهادت حضرت علی غفلت نکردهاند!.
اخبار و روایات مربوط به آن رویدادها را به تفصیل نوشته و گاهی روایتهای تکراری و متضاد و متفاوت همراه با منابع و سندهای صحیح و ناصحیح آورده و گفتههای باطل و دروغ و غیرقابل قبول بسیاری را در کتابهای خود گنجانیده و معجونی عجیب و غریب از راست و دروغ و حق و باطل را باهم درآمیختهاند!.
همۀ مورخینی مانند: ابن سعد در کتاب «الطبقات الکبری»، سیف بن عمر در کتاب «الجمل» خلیفه بن خیاط در کتاب «الطبقات الکبری»، نصر بن مزاحم در کتاب «صفین» همچنین محمدبن اسحاق و بلاذری، در مورد آن فتنه و آشوبها سخن گفته و حوادث آن را نقل کردهاند!.
بیش از همۀ آنها امام المورخین محمد بن جریر طبری، از طریق روایتهای همراه با اسناد رویدادها، آن آشوب و فتنهها را در کتاب «تاریخ الأمم و الملوک» آورده و مورخین مسلمان دیگری مانند: ابن اثیر در «الکامل» و ابن کثیر در «البدایه والنهایه» و ابن الجوزی در «المنتظم» و ذهبی در «تاریخ اسلام» و ابن خلدون در تاریخ خود، از کتاب تاریخ امام ابن جریر طبری استفاده کردهاند!.
برخی از مورخین در مورد رویدادهای آن فتنه و آشوب کتابی جداگانه نوشتهاند که میتوان از کتابهای «العواصم من القواصم» نوشته ابن العربی مالکی، که محبالدین خطیب کار تحقیق و بررسی آن را انجام داده. و همچنین میتوان از کتاب «التمهید و البیات فی مقتل الشهید عثمان» نوشته قاضی محمد الاشعری، نام برد.
بسیاری از نویسندگان معاصر نیز در مورد آن حوادث اظهار نظر نموده اند، که نظرات ایشان گاهی غرضآلود و تحت تأثیر القائات دشمنان بوده است، مانند کتاب «الفتنه الکبری» نوشته طه حسین!.
عدهای برای مراعات حق و انصاف تلاش کردهاند، اما تحت تأثیر روایتهای نادرست موجود در کتابهای تاریخ گذشته قرار گرفته و به شیوهای غیر شایسته در مورد اصحاب رسول خدا سخن گفتهاند: مانند استاد سعید الأفغانی در کتاب «عائشه و السیاسه».
بعضی دیگر از ایشان خلاصهای از گفتههای برخی از گذشتگان را گردآوری کردهاند مانند: استاد احمد راتب عرموش در کتاب «الفتنه و وقعه الجمل» که روایات نقل شده توسط مورخ مشهور «سیف بن عمر ضبی تمیمی» را در ارتباط با بلوای قتل عثمان و واقعه جمل را از کتاب تاریخ طبری بیرون آورده است! استاد عرموش در رابطه با نقل مطالب دقت و امانت را مراعات کرده و به صورتی شایسته و امانتدارانه اخباری که سیف عمر در رابطه با آن حوادث آورده نقل نموده و در کتاب او در این رابطه از بهترین کتابهای شمرده میشود.
عدهای دیگر از ایشان تحقیقات و نوشتههای خود را به حادثهی فتنه و آشوب علیه عثمان بن عفان و جمعآوری اخبار و روایتها و دلالتهای آنها اختصاص دادهاند! از این نمونه نویسندهها میتوان از استاد محمد صادق عُرجون /در کتاب «عثمان بن عفان الخلیفه المفتری علیه» نام برد!.
من بر این باورم که کتاب او در مورد حضرت عثمان عمیقترین دقیقترین و بهترین کتاب در دفاع ازاین شخصیت مظلوم است.
من به همه مسلمانان اهل انصاف و تمام کسانی که میخواهند در مورد ماجرای آشوب علیه حضرت عثمان تحقیق نمایند، سفارش میکنم کتاب استاد عُرجون مطالعه نمایند و از تحقیقات منصفانه آن استفاده کنند!.
در این بخش تاریخی به آوردن برخی از روایتهای صحیحی که امام مورخین طبری از سیف بن عمر ضبی و دیگر اخبار و روایتها صحیحی که از نظر زمانی ترتیب داده به صورت خلاصه اکتفاء مینمایم و رویدادها را از ابتدای آشوب علیه عثمان در سال ۳۰ هجری یعنی در هفتمین سال خلافت او تا پایان رویداد در سال ۳۵ هجری یعنی سال شهادت او پیگیری مینماییم!.
رویدادها را به طور خلاصه با هدف ارایه تصویری روشن برای مشاهده خوانندۀ مسلمان و محقق و جویای حقیقت که میخواهند با واقعیت شورش و بلوایی که در عصر حضرت عثمان پیش آمد آشنا گردد، میآوریم!.
اما کسانی که میخواهند با تفصیل بیشتری با این مرحله آشنایی پیدا کنند و صبر و تحمل تحقیقات و ریزهکاریهای گسترده را دارند و میخواهند حقیقت را از زیر آوار روایات متناقض تاریخی بیرون بکشند! بهتر آن است به منابع خام و اولیه تاریخی مانند: تاریخ طبری، ابن جوزی، ابن عساکر، ابن خلدون و ابن کثیر مراجعه کنند!!.