پس از حجّة الوداع
رسول خدا جتنها حج خود را در سال دهم هجری که – به حجة الوداع شهرت یافت- انجام داد.
در اواخر ماه ذیالحجه همان سال که به مدینه بازگشت و بقیه ماه ذیالحجه و ماههای محرم و صفر سال یازدهم را در مدینه سپری نمود.
در ماه صفر سال یازدهم رسول خدا سپاهی را از مجاهدین اسلام سروسامان داد و اسامهبن زید را به عنوان فرماندۀ آن تعیین فرمود.
رسول خدا به اسامه دستور فرمود که به طرف شام حرکت کند، و با رومیان و اعراب «غساسنه» که با آنان همکاری میکردند، در «بلقاء» به رویارویی بپردازد. و انتقام پدر خود زید بن حارثه را که در جنگ «مؤته» به شهادت رسیده بود از آنان بگیرد!.
در میان سپاه اسامه تعدادی از بزرگان مهاجرین و انصار، از جمله عمربن خطاب سحضور داشتند.
ظاهراً تعدادی از ایشان به خاطر نوجوانی اسامه بن زید در مورد فرماندهی او نظر دیگری داشتند، اما رسول خدا جفرمودند: «اگر فرماندهی او را زیر سؤال ببرید، در واقع مثل این است که فرماندهی پدرش را زیر سؤال برده باشید، اما سوگند به خداوند او شایستگی فرماندهی را داشت و برای من از جمله محبوبترین مردم بود، و اسامه نیز برای من یکی از محبوبترین انسان هاست» [۱].
[۱] البدایة والنهایة: این کثیر ج ۵ ص ۲۲۳ – ۲۲۴.